منوی اصلی
مطالب پیشین
تدبر در قرآن
آیه قرآن
لینک دوستان
خبرنامه
 
آمار وبلاگ
  • کل بازدید: 2006120
  • بازدید امروز: 61
  • بازدید دیروز: 118
  • تعداد کل پست ها: 1283
  • ****
درباره
محمّـد تــرابـی[961]

روح بلند مدیر وبلاگ خادم قرآن محمد ترابی در اسفند ۱۳۹۸ در ۶۷ سالگی به سوی معشوق شتافت. روحش شاد و یادش گرامی باد. اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
آرشیو مطالب
*

حدیث

*
لوگوی دوستان
دانشنامه سوره ها
سوره قرآن
کاربردی



نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید (405 )                                             فایل صوتی (کلیک کنید)

ســوره 2 : بقـــره  ( مدنی )

( 286 آیه دارد ـ جزء اول ـ صفحه 1 )  

  ( قسمت شانزدهــم ) 

آشنــای همــه

 

( جزء اول ـ صفحه 8 ) 

 

بســـم الله الـرحمــن الــرحیــم

 

54 ـ وَ إِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ یَا قَوْمِ إِنَّکُمْ ظَلَمْتُمْ  أَنفُسَکُمْ بِاتِّخَاذِکُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُواْ إِلَى بَارِئِکُمْ فَاقْتُلُواْ أَنفُسَکُمْ ذَلِکُمْ خَیْرٌ لَّکُمْ عِندَ بَارِئِکُمْ فَتَابَ عَلَیْکُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ

وقتی که موسی به قوم خود گفت ای قوم شما به خویشتن ستم کردید به سبب گوساله پرستی،

اکنون باز پس می‏گردید و توبه کنید بسوی خدای آفریننده خویش پس خویشتن بکشید،

این برای شما بهتر است به نزد آفریدگار شما، چون این کار کردید

خداوند توبه و بازگشت شما را می ‏پذیرد چون او پذیرنده مهربان است.

 

موسی قوم خویش را گفت:

شما به پرستیدن گوساله

گمان مبرید که جلال صمدیت را از آن زیانی!

یا خداوندی و پادشاهی او را نقصانی است؟

نه ؛ بلکه زیان کاری و بد روزی شما راست

که از چنـــو خداوندی باز ماندید

ورنه او بندگان چون شما فراوان دارد!

موسی چون در کوه طور خود را هم سخن با خــــدا دید

و کوه از عزّت خداوند دارای عقیــق شد!

موسی را نظر با خود آمد که چون من کیست؟

که خـــــــدای بی واسطه با من سخن گوید!

و کوه قدم گاه من عقیــق گردد!

نــــــــــدا آمد که ای موسی ؛

به چپ و راست خــود بنگــــر

همـــه کــوه ‏هـــــــا‏ را عقیـــــــق

و مردانی بر هر کوهی چون خود خواهی دید!

موسی چون چنین دید به زبان حال گفت:

پنداشتمت که تــو مـرا یک تنه ای

کی دانستم که آشنـــای همه ای؟

درویشی را دیدند با خـــــدای خویش رازی داشت و می‏گفت:

خــدایـــا ؛

مرا به دوستی به پسند،

اگر سزاوار دوستی نیستم مرا به بنـــــدگی به پسند،

اگر سزاوار بندگی نیستم خدایا مرا به سگــــــی بپسند!

گر می ندهی به صـدر حشمت بارم

باری چو سگان بـرون در میدارم!

*************************


فَاقْتُلُـــواْ أَنفُسَکُــــــمْ

 از روی باطن این خطاب با جوانمردان طریقت است

که نفس خود را با شمشیر مجاهدت سر برگیرند تا به خــــــــــدا رسند،

و نیکو در نگر که کشتار بنی اسرائیل یک بار بود،

و از مجاهدت جوان مردان آسان تر !

که اینان را هر ساعت و لحظه ای کشتنی است!

عجیب آن که،

جوان مردان طریقت هر چند آسیب روزگار بیش بینند

عاشق تر شوند !


