منوی اصلی
مطالب پیشین
تدبر در قرآن
آیه قرآن
لینک دوستان
خبرنامه
 
آمار وبلاگ
  • کل بازدید: 2005721
  • بازدید امروز: 16
  • بازدید دیروز: 106
  • تعداد کل پست ها: 1283
  • ****
درباره
محمّـد تــرابـی[961]

روح بلند مدیر وبلاگ خادم قرآن محمد ترابی در اسفند ۱۳۹۸ در ۶۷ سالگی به سوی معشوق شتافت. روحش شاد و یادش گرامی باد. اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
آرشیو مطالب
*

حدیث

*
لوگوی دوستان
دانشنامه سوره ها
سوره قرآن
کاربردی



نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید ( 545 )

ســوره 3 : آل عمران  ( مدنی ـ 200 آیه دارد ـ جزء سوم ـ صفحه 50 )


( قسمت سی و هشتــم )


شهر   امن و امان


 

( جزء چهارم  صفحه 62 )

بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــم 

 96 ـإِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ

لَلَّذِی بِبَکَّةَ مُبَارَکًا وَ هُدًى لِّلْعَالَمِینَ


تفسیر لفظی :

اولین خانه ای که برای مردمان در زمین نهاده شد خانه ی کعبه در مکه است ،

که برکت در آن است و راهنمائی و رهبری برای جهانیان است. 

 

تفسیر ادبی و عرفانی :

                                کردگار قدیم و جبار عظیم ،

در این آیت ، فضیلت و شرف کعبه را بیان فرمود ،

و بزرگواری آن را فرا جهانیان نمود ،

خانه ای که جهانیان روی بدان نهند ،

و مؤمنان گِـــرد آن گردند ،

خانه ی با خیر و برکت ،

با شکوه و کرامت ،

کس در آن نشد مگر با نثار رحمت ،

و کس بازنگشت مگر با تحفه ی مغفرت ،


خانه ای که نماز در آن تمام ( نه شکسته و قصر )


گیـاهان و جانـداران در آن امـان ،


حیثیت و آبروی مسلمانان در آن امان ،

 

بحث و جدل و جنگ و جدال در آن حرام !

حـــــــج مسلمانان به آن تمـــــــام ،

و دعای داعیان در آن مستجاب ،

و زنــــــــدگی در آن (شهر) قربت ،

و مردن در آن به منزله ی شهــــــادت است !

 

از اتفاقات نادری که در این وبلاگ قرآنی گاهی روی می دهد  و موجب تعجب حقیر می گردد ،

این است که گاهی تفسیر آیات ، و مطلب ارائه شده ، دقیقاً با مناسبت روزی که مطلب نوشته

می شود هماهنگ است ، این اتفاق نادر  برای پنجمین مرتبه

در 7 ماه گذشته امروز نیز روی داده است ،

 در موسم حج به آیات مربوط به حج رسیده ایم ، و امروز که عنوان یاددشت ما شهر امنو امان

است و موضوع امنیت شهر مکه  را از منظر خداوند تبارک و تعالی بیان می فرماید ،

دقیقاً روزی است که عمّال وهابی سعودی در چنین روزی ( ششم ذوالحجه 1407

مطابق با 11 مرداد ماه سال 1366 )  این امنیت خدائی را شکستند

و حجاج خدا جوی ایرانی را به خاک و خون کشیدند

 

و بیش از 400 نفر از عزیزان این مرز و بوم را کشتند .


 

سالروز شهادت این حجاج عزیز را به خانواده های گرامی شان

 

و امت مؤمن خدا جوی ایران اسلامی تسلیت عرض می نمائیم .

 

به امید روزی که شهر خدا و خانه خدا

 

و حرم رسول الله (ص) از اشغال وهابیون کافر آزاد شود

 

 

این جمعـه هم گذشت و نیامد

 

و ما همچنان جمعه ها را منتظریم

 

تا جمعه فرخنده ای که امام و پیشوایمان

 

حضــرت حجــة ابن الحســن العسکـــری

 

بیاید و کام تشنگان عدالت را سیراب نماید

 

برای تعجیل در ظهــــور مبارکشان


همچنــــان دعــــــا می کنیم



موضوع :


نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید ( 544 )

ســوره 3 : آل عمران  ( مدنی ـ 200 آیه دارد ـ جزء سوم ـ صفحه 50 )


