منوی اصلی
مطالب پیشین
تدبر در قرآن
آیه قرآن
لینک دوستان
خبرنامه
 
آمار وبلاگ
  • کل بازدید: 2005942
  • بازدید امروز: 1
  • بازدید دیروز: 124
  • تعداد کل پست ها: 1283
  • ****
درباره
محمّـد تــرابـی[961]

روح بلند مدیر وبلاگ خادم قرآن محمد ترابی در اسفند ۱۳۹۸ در ۶۷ سالگی به سوی معشوق شتافت. روحش شاد و یادش گرامی باد. اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
آرشیو مطالب
*

حدیث

*
لوگوی دوستان
دانشنامه سوره ها
سوره قرآن
کاربردی



نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید (472) 

ســوره 2 : بقـــره  ( مدنی ـ 286 آیه دارد ـ جزء اول ـ صفحه 2 )

( قسمت هشتـــاد و ســـوم ) 

نــور رســول الله (ص)



 

 

( جزء دوم صفحه 33 )

بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــمِ 

213 ـ کَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللّهُ النَّبِیِّینَ  مُبَشِّرِینَ وَ مُنذِرِینَ وَ أَنزَلَ مَعَهُمُ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ

لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُواْ فِیهِ وَ مَا اخْتَلَفَ فِیهِ إِلاَّ الَّذِینَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءتْهُمُ الْبَیِّنَاتُ

 بَغْیًا بَیْنَهُمْ فَهَدَى اللّهُ الَّذِینَ آمَنُواْ لِمَا اخْتَلَفُواْ فِیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ

اللّهُ یَهْدِی مَن یَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ

 

مردم همه یک گروه و یک ملّت بودند ، خداوند پیمبران را فرستاد که مؤمنان را بشارت

و کافران را بیم دهند ، و با آن ها نامه فرستاد ، براستی و درستی ،

تا میان مردم در آن چه با هم اختلاف دارند ، به حق حکم کنند ، ولی از میان آن گروه ،

تفرقه نینداختند و اختلاف نکردند مگر کسانی که کتاب به آن ها فرستاده شده ،

آن هم پس از آن همه پیغام های روشن ! و به واسطه حسدی که داشتند ،

آن اختلاف و دو دستگی میان آنان نمایان شد ،

پس خداوند کسانی را که استعداد ایمان داشتند راهنمایی کرد

تا به آن چه دیگران در آن اختلاف کرده بودند ایمان بیاورند ،

و به توفیق و خواست خداوندی ، حق را پیروی کنند ،

که خدا راهنمای آن کس است که بخواهد به سوی حق در راه راست رود .

 

 

این آیت به ذوق جوانمردان طریقت اشارتی و رمزی دیگر دارد !

 

می گوید : خداوند عالم ،

دارنده ی جهان و دانای نهان ،

در آغاز که خلق را آفرید ،

در پرده ی تاریکی آفرید ،

و چون در نهاد چنین بود ،

تاریکی همه عالم خلق را فرا گرفت !

و در آن پرده ی تاریک ، همگی یک گروه بودند ،

که جملگی در تاریکی غیب گِـــرد آمده ،

و همگی اسیر نهاد خویش بودند ،

در خرابات نهاد خود برآسوده است خلق

غمزه بر هم زن یکی تا خلق را بر هم زنی !

پس ، از جهان بی نهایت ،

بریدی سوی آن خلق رسید ،

و آگهی داد که :

خداوند خلق را در تاریکی آفرید ،

و نــــــــــور خود را بر آنان بیفکند ،

پس هرکس را که آن نـــور اصابت کرد راه یافت ،

و آن که به آن روشنی نرسید گمراه شد ،


آن نـــور ، رســـول خـــدا(ص) بــــود ،


 

که از بی نهایت روی به آن ها نهاده ،

و همه از درِ آگاهی درآمدند ،

در حالی که همگی اسیر ارادت ،

و مقهــــــــور مشیّت ،

گوش بر بخت خویش نهاده ،

که بر ایشان چه حکم رانَد ،

آنگاه دست تقدیر ایشان را به دو صنف کرد ،

نیک بختــــــــان ، بد بختــــــــــان ،

نیک بختان را گفت : اینان بهشتی اند ،

و بدبختان را گفت : ایشان دوزخی اند ،

می گوئیم بی آن که از ملامت کسی باک داشته باشیم ،

و ما را رسد ، هرچه کنیم ،

و در آن پشیمانی نیست ،

لختی اهل سعادت ، بی هیچ موافقت ،

لختی اهل شقاوت ، بی هیچ مخالفت !

پس هرکه ایمان آورد سود او بود ،

و هرکه کفـــــــر آورد ، زیـــــــان او بود !

نه آن ها که وفــــــــا کردند ما را سودی است ،

و نه آن ها که جفــــــــا کردند ما را زیانی است !

