منوی اصلی
مطالب پیشین
تدبر در قرآن
آیه قرآن
لینک دوستان
خبرنامه
 
آمار وبلاگ
  • کل بازدید: 2005558
  • بازدید امروز: 75
  • بازدید دیروز: 80
  • تعداد کل پست ها: 1283
  • ****
درباره
محمّـد تــرابـی[961]

روح بلند مدیر وبلاگ خادم قرآن محمد ترابی در اسفند ۱۳۹۸ در ۶۷ سالگی به سوی معشوق شتافت. روحش شاد و یادش گرامی باد. اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
آرشیو مطالب
*

حدیث

*
لوگوی دوستان
دانشنامه سوره ها
سوره قرآن
کاربردی



نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید ( 699 )                                           


ســوره 5 : انعـــام  ( مکّی  ـ  165  آیه دارد  ـ جزء هفتم  ـ  صفحه 128 )


  ( قسمــت چهــل و هفتــــم )


بســاط شهـــود


 

( جزء هشتــم صفحه 149 آیه 160 ) 

بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــم

مَن جَاء بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا

وَ مَن جَاء  بِالسَّیِّئَةِ فَلاَ یُجْزَى إِلاَّ مِثْلَهَا وَ هُمْ لاَ یُظْلَمُونَ


تفسیر لفظی :

هر کس کار نیکى بیاورد ده برابر آن [پاداش] خواهد داشت

و هر کس کار بدى بیاورد جز مانند آن جزا نیابد و بر آنان ستم نرود


تفسیر ادبی و عرفانی :

 

در این آیت حسنه شامل گفتار و کردار و رفتار و اسرار و نیّت ها می شود ،

چون فرمود : ( جــاءَ ) و نفرمود ( عَمِلَ ) که تنها کردار است .

ای خداوندی که اگر فضل کنی فضل تو را حدی نیست ،

و اگر عدل کنی بر عدل تو ردّی نـــه ،

اگر تو فضل کنی از دیگران چه داد و چه بی داد !

و اگر عدل کنی فضل دیگران چون باد ،

گر فضل کنی به فضل سزاواری ،

ور عدل کنی سزد که نیفزائی ،

از فضل تو است که حسنات بنده ده برابر شود ،

و از فضل تو است که سیّئات بنده به حسنات مبدل شود !

پیامبر (ص) به ابوذر فرمود :

چون بدی کنی آن را با خوبی جبران کن ،

گفتم : حسنه ی پس از سیّئه کدام است ؟

فرمود : گفتن لا اله الاّ الله ! که نیکوترین حسنات است .

حسنات عابدان با حسنات عارفان فرق دارد ،

عابدان در مقام خدمتند ،

و عارفان بر بساط شهــــود ،

در مقام قربت  و اُنس مشاهدت !

حسنات هرکس به اندازه ی روش او است ،

حسناتزاهدان همین است بالاتر از دنیـــا ،

حسنات عارفان معرفتی است بهتر از عقبـــی ،

و حسنات صدّیقان اشتیاق است به دیـــدار مـــولا ،

زاهدان را خدمت است بر شریعت ،

عارفان را معـــرفت است در مشاهدت ،

صدیقـــــــــان را ثنــــــــا است در حقیقت .


این است نهایت روش سالکان ،


و غایت رتبت صدیقـــــــان ،


و آغاز جذبه ی حقّ ،


مصطفی (ص) بر این مقام بود که زبان ثنـــا به صفت دهشت بگشاد و گفت :

از شماره ی ثنای تو ناتوانم ، و تو سزاوار همان ثنائی که بر خود روا داشتی !




موضوع :


نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید ( 696 )                                        


ســوره 5 : انعـــام  ( مکّی  ـ  165  آیه دارد  ـ جزء هفتم  ـ  صفحه 128 )


  ( قسمــت چهــل و چهارم )


پـزشک مهــربان

 

( جزء  هشتــم  صفحه 148  آیه 151) 

بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــم


قُلْ تَعَالَوْاْ أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّکُمْ عَلَیْکُمْ أَلاَّ  تُشْرِکُواْ بِهِ شَیْئًا وَ بِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا وَ لاَ تَقْتُلُواْ  أَوْلاَدَکُم

مِّنْ إمْلاَقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُکُمْ وَ إِیَّاهُمْ وَ لاَتَقْرَبُواْ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَ مَا بَطَنَ وَلاَتَقْتُلُواْ النَّفْسَ الَّتِی

حَرَّمَ اللّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ ذَلِکُمْوَصَّاکُمْ بِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ


تفسیر لفظی :

 