 [ همان گونه که ائمــــــه اطهـــــــار (ع)

همه سختی های دنیا را چون شهد می دیدند

و عمــــــــر شـــریـــف خـــــــود را

با سختی ها و آزار و اذیت دشمنان گذراندند

و در نهایت با شهد شیرین شهادت

به لقـــــــاء پروردگار خویش رسیدند ]


نـور دلی ار چه جفت نــارم داری؟

تـاج سـری ار چه خاکسـارم داری؟

چون دیده عزیزی ار چه خوارم داری

 شادم به تـو گر چه سـوکوارم داری؟

 

و این مجاهدت با نفس چنان است که

هر لحظه از جانب ربّ عزّت پیغام رسد

که ای جوان مرد ؛

آغاز این کار کشتن است و انجام آن ناز،

ظاهر دوستی خطر است و باطن آن دراز !



 

گر کشتـه دست را دیت دینار است

مر کشته عشق را دیت دیدار است!

 

55 ـ وَ إِذْ قُلْتُمْ یَا مُوسَى لَن نُّؤْمِنَ لَکَ حَتَّى نَرَى اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْکُمُ الصَّاعِقَةُ وَ أَنتُمْ تَنظُرُونَ

وقتی گفتید ای موسی ما به تو نگرویم تا خدا را آشکارا به بینم

پس به بانگ جبرئیل شما را زلزله و صاعقه بگرفت

و شما چشمانتان را از فزع و جزع باز گذارده  و می‏ نگریستید.

 

رؤیت ذات ذوالجلال ترک حرمت بود

و ترک حرمت موجب صــاعقــــــه گردد!

هر چند موسی به زبان هیبت و نعــت حرمت،

دیــــــــدار خـــــداونـــــد را خواست

ولی به صـــــــراحت خواست، نه به اشـــــــارت،

 لاجرم جوابش لــن ترانــــی [هرگز مرا نخواهی دید] بــــود

اما محمّــــــد (ص) درخواست رؤیـــت با اشــــــارت کرد

و آرزوی دل خویش را باز نمود

و به جبــــرئیـــــــل گفت:

آیا خـــدایــــت را دیــــــــده ای؟

جبــــرئیـــــــل از این پرسش

از هیبت و عزّت آن معنی بر خود بگداخت

چون به حضـــــــرت بار یافت

خـــداونــــــد گفت:

ای جبــــرئیـــــــل تــو مقصـــود دوست ما را درنیــــافتـــــی،

وی را تقـــــــاضــــــای دیــــــــــــدار بــــــــود!

بــــرو او را بیــــــــاور

که ما نیـــز به وی مشتـــــــاقیـــــــم

 

و سپس معراج رفتن رسول الله (ص) انجام شد



 

این جمعه هم گذشت و نیـــامد !

 

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

 

همه مشکلات و گرفتاری های ما

ناشی از غیبت طولانی مولایمــــــان

محبــوب دل هـا و منجی انســان هـا

قائـم آل محمّـد (ص) حضرت امــام مهــدی (عج) است

 

 پس برای تعجیــــل در فـــرج مبارکشــــان دعا کنیم


 

 

اَلسّـلامُ عَلَیــکَ

یا اَباصــالِحَ المَهـــدِیّ



موضوع :


نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید ( 404    )                                   فایل صوتی (کلیک کنید)

ســوره 2 : بقـــره  ( مدنی ) 

( 286 آیه دارد ـ جزء اول ـ صفحه 1 )

( قسمت پانزدهــم )

نـور دل دوستــان

 

( جزء اول ـ صفحه 8 )

 

بســـم الله الـرحمــن الــرحیــم

 

51 ـ وَ إِذْ وَاعَدْنَا مُوسَى أَرْبَعِینَ لَیْلَةً

ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِن بَعْدِهِ وَ أَنتُمْ ظَالِمُونَ

وقتی که وعده گذاشتیم با موسی چهل شب ،

 پس از آن شما گوساله را به خدایی گرفتید و شما بر خویشتن ستم کاران اید!