( قسمت سی و هفتــم )


عزّ      آسمانی 

 

( جزء سوم صفحه 60 )

بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــم 

 81 ـوَ إِذْ أَخَذَ اللّهُ مِیثَاقَ النَّبِیِّیْنَ لَمَا آتَیْتُکُم مِّن  کِتَابٍ وَحِکْمَةٍ

ثُمَّ جَاءکُمْ رَسُولٌ مُّصَدِّقٌ لِّمَا مَعَکُمْ  لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَلَتَنصُرُنَّهُ

قَالَ أَأَقْرَرْتُمْ وَأَخَذْتُمْ  عَلَى ذَلِکُمْ إِصْرِی قَالُواْ أَقْرَرْنَا

قَالَ فَاشْهَدُواْ وَأَنَاْ  مَعَکُم مِّنَ الشَّاهِدِینَ

 

تفسیر لفظی :

هنگامی که خداوند از پیامبران پیمان گرفت که من از کتاب و حکمت به شما بهره دادم ،

پس از آن رسولی آمد و آن چه را که با شما هست گواهی کرد ! پس باید به او بگروید ،

و او را یاری کنید ، آن گاه گفت آیا شما اقرار دارید و این پیمان بزرگ را با من بستید ؟

پیغمبران یک یک جواب دادند که : اقرار داریم ، خداوند فرمود :

پس گواه یکدگر باشید ، و من هم با شما از گواهی دندگانم .

ادامه مطلب از یادداشت قبـــل :   ( نسیم صبح    سعادت  ) 

... گفته اند : بنده تا در تحصیل این معانی ،

و جمع این اوصـــــاف است ،

هنـــوز در راه است ،

به مقصـــــــد نــــارسیـــــده ،

و در روش خود کشش حــقّ نایافته ،

و تا در معرفت است از معروف باز مانده ،

و تا در طلب محبت است از محبوب بی خبر مانده !

همان گونه که غوره ترش را از انگـــور شیرین خبری نه !


بشتاب به عشـق و نیز  منشین در بند

بگذر تو ز عشق و عاشقی  گامی چند

بزرگی را پرسیدند :

بنــده به مولی کَی رسد ؟

گفت : آن گاه که در خود برسد !

پرسیدند : در خود چون برسد ؟

گفت : وقتی که طلب در سرِ مطلوب شود ،

و معرفت در سرِ معروف ،

و از تن باز مانَد و بس ،

از دل نشان مانَد و بس ،

از جان عیان مانَد و بس ،

سمع برود ، شنونده مانَد و بس ،

دل برود ، نموده مانَد و بس ،

جان برود ، بوده مانَد و بس !

 

محنـت ، همـه در نهــاد آب و گِل مـاست

پیش از دل و گِل چه بود ؟ آن حاصل ماست !

 

 

تفسیر ادبی و عرفانی ( یادداشت امروز ) :

81 ـوَ إِذْ أَخَذَ اللّهُ مِیثَاقَ النَّبِیِّیْنَ ... 

در قــــــرآن آیتـــــــــی از این تمــــــــام تر

در بیان فضیلت محمد (ص) نیست !

که وی را خــــــاصّ است ،

و کسی را در آن شرکت نـــــــه !

خداوند از آفریدگان خویش ، دو عـهـــد گرفت ،

و دو پیمــــــــان از ایشان بستاند ،

یکی پیمان بر خدائی خویش !

دیگری پیمان بر پیغمبری محمّد (ص) ،

و یـــــــــاری کـــــــــــردن او ،

و این غایت تشریف و کمال تفضیل است ،

که نامش با نــــام خــــــود بزرگ کرد !

و قـــــدرش با قـــــــــدر خویش برداشت ،

و پیش از آمدن ، از فرشتــــــگان پیمان گرفت ،

و به آن ها گفت : بر این عهــد باشید ،

و خــــــــلاف آن نکنید ،

و همین عهـــد را با آدم و شیث کرد ،

و پس از آن ها ، قـــــرن به قـــــــرن ،


تا ظهور جمال محمدی (ص)

و نــــور ایــــــــزدی ،

 

این است کرامت و فضیلت ،

این است مرتبت و منزلت ،

کِـــرا باشد فضــــــــل بدین تمامی ؟

کِـــرا بـُــــوَد کار بدین تمـــــــــامی ؟


این است فَـــــرِّ خـــــــــدائی

 

و عــــــــزّ آسمـــــانی


 

جانـــــــان من !