بگو بیایید تا آنچه را پروردگارتان بر شما حرام کرده براى شما بخوانم ،

چیزى را با او شریک قرار مدهید و به پدر و مادر احسان کنید

و فرزندان خود را ازبیم تنگدستى مکشید ، ما شما و آنان را روزى مى‏ رسانیم

و به کارهاى زشت چهعلنى آن و چه پوشیده [اش] نزدیک مشوید

و نفسى را که خدا حرام گردانیده جزبحق مکشید این هاست که [خدا] شما را

به [انجام دادن] آن سفارش کرده است باشد که بیندیشد


تفسیر ادبی و عرفانی :

 

خـــدای بـــزرگـــــــوار ،


وفــــــــــادار نیکــــــــوکار ،


خــــداونـــــــــد دادگــــــــــــــــر ،


گشـــاینـــــــــــــــــــده ی هـــــر در ،


آغـــاز کننــــــــــــده ی هـــــــــر ســـــر ،



در این آیت ؛

 

از لطف و مهـــــربانی که بر بنــــدگان است

و از بنــده نــــوازی و کارسازی که بر ایشان است ،

آنان را به توحیــــــد رهبــــری می نمـــاید ،

و به اخلاق پسنـــدیـــــده می خوانَد ،

و از فواحش و کبـــــائــــــــر بــــاز می دارد ، 

و آن چه زَهــــــرِ دین ایشان است فرا می نماید

و از آن پرهیــــــــــز می فرماید ،

و همچون پزشک مهـــربان که بر سر بیمـــار شود

 علت شناسد و دارو داند ؛ گوید :

این خـــور که تـــــو را سازنده است ،

و این مخــــــور که تو را کُشنــــده است ،

هرچه ســـازگار بُـــوَد بدان سفـــــــارش کند ،

و هرآن چه زیــــان دار بُــوَد از آن پرهیــــز فرماید .

خداونــــد با سعت رحمت خویش با بنـــده چنین کند،

 تا از شـــــرک پرهیـــــــــز کند ،

که شـــــــرک زهـــــــرِ دین است ،

زهـــــری که تـــریــــــاق معـــــرفـــت آن را سودی نباشد !

 

مـا ندانیــــم که دل بستــه ی اوئیـــم همه

مست و سرگشته ی آن روی نکوئیم همه


فارغ از هر دو جهـــانیم و ندانیـــــم که ما

در پیِ غمـــزه ی او بادیـــه پوئیــــم همه

ساکنــان درِ میخـانـــه ی عشقیــم مدام

از ازل مست از آن طرفه سبوئیـــم همه

هرچه بوئیم ز گلزار گلستـــان وی است

عطــر یــار است که بوئیده و بوئیم همه

جـــز رخ یــــــار جمـــالی و جمیلـــی نَبُوَد

در غـم اوست که در گفت و مگوئیم همه

 

خود ندانیم که سرگشته و حیران همگی

پیِ آنیــــــــم که خود روی بروئیــــم همه


[ دیوان امام خمینی (ره) ص 179 ]




موضوع :


نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید ( 698 )  

                                         

ســوره 5 : انعـــام ( مکّی ـ 165 آیه دارد ـ جزء هفتم ـ صفحه 128 )


  ( قسمــت چهــل و ششــــم )


سراج ولایت


 

 ( جزء هشتــم صفحه 149 آیه 154) 

بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــم

 ثُمَّ آتَیْنَا مُوسَى الْکِتَابَ تَمَامًا عَلَى الَّذِیَ أَحْسَنَ  وَ تَفْصِیلًا

لِّکُلِّ شَیْءٍ وَ هُدًى وَ رَحْمَةً لَّعَلَّهُم بِلِقَاء رَبِّهِمْ یُؤْمِنُونَ


تفسیر لفظی :

آن گاه به موسى کتاب دادیم براى این که [نعمت را] بر کسى که نیکى کرده است تمام کنیم

و براى اینکه هر چیزى را بیان نماییم و هدایت و رحمتى باشد

امید که به لقاى پروردگارشان ایمان بیاورند


تفسیر ادبی و عرفانی :

 

ای محمد ؛ پس از آن که راه شرع نمودی ،

و آداب و احکام شرع درآموختی

و حلال و حرام را روشن بساختی

و به امر معروف و نهی از منکر امر فرمودی ،

آنان را بشارت ده که :

این نعمت بر ایشان امروز به روح مناجات و طاعات ،

و فـــــــردا به نعیم باقی و درجات عالی تمام کنم !


