منوی اصلی
مطالب پیشین
تدبر در قرآن
آیه قرآن
لینک دوستان
خبرنامه
 
آمار وبلاگ
  • کل بازدید: 2005740
  • بازدید امروز: 35
  • بازدید دیروز: 106
  • تعداد کل پست ها: 1283
  • ****
درباره
محمّـد تــرابـی[961]

روح بلند مدیر وبلاگ خادم قرآن محمد ترابی در اسفند ۱۳۹۸ در ۶۷ سالگی به سوی معشوق شتافت. روحش شاد و یادش گرامی باد. اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
آرشیو مطالب
*

حدیث

*
لوگوی دوستان
دانشنامه سوره ها
سوره قرآن
کاربردی



نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید ( 530 ) 

ســوره 3 : آل عمران  ( مدنی ـ 200 آیه دارد ـ جزء سوم ـ صفحه 50 )

( قسمت بیست و سـوم )


مَـرهَــمِ دِل

 

 ( جزء سوم صفحه 54)

بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــم

35 ـ إِذْ قَالَتِ امْرَأَةُ عِمْرَانَ رَبِّ إِنِّی نَذَرْتُ لَکَ

مَا فِی  بَطْنِی مُحَرَّرًا فَتَقَبَّلْ مِنِّی

إِنَّکَ أَنتَ السَّمِیعُ  الْعَلِیمُ

 

تفسیر لفظی :

یاد بیاور وقتی که زن عمران در دعای خویش گفت : خداوندا ؛ من نذر کردم

که کودکی که در شکم من است از همه ی کارهای جهانی آزاد سازم ،

پس ، از من بپذیر که توئی شنوا و دانا.

 

تفسیر ادبی و عرفانی :

 

در ذوق ارباب معرفت ،

غلام آزاد شده ( مُحَرَّر ) آن است که ؛ در ازل آزاد شده ،

نه دنیــــــا دامن او را گرفته ،

و نه عقبی او را فریفتــــه ،

نه با رسوم و شواهد بماند ،

و نه با پاداش درآویزد !

چرا که : پاداش بر روی مهر ، تاش (1) است ،

بازخواستن خود را از دوست ، پرخاش است ،

همه ی یافت ها در برابر یافت آزادی ، لاش (2) است !

گفته اند : چون مریم دختر عمران در وجود آمد ،

مادر او دلتنگ شد و خجل گشت و گفت :

من پنداشتم که این فرزند ، پســـر خواهد بود ،

و در راه خــــــدا آزادش کردم ،

و از سرِ دلتنـــــگی گفت :

خــــــدایــــــا ؛ من دختــــــر به دنیـــا آورده ام ،

گفتند : چه می گوئی ؟

که خــــــدا خود می داند و می بیند !

گفت : آری ؛ می دانم که خــــــدا می داند !

لکن خواهم تا مرهمی برنهد ،

و مرهم دل وی همان بــــــود که او را گفتند !

و مادر مریم را این نواخت بس که ندا آمد :

خــــــدا به آن چه آورده ای (زائیده ای ) دانــــا است !

و نـــــــذر او را خــــــداونـــد به نیکوترین وجهی پذیرفت ! 

و این هر دو نــــــواختــــــــــی بود که ؛

از سوی خــــــداونـــد نسبت به آن زن رسید ،

و آن نــــوزاد مبـــــارک ( مریم ) را

به صفت عصمت و به رشد نیکو برآورد ،

و او را بدون شوهر فرزندی نیکو و مبارک (عیسی) داد

و آن فرزند (عیسی) را در صبائت (3) قدرت تکلم  داد ،

تا با سخن گفتن و معـــــرفی خویش !

آن ها را که به مادر پاکش تهمت می زدند ؛

به حیــــــــــــرت وا دارد !

و او را در کودکی به پیغمبری برگزید ،

و به لباس طاعت آراست ،

و به شریف ترین بقعـــه ها جا داد ،

و پیغمبری چون زکــــــــریّـــا را

به سرپرستی وی گماشت ،

--------------------

(1) ـ تاش : یار و انباز

(2)  ـ لاش : زبون و بیهوده 

(3)    ـ صباء : کودکی ، بچگی 

 

الهـــــــی ؛

در این درگاه همه ی ما نیازمند روزی باشیم

که قطره ای از شراب محبت بر دل ما ریزی

تا که ما بر آب و آتش برهم آمیزی

الهـــــــی ؛

دیگران مست شرابند و من مست ساقی !