 

موسی (ع) چهــــل روز از میان امت خویش بیرون شد

و آن امت گوسالــــــه پرست شدند

ولی محمّـــــد(ص) از میان امت برفت

در حالی که دین و شریعــت او هر روز تـــازه تر

و مؤمنـــــــان بر راه پاینـــــــده ترند.

و اینک بعــــــــد از 1434 سال دین او پایدار تر

و جهـــــــــــان شمـــــــــول تر شـــــــده است

و اندیشمندان و خـــــــــداجویـــــــان واقعی

با تحقیق و دلیل و مدرک به اســـــــلام می گروند ،

 

موسی (ع) به میعـــــاد حـــــق رفت

و هــــارون را خلیفـــــه خود ساخت

و امت را به وی سپرد

 لاجرم فتنـــــه افتـــاد

و سامـــــــری آنان را از راه به در برد

و چون محمّـــــد (ص) رحلت فرمود ،

امت جانشین و خلیفـــه منصـــوب وی را رهــــا کردند

و در فتنــــــه های بزرگ و مکرر و مستمر مبتلا شدند

لاجرم متمردان جهـــان و شیـــاطین انس و جان

و زیاده خواهــــــان هر عصــــــر و زمـــــــان

بر جان و مال و منابع مملکت آن ها مسلط شدند !

و برای حفظ تسلط غاصبانـــــه خود

و دستیابی به منابع بیشتر دائم در حال فتنه گری هستند

 

 

52 ـ ثُمَّ عَفَوْنَا عَنکُمِ مِّن بَعْدِ ذَلِکَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ

پس از آن شما را  بخشیدیم

 بعد از آن که گوساله پرست شدید تا مگر سپاس گزارید.

 

اگر آن امت را قـــــدر و شأنی خطیــــــر بود

چنین گناه به این بزرگی

بدین آسانی و زودی بخشوده نشدی

ولی درباره زنان محمّـــد (ص)

عذاب و گنـــــــــاه، دو برابر مقرّر شد

و این نـه از راه اهـانـت و خــواری بود

بلکه از جهت عزت و بـــــزرگــــــواری است!

 

53 ـ وَ إِذْ آتَیْنَا مُوسَى الْکِتَابَ وَ الْفُرْقَانَ

لَعَلَّکُـــــمْ تَهْتَـــــدُونَ

 

وقتی که ما به موسی کتاب دادیم

که میان حق و باطل جدا می‏کرد تا شما به حق راه برید.

 

 

موسویان را فرقان به ظاهر داد

و محمدیان را فرقان در باطن نهاد،

فرقـــــان باطن، نــــــور دل دوستان است

که با آن حـــــق را از باطل جدا سازند،

هر کس را که این فرقان در باطن پدید آید،

آن چه دیگران را خبـــــر است و بیــان،

او را یقیــــــن است و عیـــــــان!

آن چه دیگران را علم یقیـــــن است

او را عیـــن یقیـــــن است،

 

از پیغمبر (ص) پرسیدند نشانه وجود این نـــــــور چیست؟

فرمود: سینه به نــــــور الاهی گشاده شود

و همت بلند گردد،

غمگین آسوده شود،

پراکندگی گرد آید،

بســـاط بقــــا گسترد

و فرش فنـــــا در نوردد

و باغ وصـــــال را بگشاید

و به زبان حال از سر نـــاز و دلال گوید:


در کـوی امیــد منـزلی دارم خویش

در قصــه عشــق مشکلی دارم خوش

تفصیل دلم چه پرسی ای جـان جهـان

در جمله همی دان که دلی دارم خوش

 

 

همه مشکلات و گرفتاری های ما

ناشی از غیبت طولانی مولایمــــــان

محبــوب دل هـا و منجی انســان هـا

قائـم آل محمّـد (ص) حضرت امــام مهــدی (عج) است


 

اَلسّـلامُ عَلَیــکَ

 

جانـــــــان من !