خداونــــد فرماید :

 

ما موسی و بنی اسرائیل را ( تَماماً عَلَی الَّذِی اَحسَن یعنی تمام بر وجه احسن کنند ) گفتیم ،

ولی امّت محمد مصطفی (ص) را ( اَتمَمتُ عَلَیکُم نِعمَتِی یعنی نعمت بر شما تمام کردیم ) گفتیم !

 و تمامی نعمت به این است که :

چراغ هدایت در دل شما افروختیم

و سراج ولایت را بر شما ارزانی داشتیم ،

تا به راه راست روید ،

و بر آن صراط مستقیم محکم و استوار باشید ،

و بر پیِ آن روید ،


و در آخر آیت فرمود :

 

آنان که بر راه راست نرفتند ،

و امامانی دیگر پذیرفتند

راه های کج و گمراهی گرفتند ،

 

نه ایشان امّت تو هستند ، و نه تو شفیـــع ایشان !


ایشان را نه نور بصیرت است نه چراغ معرفت ،


نه سخن بر بیّنت و نه اِتِّباعِ کتاب و سنّت



 

... وَ بِعَهْدِ اللّهِ أَوْفُواْ ...

 

سزاوارترین عهدها به وفــــا ، امر به معروف و نهی از منکر است ،

که در آغاز باید به نفس خود امر به معروف کنی ،

اگر از تو نپذیرفت او را بر گرسنگی و بی خوابی و ریاضت ده

و یـــــــــاد خـــــــــدا بسیــــــــار کن

و با صالحان بنشین تا بیشتر به معروف راغب شوی ،

سپس دیگران را امر به معروف کن ،

پس از آن به نفس خویش نهی از منکر کن ،

اگر نپذیرفت او را با سیاحت و ریاضت و عزلت و کم حرفی و سکوت و شکیبائی ادب کن ،

و چون از تأدیب نفس فارغ گشتی ، دیگران را نهی از منکر کن .




موضوع :


نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید ( 697 ) 


 ســوره 5 : انعـــام ( مکّی ـ 165 آیه دارد ـ جزء هفتم ـ صفحه 128 )


  ( قسمــت چهــل و پنجــــم )


اسبـــاب وجـــود

 

 ( جزء هشتــم صفحه 149 آیه 152) 

بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــم

وَلاَ تَقْرَبُواْ مَالَ الْیَتِیمِ إِلاَّ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ حَتَّى  یَبْلُغَ أَشُدَّهُ

وَأَوْفُواْ الْکَیْلَ وَالْمِیزَانَ بِالْقِسْطِ لاَ نُکَلِّفُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُواْ

وَلَوْ کَانَ ذَا قُرْبَى وَ بِعَهْدِ اللّهِ أَوْفُواْ ذَلِکُمْ وَصَّاکُم بِهِ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ


تفسیر لفظی :

و به مال یتیم جز به نحوى [هر چه نیکوتر] نزدیک مشوید تا به حد رشد خود برسد

و پیمانه و ترازو را به عدالت تمام بپیمایید هیچ کس را جز به قدر توانش تکلیف نمى‏ کنیم

و چون [به داورى یا شهادت] سخن گویید دادگرى کنید هرچند [در باره] خویشاوند [شما] باشد

و به پیمان خدا وفا کنید این هاست که [خدا] شما را به آن سفارش کرده است باشد که پند گیرید


تفسیر ادبی و عرفانی :

 

خداوند پس از آن که محرمات و فواحش را برشمرد ،

و از آن حَــــذَر داد و به اخلاق پسندیده و طاعت خود امـــر فرمود.


و تأکیـــد کـــرد که ؛

عقوق پــــدر و مــــادر را بگذارید ، و عـــاق نشوید ،

و فرزندان را از ناداری مکُشیــــد ،

و روزی گمار را در ضمان استوار دانید ،

و در نهان و آشکار گِرد خیـــــانت مگردید ،

و آبــــروی خویش مریزید ،

و از خوردن مال یتیــــــم پرهیز کنید ،

و با چشم ارفاق و تکریم و شفقت بدو بنگرید ،

و در معاملات خَلق بر انصــــاف روید ،

و از مظالـــــم و تبعات دور باشید ،

و پیمانه و ترازو راست دارید ،

تا در رستاخیـــــــز در مقــــام تـــــرازو نجـــــــات یابید ،

این است سفارش خداونـــــد به بنــــــــدگان ،

آن را نیوشید و به کار بندید تا برهید .

 

احسان به پدر و مــادر :

 

احسان به پدر و مــادر بعد از توحیــــد آمـــد !