مستی ایشان فانی است و از من باقی ،

الهـــــــی ؛

تا از مهر تو اثر آمد ، دیگر مهر ما به سر آمد !

ای مهربان فریادرس ؛

عزیز آن کس که او با تو یک نفس ،

نفسی که آن را حجاب ناید از پس !

الهـــــــی ؛

ادای شکر تـــــــــو را هیچ زبان نیست ،

و دریای فضل تـــــــــو را هیچ کران نیست ،

و سرّ حقیقت تـــــــــو بر هیچ کس عیان نیست ،

هدایت کن ما را که بهتـــــر از آن نیست.


هفته دفــاع مقــدّس گرامی باد

 

 

رژه نیروهای مسلح در یـــزد

 

به مناسبت هفتـــه دفــــاع مقدس

 

 

جانـــــــان من !

 

 قائـم آل محمّـــــد (ص)

 

 هـر جمعـــه را به این امیـــد آغاز می کنیم


که شـایـد تـــــو در این جمعـــــه بیــــایی


و کام تشنــگان عـدالـت را سیـــراب نمـــایی


 

 

 برای تعجیل در فرج مبارکشان زیاد دعا کنیم


 

برای سلامتی و خشنودی امام و مقتدا و مولایمان


امروز جمعه دو رکعت نماز مخصوص و یکصد صلوات




موضوع :


 

مَـرهَــمِ دِل

 

 

 

برای سلامتی و خشنودی امام و مقتدا و مولایمان


امروز جمعه دو رکعت نماز مخصوص و یکصد صلوات


http://falshbaner.persiangig.com/image/nazar/21.gif

ادامه مطلب

 

هفته دفــاع مقــدّس گرامی باد

 

 

رژه نیروهای مسلح در یـــزد

 

به مناسبت هفتـــه دفــــاع مقدس

 

 

جانـــــــان من !

 

 قائـم آل محمّـــــد (ص)

 

 هـر جمعـــه را به این امیـــد آغاز می کنیم


که شـایـد تـــــو در این جمعـــــه بیــــایی


و کام تشنــگان عـدالـت را سیـــراب نمـــایی


 

 

 برای تعجیل در فرج مبارکشان زیاد دعا کنیم




موضوع :


نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید ( 528 ) 

ســوره 3 : آل عمران  ( مدنی ـ 200 آیه دارد ـ جزء سوم  ـ صفحه 50 )


( قسمت بیست و دوم )


روزگار دوستــی


 

 ( جزء سوم صفحه 54)

بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــم 

31 ـ قُلْ إِن کُنتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللّهُ

وَ یَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَاللّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ 

 

تفسیر لفظی :

بگو ای محمّد به جهودان و ترسایان ؛ اگر خدا را دوست دارید از من پیروی کنید ،

 تا خدا هم شما را دوست بدارد ،و گناهان شما را بیامرزد ،

 و خداوند آمرزنده و بخشاینده است .

تفسیر ادبی و عرفانی :

( بخش دوم )

فرق میان دوستی محمد (ص) 

و دوستی ابراهیم خلیل (ع) این است که :

خلیل گفت : هرکه بر پیِ ما است از ما است

( فَمَن تَبِعَنِی فَاِنَّهُ مِنِّی )

و محمد (ص) گفت :

هرکس بر پیِ ما است دوست خدا است!

که برتر از حال دوستی حالی نیست ،

و خوش تر از روزگار دوستی روزگاری نه !


گفته اند که : دوستی را سه منزل است :


هــوی = صفت تن

محبّـت = صفت دل

عشق = صفت جان

که هوی قائم به نفس است !

و محبّـت قائم به دل !

و عشق قائم به جان !

نفس از هوی خالی نه !

دل از محبت خالی نه !

و جان از عشق خالی نه !

عشق منزل و مأوای عاشق است ،

و عاشق مأوای بلا است !

عشق عذاب عاشق است !

و عاشق عذاب بـــــلا !

عشقی که صفت جان آمده سه قسم  است :


اول ؛ راستی !

دوم ؛ مستی !