 

 قائـم آل محمّـــــد (ص)

 

 هـر جمعـــه را به این امیـــد آغاز می کنیم

که شـایـد تـــــو در این جمعـــــه بیــــایی

و کام تشنــگان عـدالـت را سیـــراب نمـــایی

 

 برای تعجیــــــــــل


در فـــــرج مبارکتــــان دعا می کنیم



کارت پستال درخواستی طراحان

 



موضوع :


نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید ( 403    )                               فایل صوتی (کلیک کنید)

ســوره 2 : بقـــره  ( مدنی ) 

  ( 286 آیه دارد ـ جزء اول ـ صفحه 1 )

( قسمت چهـاردهــم ) 

سفــر نــــاز

 

( جزء اول ـ صفحات 7 و 8 ) 

 

بســـم الله الـرحمــن الــرحیــم

 

46 ـ الَّذِینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلاَقُوا رَبِّهِمْ

وَ أَنَّهُمْ إِلَیْهِ رَاجِعُونَ

 

آنان که یقین می‏کنند خدای خویش را ملاقات خواهند کرد

و بی گمان می ‏دانند که ایشان بسوی او باز خواهند گشت  ! 

 

47 ـ یَا بَنِی إِسْرَائِیلَ اذْکُرُواْ نِعْمَتِیَ الَّتِی

أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ وَ أَنِّی فَضَّلْتُکُمْ عَلَى الْعَالَمِینَ

 

ای فرزندان  اسرائیل بیاد آرید نعمتی و نیکوئی که من بشما دادم

و نواختی که بر شما  کردم و شما را بر جهانیان روزگار خود بیشتر فزونی دارم .

 

48 ـ وَاتَّقُواْ یَوْمًا لاَّ تَجْزِی نَفْسٌ عَن نَّفْسٍ

شَیْئًا وَ لاَ یُقْبَلُ مِنْهَا شَفَاعَةٌ وَ لاَ یُؤْخَذُ

مِنْهَا عَدْلٌ وَ لاَ هُمْ یُنصَرُونَ

 

بپرهیزید از روزی که هیچ کس بکار کس  دیگر ناید

 و از هیچ تن شفاعتی پذیرفته نشود و از هیچ کس فدائی نستانند

 و وی را باز نفروشند و نه خداوند آنها را یاری دهد!

 

49 ـ وَ إِذْ نَجَّیْنَاکُم مِّنْ آلِ فِرْعَوْنَ یَسُومُونَکُمْ

سُوَءَالْعَذَابِ یُذَبِّحُونَ أَبْنَاءکُمْ وَ یَسْتَحْیُونَ

نِسَاءکُمْ وَ فِی ذَلِکُم بَلاءٌ مِّن رَّبِّکُمْ عَظِیمٌ

 

یاد بیاورید وقتی که شما را از کسان فرعون رهانیدیم

که بدترین آزارها درباره شما روا می‏ داشتند.

پسران شما را سر می ‏بریدند و زن های شما را زنده می‏ گذاشتند

که این برای شما بلای بزرگی بود.

 

49 ـوَ إِذْ نَجَّیْنَاکُم مِّنْ آلِ فِرْعَوْنَ ...

 

کریم است و مهربان،

لطیف است و نگاهبان،

خداوند جهان و جهانیان،

فریادرس نومیدان،

در نگر بحال پیمبران که هریک را رنجی و اندوهی دگر بود،

منت نهاد بر ایشان و گفت

باز برنده اندوهان و رهاننده ایشان منم،

آن که نوح نبی بود در دست قوم خویش گرفتار شد

ما او را از کرب عظیم نجات دادیم،

آن که لوط نبی بود از آن شهری که

کارهای زشت و پلید می‏کردند رها ساختیم،

آن که ایوب بود از بیماری و زیان نجات دادیم

و دردهای او را مرهم نهادیم،

آن که یونس بود از غم رها ساختم

و از تاریکی بیــــــرون آوردیم

و موسی در رنج و آزار فرعون گرفتار بود

و کاری سخت بر آن ها می‏نهاد،

فرزندانشان را می‏کشت،

محنت او را پایان دادیم

 و همّ و غم از دل آنان برگرفتیم.