 


مَثَل مؤمن و کافـــــــر به داستان بازرگانی مانَد

که مِشک داشت و از ترس راهزنان ،

آن را در میان مشتی انگدان (گیاه انغوزه) نگاه داشت ،

که انگدان بد بو ، بوی مشک گرفت !

و مشک خوش بوی ، بـوی بد انگدان گرفت !

چون بازرگان به مقصد رسید ، و ایمن شد ،

بساطی فراهم ساخت و مِشک و انگدان را بر آن نهاد ،

تا آن که باد جهیدن و نسیم وزیدن گرفت ،

و هر دو بوی عاریتی را از دست دادند !

و بوی اصلی خود را پراکندند !

و دوام و خوش رنگی انگدان از آن مِشک شد !

که روشن و با دوام گشت ،

و سیاهی و تیرگی مِشک به انگـــــدان رسید ،

که رنگ آن تیــــــــره و سیـــــــاه گشت !


همچنین در نهـــــاد آدمــــی ،

بـــــــوی مؤمــــــن به کافــــــر رسید !

و بوی کافــــر به مؤمـــــن رسید !

پس آن خوبی ها و حسنات

که در دنیا از کافر به وجود آید ،

همه از آن رائحه ی مؤمن است !

و سیّئات و بدی ها که در دنیا از مؤمن به وجود آید ،

از رائحه ی کافـــــر است ،

و فردا که بساط عدل الاهی بگسترانند ،

و باد عنایت بگشایند ،

حسنـــــــــــات کافــــــــــر با مؤمـــــــــن شود ،

و سیّئــــات مؤمــن با کافـــــر شود !

و حکم اوّلی و قضـــاء ازلی در رسد !

عــاریــــت واسِتانَد !

اصل به اصل برگردد ،

پــــــــــاک ، پـــاک شود

و ناپــــــــاک ، ناپــــــــاک بماند !

 

 

این جمعه هم گذشت و نیـــامد !

 

همه مشکلات و گرفتاری های ما

ناشی از غیبت طولانی مولایمــــــان

محبــوب دل هـا و منجی انســان هـا

قائـم آل محمّـد (ص) حضرت امــام مهــدی (عج) است

 پس برای تعجیــــل در فـــرج مبارکشــــان دعا کنیم

 

یادداشت برگزیده « بصیـــرت »

[ کلیک کنید ]



موضوع :


بــوی مـؤمــن



( ادامه مطلب )



موضوع :


نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید(471) 

ســوره 2 : بقـــره  ( مدنی ـ 286 آیه دارد ـ جزء اول ـ صفحه 2 )

( قسمت هشتـــاد و دوم ) 

شــراب طهـور

 

( جزء دوم صفحه 33 )

بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــمِ 

212 ـزُیِّنَ لِلَّذِینَ کَفَرُواْ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا وَ یَسْخَرُونَ  

مِنَ  الَّذِینَ آمَنُواْ وَالَّذِینَ اتَّقَواْ فَوْقَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ 

وَاللّهُ یَرْزُقُ مَن یَشَاءُ بِغَیْرِ حِسَابٍ

 

برای کافران زندگانی دنیا را زیبا و خوش آیند ساختند ! و آنان مؤمنان را سخریّه می کنند ، و به آن ها می خندند ،

در حالی که پرهیزکاران در روز رستاخیز برتر از ایشانند ، و خداوند به هرکس که بخواهد روزی بی شمار دهد .

 

مشتی بیگانگان ناخواستگان ،

که دنیـــا برایشان آراستند ،

و شیطان بر آنان گماشتند ،

تا به هر ناسزای پیوستند ،

و از راه وفـــــــا بــــاز گشتند ،

و زبــان طعـــن بر مؤمنـــــان دراز کردند ،

هر ساعت تیـــر سُخـــریَّت (*)

بر دل و دیـــده ایشان زدند ،

و ایشان خود در شهــــــود جـــــلال ،

و کشف جمـــال حـــــق ،

چنان مستغـــرق بودند که ،

پروای زخــم طعــن ایشان نداشتند !

این است که مصطفی (ص) فرمود :

هر که با خــــــدا است ، خــــــدا با او است .

 

آورده اند که :

جوانی از پدرش پرسید :

حق تعالی در قرآن کریــــم فرموده است :

متــــاع دنیـــــــا [ متــــــاع قلیــــل است ]

و متــــــاع قلیــــــل یعنی مـــال انـــدک !

پس از چه رو شاهان و اشراف ، مال کثیــــر  دارند ؟

پــدر که اهـل درایـت و کفـــایـت بـــود با تبسّــــم پاســـــخ داد :

مراد از « متاع قلیــل »  مال کم در مقابل مال زیاد نیست ،

بلکه مــــــراد ، قلّـــت و کثــــرت جـــوهــــــری است ،

بدین معنی که ماهیت و موجــــودیت مال دنیـــــوی ،

در برابر مــــال اخروی  قلیــــــل و ناچیـــز بودی ،

خواه کم باشد خواه زیاد !