سوم ؛ نیستی !

راستی عارفان راست !

مستی والهان راست !

نیستی بی خودان راست !

راستی آن است که آن چه گوئی کنی ،

و آن چه نمائی ( نشان دهی ) داری ،

و آن جا که آواز دهی باشی !

مستی ، بی قراری و وَلَه زدگی است ،

مستی ، هم نفس راست

هم دل را و هم جـــــان را !

چون شراب بر عقل زور کند ،

نفس مست شود ،

چون آشنائی بر آگاهی زور کند ،

دل مست شود ، 

چون کشف به اُنس زور گیرد ،

جان مست گردد !

چون ساقی خود متجلی گردد ،

هستی آغاز کند و مستی از میان برود .



من نیستم ای نگـار ، تــو هستم کن

یک جرعه شراب وصـل بر دستم کن

با من بنشین به خلـوت و مستـم کن

گر سیـر شوی ، به نکته ای پستم کن

اما نیستی آن است که :

در سر دوست شوی ،

و دو گیتی را نبینی ،

تا در سر دوستی شود ،

و دوستی در سر دوست !

اکنون نمی یارم گفت که منم یا اوست !


از دیده و دوست ، فرق کردن  نه نکوست

یا اوست بجای دیده ، یا دیده خود اوست

 

خـداونـــدا ؛

یافته می جویم ،


با دیده ور می گویم :


که من چه دارم ؟


چه جــویـــــم ؟


که بینــــــــم ؟


چه گویــــــــم ؟


شیفته ی این جست و جویم !


گرفتار این گفت و گویم !

 

خـداونـــدا ؛

خود کردم و خود خریدم ،


آتش بر خودم را خود فروزانیدم !


زین بیش مزن  تو ای سنائی غـم عشق 

کاواره چو تو بسنـد در عالَــم عشق

بپذیر تو پنـد و گیـر یک ره کمِ عشق

کز آب روان ، گرد برآرَد غـم عشق!

 

آری ؛ مشتاق ،کشته ی دوستی است ،

هرچنــد سر به بالیـــــن است !

که کُشته ی دوستی را

به از کشته ی شمشیر است !

نه از کشته ی دوستیخون آید ،

و نه از سوخته ی آن دود !

کشته ، به کشتن راضی ،

و سوخته به سوختن خشنود است !

همان گونه که ابراهیم خلیل (ع)

به سوختن راضی و خشنود  بود .


هرچند بر آتشم نشاند غم دوست

غمناک شوم گرم نماند غم دوست



هفته دفــاع مقــدّس گرامی باد

 

 

رژه نیروهای مسلّـح در استان یزد


به مناسبت هفته دفــاع مقــدّس

 

الهـــــــی ؛

شاد بدانیم که اول تــــــــو بودی و ما نبودیم ،

کار تـــــــــو در گرفتی و ما نگرفتیم ،

قسمت خود نهادی و رســــول خود فرستادی.


 

همه مشکلات مــــــا

ناشی از غیبت طولانی مولایمان

محبــوب دل هـا و منجی انســـان هـا

حضرت حجـة ابن الحسن العـسکـری المهــــدی(عج) است


یا وَجِیهَاً عِـندَاللهِ اِشفَــع لَنا عِـنـــدَالله

 

پس برای تعجیل در فرج مبارکشان زیاد دعا کنیم



موضوع :


نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید ( 528 ) 

ســوره 3 : آل عمران  ( مدنی ـ 200 آیه دارد ـ جزء سوم ـ صفحه 50 )


( قسمت بیست و یکـم )

مقـام جمـع و تفـرقـت


 

 ( جزء سوم صفحه 54)

بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــم 

31 ـ قُلْ إِن کُنتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللّهُ

وَ یَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَاللّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ 

 

تفسیر لفظی :

بگو ای محمّد به جهودان و ترسایان ؛ اگر خدا را دوست دارید از من پیروی کنید ،

 تا خدا هم شما را دوست بدارد ،و گناهان شما را بیامرزد ،

 و خداوند آمرزنده و بخشاینده است .

 

 

تفسیر ادبی و عرفانی :

این آیت از روی حقیقت رمزی دیگر دارد ، و ذوقی دیگر !