آخر به سوی سعـادت آید راهم

بیرون جهد از محاق روزی ماهم

 

50 ـ وَ إِذْ فَرَقْنَا بِکُمُ الْبَحْرَ فَأَنجَیْنَاکُمْ

وَ أَغْرَقْنَا آلَ فِرْعَوْنَ وَ أَنتُمْ تَنظُرُونَ

 

هنگامی که آب دریا را شکافتیم و از هم جدا کردیم تا شما را رهانیدیم،

خاندان فرعون را به آب کُشتیم و خفه کردیم

 در حالی که شما می‏ دیدید و می‏ نگریستید.

 

50 ـ وَ إِذْ فَرَقْنَا بِکُمُ الْبَحْرَ ...

 

موسی را دو سفـــــر بود

یکی سفر طرب که به مناجات حق رفت

و یکی سفر هرب که شبانه از مصر فرار کرد

و رستگاری یافت (* توضیح در پاورقی)

چنانکه محمد مصطفی (ص) نیز دو سفـــر کرد،

یکی سفــــر نـــــــاز و دیگری  سفـــر نیــــــاز،

سفر نیــــــاز از مکّــــــه بود به مدینــــــــه

که از دست کفــــــــار بیرون شد

و سفر نـــــــاز از مسجد الحرام بـــود تا مسجد الاقصی

و از آنجـــــــــــا به آسمـــــــــــان،

تا عـــرش بــریـــــــن رسیــــــــــد،

 و فرق است میان سفر کلیم یا سفر حبیب

چون موسی (ع) به طور رفت و تقــرّب یافت

ولی محمّد(ص) به حضور رفت تا به میعــاد نزدیک شد!

نمائی از مسجد الاقصی در فلسطین اشغالی

 

 

شاید این جمعه بیاید مهدی (ع)


پرده از چهره گشاید مهـدی (ع)

 

السلام علیــک

یا اباصــالح المهـــدی

همــــه مشکلات ما

ناشی از غیبت طولانی مولایمان

محبــوب دل هـا و منجی انســان هـا

قائـم آل محمّـد (ص) حضرت امــام مهــدی (عج) است

پس برای تعجیل در فرج مبارکشان زیاد دعا کنیم

 

 

از استفاده از لیلة الرغائب

( اولین شب جمعه ماه رجب )

غافـــل نشــــویـــم


http://shamim90.persiangig.com/image/motfargh/8.gif?w=500&h=100

(* توضیح پاورقی)

 خداوند چون دشمنی فرعون با بنی اسرائیل می‏ دانست به موسی فرمود :

شبانه قـوم خود را از مصر بیرون بر ، موسی دستـــور داد شبانه همه یهودان در خانه چراغ برافروختند تا قبطیان گمان کنند که همه در خانه اند! آن گاه موسی با ششصد هزار نفر که کمتر از  شصت سال و بیشتر از بیست سال بودند از شهـــــــر بیــــــــرون شد

و چون راه نبردند متحیر ماندند تا پیرزنی برای راه نمائی قبر یوسف را که در صندوق مرمر در جــوف نیـــــــل نهاده بودند به آن ها نشان داد!

چون برادران طیق سفارش یوسف صندوق او را با خود به شام نبرده بودند، راه را بدان وسیله پیدا کردند.

فرعون که از رفتن بنی اسرائیل آگاه شد شبانه دستور داد تا پیش از بانگ خروس جمله قبطیان آماده شوند و با لشکری انبوه که بعضی یک میلیون و ششصد هزار نفر نوشته اند دنبال آن ها حرکت کرد و هامان وزیر پیشاپیش آن ها بود تا به قـــــوم یهــــــــود نزدیک شدند

و چون آنان ( قوم یهود ) دریا را از پیش و لشکر فرعون را از پس دیدند فـــریــــــــاد برآوردنــــــــــد و با موسی پرخــــــــــاش کردند موسی گفت شما چه دانید، باشد که خداوند پروراننده شما، دشمن را هلاک کند و شما را بجای آن ها بنشاند!

چون دشمن نزدیکتر شد و درماندگی قـــوم یهـــــود به غایت رسید به موسی وحی آمد که عصــــــــا بـــر دریــــــــــــا زن، موسی چنین کرد و 12 راه در دریا بریده شد که 12 سبط اسرائیل از آن گذشتند!