بلکه همه اموال موجود در عالم ،

در مقابــــل قطــره ای از شـــــراب طهــــــور ،

یا مـــــاء سلسبیل ، و مــــال اخـــروی ، ناچیــــز است !

--------------------------------------------

(*)تیر سُخریّت زدن = مسخره کردن

 

 

جانـــــــان من !

 

 قائـم آل محمّـــــد (ص)

 

 هـر جمعـــه را به این امیـــد آغاز می کنیم

که شـایـد تـــــو در این جمعـــــه بیــــایی

و کام تشنــگان عـدالـت را سیـــراب نمـــایی

 

یادداشت برگزیده « بصیـــرت »

[ کلیک کنید ]



موضوع :


نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید(470) 

ســوره 2 : بقـــره  ( مدنی ـ 286 آیه دارد ـ جزء اول ـ صفحه 2 )

( قسمت هشتـــاد و یکـــم ) 

بنـدگی و تابنــدگی !


( جزء دوم صفحه 33 )

بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــمِ 

211 ـسَلْ بَنِی إِسْرَائِیلَ کَمْ آتَیْنَاهُم مِّنْ آیَةٍ بَیِّنَةٍ

وَ مَن یُبَدِّلْ نِعْمَةَ اللّهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءتْهُ فَإِنَّ اللّهَ شَدِیدُالْعِقَابِ

از فرزندان اسرائیل ( یعقوب ) بپرس که چقدر نشان های روشن به آن ها دادیم !

و هرکس نعمت خدا را پس از رسیدن به آن ، تبدیل نماید ، بداند که خداوند سخت سزا دهنده است .

 

چندان که فرزندان یعقــــوب را

نشان های روشن  دادیم و نمودیم ،

 لختی آثـــار رحمت ،

لختی آیـــــات قــــدرت ،

لختی شگفتی های طبیعت ،

لختی دلائل نبـــوّت ،

لکن چه ســـــــــود !

که دیـــده ایشان در حجـــــــاب است ،

اگر خواستی بند مذلت از ایشان برداشتی ،

تا در  عالم حقـــــایــــق  روان شدندی !


دانی که سر کوی تو بُد معدن من

دانی که بناکام بُد این رفتن من !

آورده اند :


قطره ای از آسمان سوی دریــــا بیامد !

چون به نزدیک دریــــا رسید ،

دید دریــــا پر از آب است !

 و چنان فراوان از آب که

قطره در مقابل آن گم و ناچیز می نماید !

پس ؛ از خجالت گریـــه ای کرد و آب شد !

چون به حال شرمساری به دریــــا ریخت ،

در آن جا به دُرّ گران بهائی مبدّل شد !

و حلیـــه ( زینت ) آدمیان گردید !

ای عــــزیـــــــز ؛

این مَثَـــــل بدان آوردم که ؛

بندگی را شرمندگی باید تا تابنــــدگی گیرد !

 

 

 

 

همه مشکلات و گرفتــــاری های ما

ناشی از غیبت طــــولانــــی مولایمــــــان

محبــوب دل هـــا و منجـــی انســان هـا

قائـم آل محمّـد (ص) حضرت امــام مهــدی (عج) است

پس برای تعجیل در فـرج مبارکشـان

دعـــــا کنیم


کارت پستال درخواستی طراحان



موضوع :


نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید(469) 

ســوره 2 : بقـــره  ( مدنی ـ 286 آیه دارد ـ جزء اول ـ صفحه 2 )

( قسمت هشتـــاد) 

تسلیــم !

 

( جزء دوم صفحه 32 )

بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــمِ 

210 ـ هَلْ یَنظُرُونَ إِلاَّ أَن یَأْتِیَهُمُ اللّهُ فِی ظُلَلٍ مِّنَ  الْغَمَامِ

وَالْمَلآئِکَةُ وَ قُضِیَ الأَمْرُ وَ إِلَى اللّهِ تُرْجَعُ  الأمُورُ

 

مشرکان که از ایمان باز ایستند ، چشم نمی دارند جز آن که خدای روز رستاخیز در تیکه هایی از ابر به ایشان آید

و همچنین فرشتگان آیند و کار برگزارند ! و هرکس را سزای عمل دهند ،

و بدان که بازگشت همه کار ها به سوی خدا است .

مگر انتظار آنان غیر از این است که خدا و فرشتگان در [زیر] سایبان هایى از  ابر سپید به سوى آنان بیایند

و کار [داورى] یکسره شود و کارها به سوى خدا بازگردانده مى‏شود.