 

 قائـم آل محمّـــــد (ص)

 

 هـر جمعـــه را به این امیـــد آغاز می کنیم


که شـایـد تـــــو در این جمعـــــه بیــــایی


و کام تشنــگان عـدالـت را سیـــراب نمـــایی

 

 

برای تعجیل در فرج مبارکتـــــان  دعــــا می کنیم

برای سلامتی و خشنودی امام و مقتدا و مولایمان


امروز جمعه دو رکعت نماز مخصوص و یکصد صلوات




موضوع :


نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید ( 543 )

ســوره 3 : آل عمران  ( مدنی ـ 200 آیه دارد ـ جزء سوم ـ صفحه 50 )


( قسمت سی و ششــم )


نسیـم صبــح سعــادت


 

 


 ( جزء سوم صفحه 60 )

بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــم 

79 ـ مَا کَانَ لِبَشَرٍ أَن یُؤْتِیَهُ اللّهُ الْکِتَابَ وَالْحُکْمَ  وَالنُّبُوَّةَ

ثُمَّ یَقُولَ لِلنَّاسِ کُونُـــواْ عِبَـــادًا لِّی مِن دُونِ  اللّهِ

وَلَکِن کُونُواْ رَبَّانِیِّینَ بِمَا کُنتُمْ تُعَلِّمُونَ  الْکِتَابَ

وَ بِمَا کُنتُمْ تَدْرُسُونَ 

 

تفسیر لفظی :

هرگز روا نباشد کسی را که خداوند به او کتاب و حکمت و نبوت دهد ! پس از آن بگوید :

مرا بنده باشید و مرا خدائی گیرید، ولکن پیام بران به امّت خویش گفتند :

شما بندگان خدائید به سبب آن چه را که از کتاب خدا می دانید

و به آن چه از آن کتاب می خوانید.  

 

تفسیر ادبی و عرفانی :

خداوند بـــزرگــــــوار ،

کــــــردگار نــــــــام دار ،

پیش از ایجــــــاد عالَـــــــــم ،

و پیش از خلــــــــــق آدم ،

به علم قدیـــــم خود دانست که ؛

از فرزندان آدم چه کسی سزاوار نبوت و رسالت است ،

و اهل محبت و شایستـــه پیامبــــــری کیست !

آن را که داغ مهجـــــوری نهاد ،

و رقــــــــم بی خبـــــری کشید ،

چگونـــــه راست راه شود ؟

و آن را که راه صدق و صفا و عصمت فرا پیش نهاد ،

چگونــــــــه بی راه باشد ؟

و هرگز نَبُــوَد که محمّد مصطفی (ص) برگزیده ی حقّ ،

و عیسی روح الله نواختــــــه ی حقّ ؛

با کرامت نبــــــوّت و تأییــــــد عصمت ، و قــــوّت رسالت ،

پای از رقــــــــم برگیرند ،

و به مردم گویند : که بنـــــده ی من باشید !

بلکه گویند : ای مردم ؛ شما ربـّـــــانی شوید ،

یعنی خـــــــدای یگانــــــــه را بشناسید ،

و در صحبت تــوکل و نسیــــــــم اُنس ،

دست به لطفِ مِهـــــــــرِ مولی زده ،

و چهار تکبیـــــر در صفـــــات خویش کرده ،

چنین باشد که :


هرکه در میدان عشق نیکوان گامی نهاد


چهار تکبیری کند بر ذات او لیل و نهار

 

 

 

 

آنان نفسی دارند فــــانی ،

دلی دارند تشنــــه ،

نَفَسی سوختــــه ،

سری به عشق افروختــــــــه ،

جانی به آرزو آویختــــــــه !

و به زبان حال گویند :


دل ، زان خواهــم که بر تــو نگزیند کس


جان ، زان که نَـزَد بی غـم عشق تـو نفس


تن ، زان که بجز تــو اش نگردیده هوس


چشم ، از پی آن که خود تو را بیند و بس !