فرعون چون این را بدید گفت: دریا از هیبت من شکافته شد همگی در آن فرو روید و فرعون خود با اسب به درون دربا تاخت و لشکریان در دنیال او به درون دریا رفته آن گاه شکاف ها بهم بسته و فرعون با جمله همراهان هلاک شدند.

موسی پس از نجــــــات قـــــــــــــوم، برادر خود را جای خویش نشانید  و آن ها را به او سپرد تا چهل روز که او از کور طور برگردد و کتاب خـــــــــــــدا آورد،موسی این بگفت و به سوی طور روانه شد.

بنی اسرائیل پس از بیست روز بر هارون شوریدند و گوساله سامری را به خدائی گرفته و چون موسی از کوه طور باز آمد و با خود کتاب تورات آورد قوم نه پذیرفتند و احکام آن را دشوار پنداشتند!


لیلة الرغائب چیست ؟

[ کلیک کنید ]



موضوع :


نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید ( 402 )                         فـایــل صـوتی (کلیک کنید) 

ســوره 2 : بقـــره  ( مدنی ) 

  ( 286 آیه دارد ـ جزء اول ـ صفحه 1 )

( قسمت سیزدهــم ) 

لـذّت منـاجــات

 

( جزء اول ـ صفحه 7 ) 

 

بســـم الله الـرحمــن الــرحیــم


45 ـ و َإِنَّهَا لَکَبِیرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخَاشِعِینَ

 

خشوع از شرط نمـــاز است

و بنـــده را نشان نیـــــــاز!

خاشعان اندر نمـــاز ستودگان حقنـــد

و گزیدگان از خلـــــق،

و مؤمنــــان رستگارند.

خشوع اندر نمـــاز ،

ظاهـــــر است و باطـــــــــن،

خشوع ظاهـــر آن است که

اعضا و جوارح به شرط ادب داری

و به راست و چپ ننگری،

اندر حال قیام چشم به سجده گاه داری

و در حال رکوع بر پشت پای،

و در حال سجود بر سرِ بینی

و در حال تشهّــد در دامن خود.

و خشــوع باطـــن ،

ترس ذل است از ذکری و فکری

یا از سکــــری و شکــــــری!



رسول الله (ص) چون به نمـــاز مشغــول شدی

خشوع باطن وی چنان بود که

جوش دل وی شنیده میشد،

پیغمبر (ص) روزی به مردی برگذشت که

اندر نمـــاز با موی خویش بازی می‏کرد

حضرت فرمودند :

اگر این مرد را دل خاشـــــع بــــودی،

دست وی به نعت او استوار بودی (نه به موی سر).

 

از آثار و اخلاق علی (ع) بیاورند که :

وقتی در جنگی تیری به وی رسید

که پیکان اندر استخوان بماند،

جهد بسیار بکردند جدا نشد

گفتند تا گوشت و پوست بر ندارند این پیکان جدا نشود!

بزرگان و فرزندان او گفتند اگر چنین است

صبر باید کرد تا در نمـــاز شود

که در حال نمـــاز او را چنان بینیم که

وی را از این جهان خبری نیست!

پس صبر کردند تا نمـــاز آغاز کرد،

در آن حال گوشت را برگرفتند

و استخـــــــــــوان وی را شکستند

و پیکان بیــــــــــــرون آمـــــــد!

چون نمــــــــــاز انجام شد فرمود:

مرا دردی اندک است و آسان تر ؟

گفتند چنین حالی بر تو برفت و تو را خبر نبود،

گفت اندر آن ساعت که من با خــداونـــــد در راز و نیازم

اگر تیـــــــــــــغ بر من بارد

یا جهـــــــــان زیــــــــر و رو شود

مرا از لــــــذّت منـــــــاجـــــــــات

از روشنی و از جهان خبر نبود!