می فرماید : بگو هر که را سودائی در سینه است ؛

از ما پیـــــــروی کن ،

که کارها همه در قدم ما تعبیه شده است ،

دل خود را به عقل در مبند ،

که عقل پاسبانی است ،

راهبـــــــر نیست تا عنان به او دهی ،

و راه نیست تا روی به آن آری ،

آنچه طلب کنی از نبوّت طلب کن نه از عقل ،

عقل غاشیه کش احکام دین است ،

عزّت و کبریاء دین در میزان عقل نگنجد !

و در حَیّّز جُوهر و عرض نیاید ،

و شهادت و عزت قرآن 

بر این سخن شامل است که می فرماید :

شَرَعَ لَکُم مِنَ الدِّینَ ما وَصّی نُوحَاً .... (تا آخر آیه )،

 

...فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللّهُ... 

پیش از وجود عالَم و خاک آدم ،

ارواح خلایق جمع کردیم ،

و عهدی بر ارواح انبیاء و رسولان گرفتیم ،

که هرکس خدمتِ درگاهِ صدرِ مملکت

و نقطه ی دولت می خواهد ،

از امروز کمر خدمت او (محمد) بندد ،

و به چاکری او اقرار کند ،

پس همه ی پیغمبران یک یک به این جهان آوردیم ،

تا نوبت به محمد (ص) رسید ،

و گوهر نبــوّت بر بساط عزّت قرار گرفت ،

و سراپرده ی رسالت بر عرصه ی زمین زدند ،

نقاب از چهره ی جمال برگرفته شد ،

و جهان از نثار لفظ شیرین ،

پر دُرّ و گوهـــــــر گشت ،

و به اخلاق کریــــم (مکارم اخلاق) آراسته گشت ،

چنان که :

تا نقـاب از چهــره ی خاک مقـدّس برگـرفت

هرکه صاحب دیده بود آنجا دل از جان برگرفت

مُهره ی کس را ندید اندر همـه دریــای مِهر 

یک صـدف بگشاد و دریـاها همه گوهر گرفت

ابتدای این آیت به زبان اهل عرفان ،

به جمع و تفرقت باز می گردد ،

چه که [ تُحِبُّونَ الله ] تفرقت ،

و [ یُحبِبکُمُ الله ] جمــــع است ،

اولی خدمت شریعت است

 و دومی کرامت حقیقت ،

بدین سان که خدمت ،از بنده به خدای برشود ،

و کرامت از خــــدای به بنـــده فرود آید ،

هرچه از بنـــده به خــــدای برشود ؛

تفرقت است، و به پراکندگی موصول ،

هرچه از خــــدای آید ، جمع است و مقبول ،

پاک باشد از هر غرض ،

آزاد باشد از هر علت .

نظیر آیت جمع و تفرقت که در مورد موسی (ع) آمد،

بدین گونه که:

چون موسی به میقات آمد ،

و خداوند با او سخن گفت ،

این آمدن موسی ، عین تفرقت ،

و سخن خداوند ، عین حقیقت است ،

تفرقت ، صفت اهل تکوین ،

و جمع ، صفت اهل تمکین است ،

موسی در مقام تکوین بود ،

چون خــــدای با او سخن گفت از حال برفت !

و چون مصطفی (ص)اهل تمکین بود و در عین جمع،

لاجرم هنگام رؤیت و مکالمت ،

در حال استقامت و تمکین بماند !

بهره ی موسی با تفرقت ( قَرَّبناهُ نَجِیباً ) بود ،

که تقرِب همسخنی داشت ،

و محمد (ص) را در عین جمع ( دَنی فَتَدَلّی ) بهره بود ،

که تقرّبِ مقامی داشت ،


ادامه مطلب در یادداشت بعد

 

همه مشکلات و گرفتاری های ما

ناشی از غیبت طولانی مولایمــــــان

محبــوب دل هـا و منجی انســان هـا

قائـم آل محمّـد (ص) حضرت امــام مهــدی (عج) است

 پس برای تعجیــــل در فـــرج مبارکشــــان دعا کنیم




موضوع :


نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید ( 527 )

ســوره 3 : آل عمران  ( مدنی ـ 200 آیه دارد ـ جزء سوم ـ صفحه 50 )


( قسمت بیستـم )


سـاحـل اُنـس

 

 

 ( جزء سوم صفحه 53)

بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــم 

30  ـ یَوْمَ تَجِدُ کُلُّ نَفْسٍ مَّا عَمِلَتْ مِنْ خَیْرٍ مُّحْضَرًا

وَ مَا  عَمِلَتْ مِن سُوَءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَیْنَهَا وَ بَیْنَهُ أَمَدًا  بَعِیدًا

وَ یُحَذِّرُکُمُ اللّهُ نَفْسَهُ وَاللّهُ رَؤُوفُ بِالْعِبَادِ 

 

تفسیر لفظی :

 

روزی بیاید که که هرکسی بیابد آن چه کرده از نیکی و بدی و همه پیش او است

 در حالی که دوست می دارد میان او و آن بدی ها فاصله ای دور باشد

( که آن را نبیند و به آن نرسد )

 و خداوند شما را از خویشتن دور می سازد و نسبت به بندگان مهربان است .

 


 

تفسیر ادبی و عرفانی :

 

بزرگان دین گفتند: هرکه امروز به حَدَر نباشد

فـــــردا به امن و ایمنی نرسد ،

که امن بعد از حـــــدر باشد ،

و حَــدَر بنـــده ، ثمره ی حَــذَر حــقّ است ،

که در دو جای فرمود !

این خطاب نه با عامّه ی مؤمنان است ،

بلکه با خواص اهل معرفت است ،

که ایشان را به خود ترسانید ،

بی واسطه ای که در میان آرد ،

باز خطاب به عامّه ی مؤمنان کرد ،

که : وَاتَّقُوا النّارَ الَّتِی ...

و صاحبان بصیرت دانند که

در میان دو خطاب چه فرق ها است !

 

 ... وَاللّهُ رَؤُوفُ بِالْعِبَادِ

پس از تحذیر بندگان ،این آیه را فرمود

تا بنده در گردشِ احوال افتد !


گهی در بیم ، گهی در امید !


 

گهی در قبض ، گهی در بسط ،


 

گهی در سیاست ، گهی در کرامت !

 

تحذیر بنده را در وحشت و حیرت افکنَد

تا از خود بی خود شود !

آن گاه با رأفت نــــــوازش کند !

و او را بر کشتی لطف  نشاند !

و از غرقاب دهشت به ساحل اُنس و راحت رساند !


 

یکی از بزرگان گفته :

هرگز بادا که ما از غرقــــاب خودخواهی به کشتـی خــلاص افتیم ؟

هرگز بادا که دست عطــوفت مــا را از مـــــــوج آرزوها دست گیرد ؟

هرگز بادا که برهان وحدانیّت ، جهان تفرقت از پیش پای ما بردارد ؟

هرگز بادا که این دل از بـــــار آن تــــــن برآساید ؟



صد هزاران کیسه ی سودائیـان در راه حـرص


از پی این کیمـیا خالی شـد از زر آن عیــار !

 

 

الهـــــــی ؛

از پیش خطر و از پس راهم نیست ،

دستم گیر که جز تو پناهم نیست ،

دستم گیر که دستاویزی جز تو ندارم ،

و عذرم بپذیر که پای گریزی ندارم ،

الهـــــــی ؛

خود را از همه به تو وابستم ،

اگر بداری تو را پرستم ،

و اگر نداری خود پرستم ،

نومید مساز بگیر دستم ،


گر همه رأی تـو فنـای من است

کار من بر مراد رأی تــو است

شد دلم ذره وار در هــوست

دل این ذره در هوای تـو است



هفته دفــاع مقــدّس گرامی باد

 

 

در مسلخ عشق جز نکـو را نکشند


رو به صفتــان زشت خـو را نکشند


 

گر عاشق صادقی ز مردن نهراس


مُــردار بـود هر آنکـــه او را نکشند


رژه نیروهای مسلح در یـــزد

 

به مناسبت هفتـــه دفــــاع مقدس

 

 

همه مشکلات مــــــا

ناشی از غیبت طولانی مولایمان

محبوب دلهـا و منجی انسانهـا

حضرت حجـة ابن الحسن العـسکـری المهــــدی(عج) است

پس برای تعجیل در فرج مبارکشان زیاد دعا کنیم

 

 



موضوع :


<   <<   156   157   158   159   160   >>   >
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز


* *