 

این آیت جای نــــــاز عارفان ،

و چــــــراغ دل مـــوحّـــــدان ،

 و روشنی چشم مؤمنــــان  است ،

برو در ره تسلیــــــــم باش ،

که سلامت در تسلیــــــــم است ،

و راه تسلیـــــــم ، بی هراس و بیم

آن دیـــــن که جبرئیــــــل به آن آمد ،

و مصطفی (ص) آن را خواند ،

و قــــــــرآن به آن آمـــــد ،

و مؤمنان ، بهشت به آن یافتند ،

و ناجیــــــان به آن از عـــــذاب رستند ،

تسلیـــــــــم است ،

آن کار که خـــــــــــدا بدان راضی ،

و بنــــــــــــــده به آن پیـــــــــروز ،

و گیتـــــی بدان روشن است ،


تسلیــــــــــم است ،


و راه ، راه تسلیــــــــــــم است ،


زینهـــــــار تا بمانی در دین قدیم !


 


[ که اســـــلام دیـــن تسلیــــم و رضـــــــا است ]


و بر همیــــن پایــه بـــود که امــــــام سـوم شیعیــــــــان،

حضرت اباعبــــدالله الحسیـــــن علیه السلام ،

عصر عاشــــــورا در گــــــودی قتلـــــــگاه ،

در آخرین نماز عارفانه و عاشقانه خود ،

خطاب به پروردگار خویش گفت :

الهی ؛ رضاً برضاک ، راضیاً بقضاک ، لامعبود سواک

 

 

 

از امیر مؤمنان حضرت علی علیه السلام نقل کرده اند که فرمود :


ایمـــــــــان به خـــــــــــــــدای تبارک و تعالی ،

برای انسان چون درختـــــی است که ،

ریشه اش در زمیـــــن محکم و سخت بودی ،

اصــــل و ریشه آن درخت [ یقیــــــن ] است ،

که هم چنان در دل مؤمن ثابت و استوار  بماندی،

فـــــــرع آن از شاخ و ساق و برگ و غیره ،

[ زهـــد و تقـــوی ] است ،

شکوفـــه آن [ حجب و حیــــــــا ] ،

و میــــــوه اش  [ گذشت و سخــا ]  است .


 

سالروز میـــلاد باسعــادت سبـط اکبــــر ،

فرزنــــــد ارشــــد حیـــدر ،

نـور چشــم زهـرای اطهــر ،

حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام

بر شما و همه دوستان خاندان عصمت و طهارت  

مبـــــــــــــارک

 

اََللهُمَّ صَلِّ و سَلِّم و زِد وَ بارِِک عَلَی السَیِّدِ المُجتَبی ،

وَ الاِمامِ المُرتَجی ، سِبطِ المُصطَفی ، وَ ابنِ المُرتَضی ،

عَلَمِ الهُدی ، اَلعالِمِ الرَّفِیعِ ، ذِی الحَسَبِ المُنِیعِ ،

وَ الفَضلِ الجَمِیعِ ، وَ الشَّرَفِ الرَّفیعِ ، اَلشَفِیعِ ابنِ الشَّفِیعِ ،

اَلمَقتُولِ بِالسَّمِّ النَّقِیعِ ، اَلمَدفُونِ بِاَرضِ البَقِیعِ ،

اَلعالِمِ بِالفَرائضِ وَالسُّنَنِ ، صاحِبِ الجُودِ وَالمِنَنِ ،

کاشِف الضُّرِّ وَ البَلوی وَ المِحَنِ ، ما ظَهَرَ مِنها وَ ما بَطَنِ ،

لَّذِی عَجَزَ عَن عَدِّ مَدائحِهِ لِسانُ اللُّسَنِ،اَلأمامِ بِالحَقِّ المُؤتَمَنِ،

اَبِی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ ، صَلَواتُ اللهِ  وَ سَلامُهُ عَـلَیـهِ، 

 اَلصَّـلـــــوةُ وَ السَّــــلامُ عَـلَیکَ یا اَبا مُحَمَّدٍ ،  

یا حَسَنِ ابنِ عَلیٍّ ، اَیُّهَا المُجتَبی ، یَابنَ رَسُولِ اللهِ ،

یَابنَ اَمِیرِالمُؤمِنِینَ ، یَابنَ فاطِمَةَ الزَّهراء ،  یا حُجَّةَ اللهِ عَـلی خَـلقِـهِ،

یا سَیّــِدَنا وَمَـولانا، اِنّا تَوَجَّهـنــا وَاستَشفَعـنـا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلَی اللهِ،

وَ قَـدَّمناکَ بَینَ یَـدَی حاجاتِنا فِی الدُّنیا وَالاخِـرَة،

یا وَجِیهَاً عِـندَاللهِ اِشفَــع لَنا عِـنـــدَالله 

 



موضوع :


<   <<   171   172   173   174   175   >>   >
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز


* *