 

آری ؛ ربّانییّن چنین باشند که :

همت شان از دنیـــــا بالاتـــــــر ،

مراد شان از بهشت بلنـــــدتـــــر ،

آرام شان از هفت آسمان بیشتر ،


 

گوش دارند تا آفتاب مهر ، کَی برآید ؟

و ماه دولت دوست ، کَی درآید ؟

و نسیم صبح سعادت ، کَی دَمَد ؟

و یادگار ازلی ، کی بَــر (میوه) دهد ؟ و گوینـــد :


کَی باشد ، که این قفـس بپـردازم


در گلشـن دوست ، آشیـان سـازم

 

 

 

 

همه مشکلات مــــــا

ناشی از غیبت طولانی مولایمان

محبــوب دل هـا و منجی انســـان هـا

حضرت حجـة ابن الحسن العـسکـری المهــــدی(عج) است


یا وَجِیهَاً عِـندَاللهِ اِشفَــع لَنا عِـنـــدَالله

 

پس برای تعجیل در فرج مبارکشان زیاد دعا کنیم



موضوع :


نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید ( 542 )

ســوره 3 : آل عمران  ( مدنی ـ 200 آیه دارد ـ جزء سوم ـ صفحه 50 )


( قسمت سی و پنجــم )


شـــرط بنــــدگی


 

( جزء سوم صفحه 59 )

بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــم 

74 ـیَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَن یَشَاءُ وَاللّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ


تفسیر لفظی :

هرکس را خود خواهد به رحمت خود بر می گزیند و شایسته می سازد ،

چه او صاحب فضیلت بزرگ و بزرگوار است .


 

 

تفسیر ادبی و عرفانی :

خداوند هرکس را به رحمتی که خواهد

 اختصاص می دهد ،

یکی را به روزی و نعمت ،

قومی را به اخلاق و فضیلت ،

گروهی را به زهد و عبادت ،

جمعی را به توفیق ظاهر ،

برخی را به کشف سرائـــر ،

نعمت را مبهــــم فراهم گرفت ،

تا امید داران در امیــــــــد بیفـــزایند ،

و ترسندگان در تـــــــرس بمانند ،

که بنـــــده را در مقـــــام عبادت و طاعت ،

به از بیـــــم و امیــــــــد نیست !

که خداوند بندگان را در این دو حال بستود و فرمود :

مؤمنــــانامید رحمت و بیــــم عقوبت دارند !

و نیز بنــــــده را تنبیــــــه می کند ،

که هرچند در طاعت به غایت کوشش کند ،

و شــــرط بنـــــــدگی را به جای آرد ،

آخرِ امر ، رحمت خـــــــدا است که او را می رهاند ،

نه طاعت و عبادت او !

چنان که حدیث از رسول خدا (ص) نقل شده ،

که فرمود :

هیچ کس به واسطه ی عمل خود ،

وارد بهشت نمی شود !

پرسیدند : حتی شما ای رسول خدا ؟


فرمودند : بلی حتــی مـــــن !


مگر آن که مـــــرا


مشمول رحمت خـــودش قـــــرار دهد !


 

 

 

الهــــــــی ؛

محبت تــــو گلی است ، محنت و بـــلا خــــار آن ،

آن کـــــدام دل است که نیست گرفتــــار آن ،


الهــــــــی ؛

از هر دو جهـــان ، محبت تــــــــو گزیدم ،

و جـــامـــه ی بـــــــــلا بــــریــدم ،

و پرده ی عافیت دریدم،


الهــــــــی ؛

مرا دل از بهر تـــو در کار است ،

و گر نه مــــرا با دل چه کار است ؟

آخــــر چــــــراغ مُـــرده را چه مقدار است ؟

 

 

 

نی از تو حیـات جـاودان می خواهم


نی عیش و تنعّـم جهـان می خواهم


نی کام دل و راحت جــان می خواهم


هر چیز رضــای توست آن می خواهم


 

همه مشکلات و گرفتــــاری های ما


ناشی از غیبت طــــولانــــی مولایمــــــان


محبــوب دل هـــا و منجـــی انســان هـا


قائـم آل محمّـد (ص) حضرت امــام مهــدی (عج) است


پس برای تعجیل در فـرج مبارکشـان


دعـــــا کنیم

کارت پستال درخواستی طراحان



موضوع :


نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید ( 541 )

ســوره 3 : آل عمران  ( مدنی ـ 200 آیه دارد ـ جزء سوم ـ صفحه 50 )