زلیخا چون خواست سرزنش زنان را جلوگیری کند

آنان را بخواست و یوسف را هم در برابر آن ها بخواست

آن گاه کاردی بهر یک داد تا ترنج شکافند و بخورند،

هریک از دیدن جمال یوسف

بجای ترنج دست خود را بریدند

و اصلا متوجه و ملتفت درد نشدند،

پس به حقیقت باید دانست که

مشاهده دل و جان علی (ع)

مرجلال و جمـــال و عزت و هیبت خداوند،

بیش از مشاهده زنــــان بیگانه ،

مر یوسف بنده خدا بود!

 

نمــــاز خــــوان هــــــای 88


تو خود حدیث مفصـل بخوان از این یک عکس

 

انتخــابــــــات نــــــزدیک است !


و این نمـــاز خوان هـــــــــا در راه !!!



موضوع :


   نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید ( 400    )          فـایــل صـوتی (کلیک کنید)

ســوره 2 : بقـــره  ( مدنی ) 

  ( 286 آیه دارد ـ جزء اول ـ صفحه 1 )

( قسمت یاز دهــم ) 

مقـامـات بنــدگی

 

 

( جزء اول ـ صفحات 6 و 7 ) 

37 ـ فَتَلَقَّى آدَمُ مِن رَّبِّهِ کَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَیْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ

پس آدم از خدای خود سخنانی فرا گرفت و توبه داد او را ، و باز پذیرفت که اوست خداوند توبه پذیر و مهربان  

. 

38 ـ قُلْنَا اهْبِطُواْ مِنْهَا جَمِیعًا فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُم مِّنِّ یهُدًى فَمَن تَبِعَ هُدَایَ فَلاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لاَ هُمْ یَحْزَنُونَ

گفتیم فرو روید همگان از بهشت ، اگر از طرف من پیغامی و نشانی بسوی شما آید کسانی که از آن پیروی کنند برآنان بیمی نیست و پریشان نگردند و فردا اندوهناک نباشند.


39 ـ وَالَّذِینَ کَفَرواْ وَ کَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا أُولَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ
کسانی که کافر شدند و سخنان و نشان های ما را دروغ شمردند آنها دوزخیان اند و در آن جاویدان اند.


40ـ یَا بَنِی إِسْرَائِیلَ اذْکُرُواْ نِعْمَتِیَ الَّتِی أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ وَ أَوْفُواْ بِعَهْدِی أُوفِ بِعَهْدِکُمْ وَ إِیَّایَ فَارْهَبُونِ

 ای فرزندان یعقوب یاد کنید نواخت من ، که شما را نواختم و آن نعمتی که به شما انعام کردم به پیمان من وفا کنید تا من به پیمان شما وفا کنم و از من بترسید!

 

 

اشارت است به لطف و کرم حق با بندگان

و مهربانی بر ایشان،

منت می نهد بر ایشان

که منم خداوند کریم

و سپاس دارنده

و بنده بخشاینده،  

و به هر جفائی به نیکی پیش آینده،

و بنده را به همه گناه با مدح خود خواننده

و شکر نعمت خود از وی خواهنده،

که فرمود: اذکروا نعمتی

ای فرزندان اسرائیل شکر نعمت من بگذارید

و حق نعمت من برخود بشناسید،

تا مستحق زیادت گردید

و نیک نام و بهروز شوید.


فرق میان بنی اسرائیل با امت محمّـد(ص) آن که :

                 به آن هــا گفت:

نعمـــــــت مــــــرا یاد دارید

به اینــــــــــان فرمود:

مـــــــرا یــــــــاد داریـــــــــد!

آنـــان را نعمـــــت داد

و اینـــــــان را محبّـــــــــت!

آنان را به شهود نعمت از خود باز داشت

و اینان را به شرط محبت با خود بداشت!

 

 

خـــدایـــــا ؛

کار آن دارد که با تـــــــو کاری دارد،

یار آن دارد که چون تـــــــو یاری دارد!

او که در جهان تـــــــو را دارد،

هرگز تـــــــو را نگذارد.


در بر آن را که چون تـــو یاری باشد

گر نالـه کنــد سیـــاه کاری باشـد


اُوفِ بِعَهدِی …

مانند این آیت در قرآن بسیار است از جمله:

درِ تــوبــه و انابـت بگشای

تا درِ بشــارت‌ و اجابت بگشایم،

در مجاهـــــدت بگشای

تا در هـــــــدایت برگشایم،

در استغفــــــــار بگشای

تا در مغفــــــــرت برگشایم،

در شکـــــــــــــر بگشای

تا در زیادت نعمت برگشایم!

 

گفته اند خــدای را با بندگان عهــدهای فراوان است

و درعهدی که بنده را در آن وفــــــا است

از سوی خداوند نیز در آن وفـــــا است

و آخر آن است که بنده نظر خویش را پاک دارد

و خاطر خویش را پاس دارد

که در مقابل آن از طرف خداوند کرامت است

و آن همه عهدها که خدا را با بندگان است

از بنــــــده کــــــــردار و گفتـــــــار

و از خداوند ثــــــــواب بی شمــــــــار !

 


وَ اِیّایَ فَارهَبُونَ ….

همان است که فرمود وَ اِیّایَ فَاتَّقُونَ،

رهبت و تقــوی دو مقـــــام از مقامات ترسندگان است

و ترسندگان در راه دین شش گروهند:

تائبان ، عابدان ، زاهدان ،

عالمان ، عارفان و صدیقان ،

تائبــان را خــــــوف است،

عابــــدان را وَجَــــل،

زاهـــــدان را رهبت،

عالمـــــان را خشیت،

عارفـــــان را اشفـــاق

و صدیقــــــان را هیبت!

پس خوف ، ترس توبه‌کاران است

و مبتدیان و حصار ایمان و سلاح مؤمن

هر کرا این‌ترس نیست ‌ایمان نیست،

وَجَــل، ترس زنده دلان است

که ایشان را از غفلت رهائی دهد،

رهبت ، ترس زاهدان است

که عیش را از میان بِبَرَد

و او خود از خلق بِبُرَد

و درجهان از جهان جـدا شود،

همه وجود خویش را غرامت بیند

و همه سخن خود را شکایت نگرد

و همه کردار خود را جنایت شمرد،

گهی چون غرق شدگان فریاد رس خواهد،

گهی چون نوحه گرن دست بر سر زند،

گهی چون بیماران آه کشد،

و از این ترس اشفــاق پدید آمد

که ترس عابــدان است،

ترسی که نه پیش دعا حجاب‌گذارد

و نه پیش فراست بند،

نه پیش امیــــــد دیــــــوار،

ترس گذارنده و کشنده

که تا نداء لا تخافوا و لا تحزنوا نشنـود نیارمد،

این ترسنده را گهی سوزند

و گاه نـــــوازنــــــد،

گاه خــــواننــــــد

و گاه کُشنــــــد،

ولی نه از سوختن آه کشــــد

و نه از کشتن بنــــــالــــــــد!

 

از پس اشفاق ، هیبت است

که آن بیم صدیقان است،

بیمی که از عیان خیزد

و دیگر بیــــم ها از بیان،

چیزی در دل تابد چون برق،

نه کالبـــــــــد آن را تابد

نه جان آن را طاقت آورد که با وی بماند

و بیشتر این حالت هنگام وجد و سماع افتد

چنانکه کلیم را در کوه طور افتاد که بی هوش شد.


یک ذره اگر کشف شود عین عیــان

نه دل برهد نه جان نه کفر و ایمــان

 

السلام علیک یا علی ابن محمد النقی الهـــــادی

 

 

سالروز شهادت دهمین خورشید آسمان ولایت


را به شما و همه ولایتمداران تسلیت عرض می نمائیم

 

و تسلیت ویژه به امام و مولایمان


حجة ابن الحسن المهدی ( عجل الله تعالی فرجه )


و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداه


السلام علیــک

یا اباصــالح المهـــدی

 

همه مشکلات ما

ناشی از غیبت طولانی مولایمان

محبــوب دل هـا و منجی انســان هـا

قائـم آل محمّـد (ص) حضرت امــام مهــدی (عج) است

 

برای تعجیل در فرج مبارکشان دعا کنیم


کارت پستال درخواستی طراحان



موضوع :


<   <<   186   187   188   189   190   >>   >
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز


* *