( قسمت سی و چهــارم )


چهـره ی جمـال حقیقت


 

( جزء سوم صفحه 59)

بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــم 

73 ـوَلاَ تُؤْمِنُواْ إِلاَّ لِمَن تَبِعَ دِینَکُمْ قُلْ إِنَّ الْهُدَى  هُدَى اللّهِ

أَن یُؤْتَى أَحَدٌ مِّثْلَ مَا أُوتِیتُمْ أَوْ  یُحَآجُّوکُمْ عِندَ رَبِّکُمْ قُلْ

إِنَّ الْفَضْلَ بِیَدِ اللّهِ  یُؤْتِیهِ مَن یَشَاءُ وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ 

 

تفسیر لفظی :

و استوار مگیرید و اطمینان مکنید جز به کسی که هم دین شما است ،

بگو ( ای محمّد ) که دین ، دین خدا است ، راه نمونی ، راه نمونی اوست ،

و مطمئن باشید آن چه به شما داده شده به کس دیگر ندهند ،

و یا آن که فردا آنان نزد خداوند بر شما حجت آورند ، بگو ( ای محمّد ) به آن ها

که افزونی و برتری مردم بر یکدگر به دست خداوند است ، به هرکس که بخواهد می دهد ،

و اوست فراخ بخش و توانا و دانا .

 

تفسیر ادبی و عرفانی :

این آیت خطاب به مسلمانان

و نواخت اهل معرفت و ایمان است ،

و منّت خـــــدای بر ایشان در داشتن دین اسلام !

و این خطاب دو گونه است :

یکی خطاب به همه ی مؤمنان ،

و دیگری خطاب به عارفــــــان ،

و خـــواص اهــل طریقـت و شــریعـــت !

در خطاب به همه ی مؤمنان گوید :

گمان مبرید که آن چه را به شما دادند ،

به همه دهنــــــد !

چون دین اسلام و قرآن که به شما دادند ،

و چون پیغمبری چون محمّـــد (ص) ،

و چون کعبـــــــــه ای ،

و چون ماه مبارک رمضان ،

و چون روز آدینــــــــه ای !

بدان گونه که شرعِ شما همه ی شریعت ها را نســــخ

و همه ی کمـــــــــال دین

و جمال حقیقت و طریقت در دین شما است !

و در خطاب به خـــواصّ فرماید :

رازِ دوستی را با کس مگوئیـــــــد ،

و سُــرِّ درویشی را بر نااهلان فاش نسازید ،

و چهره ی جمال حقیقت را بُـــرقَــــــع فرو گذارید ،

تا دیده ی هر نامحــــرم بدو ننگرد !


 چون خوری می با حریفِ مَحرمِ پردرد خور


چون زنی کـم (1) باندیمِ زیرکِ هشیار زن

 

گویند شبلی را با حق رازی در میان بود ،

گفت : بار خـدایـــا ؛ 

چون بود که حسین منصور را از میان ما باز گرفتی ؟

ندا آمد : رازی به وی دادم ،

به نااهــــــلان بیـــــــرون داد ،

او را فــــرود آوردم که دیدی ! (2) 

-----------------------------------------------------------------------------------------------

(1)= کم : مخفف کمانچه 

(2)= حافظ در این معنی گوید :

گفت آن یــــار کــزو گشت ســرِِ دار بلنـــد


جُرمش این بود که اسرار هویدا می کرد !

 

الهــــی ؛

ای کریمی که بخشنده ی عطـــــــائی ،

ای حکیمی که پوشنده ی خطــــــائی ،

ای احدی که در ذات و صفات بی همتائی ،

ای خالقـــــــی که راهنمــــــــــــائی ،

ای قــــادری که خـــــــدائی را ســــزائی ،

به ذات لایزال خــــــــود ،

و به صفات با کمال خود ،

به عزت و جــــلال خود ،

و به عظمت جمال خود ،

جان ما را صفای خود ده ،

دل ما را هوای خود ده ،

چشـــم ما را ضیــــاء خود ده ،

 

وما را آن ده که مــــا را آن بـــــه

 

برای تحقق اهداف عالیه ی اسلام

و تشکیل حکومت عدل و توحیدی جهانی

برای تعجیل در فرج مبارکشان همچنان دعا میکنیم



موضوع :


<   <<   156   157   158   159   160   >>   >
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز


* *