از آن سبب و علت که :

 آدمی ابتدا به ایجاد حق تعالی به وجود آمد ،

و سپس به تربیت پدر و مادر واگذاشته شد ،

که در حقیقت برای وجود آدمی دو سبب است :

                          اول سبـــب ایجــــاد ،

دوم سبـــب تربیــت ،

و چون بنده را بیافرید بر خود رحمت نوشت از بهر وی ،

و در برابر آن نعمت توحیـــــد قرار داد ،

و شُکر نعمت بر وی واجب کرد ،

و احسان با پـــدر و مــــادر را بزرگ شمرد ،

 

پس این که ربّ عزّت فرمود :

مرا و پدر و مادر را سپاس گزارید و به آن ها نیکوئی کنید ،

از آن جهت است که برای مردم تنبیه و تنبّه باشد ،

تا بدانند که خداوند سبب اول ایجــــاد و وجود آدمی است ،

و پـــدر و مـــادر سبب آخـــــــــر !


این دیده ی من همه جمـــالت خواهـــد


طبـــع دل مــن بـوی وصـــالت خواهـــد


بخشای بر آن کسی که اندر شب و روز


در خواب و خیـــال ، روی ماهت خواهــد



موضوع :


نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید ( 695 )                                         


ســوره 5 : انعـــام ( مکّی ـ 165 آیه دارد ـ جزء هفتم ـ صفحه 128 )


  ( قسمــت چهــل و سوم )


حجّــت بالغـــه

 

 ( جزء هشتــم صفحه 146 آیه 142 ) 

بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــم

وَ مِنَ الأَنْعَامِ حَمُولَةً وَ فَرْشًا کُلُواْ مِمَّا رَزَقَکُمُ اللّهُ   

وَ لاَ تَتَّبِعُواْ خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ  مُّبِینٌ


تفسیر لفظی :

 

و [نیز] از دام ها حیوانات بارکش و حیوانات کرک و پشم‏ دهنده را [پدید آورد]

از آن چه خدا روزی تان کرده است بخورید و از پى گام هاى شیطان مروید

که او براى شما دشمنى آشکار است


تفسیر ادبی و عرفانی :

 

این خود نعمتی دیگر است بر بندگان و منّتی دیگر ؛

که نه تنها باغ و بستان و انواع درختان

و میوه های الوان  آفریدیم و ساختیم ،

بلکه چهارپایان و جانوران هم آفریدیم

و مسخّر شما گردانیدیم ،

و منافع شما در آن نهادیم ،

و نه تنها حیوانات را مسخر شما کردیم

بلکه جمادات را هم مسخر شما کردیم ،

و شب و روز و آفتاب و ماه و ستارگان را هم مسخر شما قرار دادیم ،

و خلاصه ؛ آن چه در آسمان و زمین است زیر تسخیــــر شما نهادیم .

 این از بهر آن است که من خداوند بی نیازم

و به هیچ چیز و هیچ کس نیاز ندارم ،

و هرچه آفریدم برای بندگان و رهیگان آفریدم .

 بنده ی من ؛

این همه نعمت و نـــوازش از مـــــــا بین ! و شکر از مـــــــا کن ،

فضل مـــــــا بین نه فضل خود ، عون مـــــــا بین نه جهد خود ،

نعمت مـــــــا به طاعت مـــــــا به کار دار ،

و شیطان را خوار دار ، که او تو را دشمن است و راه زن !


آن گاه پس از این آیت ، لختی نعمت های خود را به تفصیل یاد کرد ،

و محرّمات را از محلّلات جدا ساخت ، و هریکی را گروهی نامزد کرد ،

که طیبات را مؤمنان پاک ، و خبیثات را دشمنان ناپاک روزی کرد ،

سپس فرمود :

147 ـ فَإِن کَذَّبُوکَ فَقُل رَّبُّکُمْ ذُو رَحْمَةٍ وَاسِعَةٍ وَ لاَ یُرَدُّ بَأْسُهُ عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِینَ

[اى پیامبر] پس اگر تو را تکذیب کردند بگو پروردگار شما داراى رحمتى گسترده است

و [با این حال] عذاب او از گروه مجرمان بازگردانده نخواهد شد.

مـــــــا را  هـــم  رحمت است هم بأس و شدّت ،

رحمت از مؤمنان دریغ نیست ، و بأس و شدت از دشمنان دور نه !

 روزیِ پاکِ مؤمنان به رحمت مـــــــا است ،

و روزیِ خبیثِ دشمنان از نقمت مـــــا است !

و مـــــــا آن کنیم که خود صلاح دانیم ،

و کس را بر حکم مـــــــا اعتراض نباشد ،

و نه بر صنع مـــــــا چون و چرا روا باشد ،

آن چه کنیم به حجت خداوندی و کردگاری خود کنیم ،

که حجّـــت بالغــــه به حقیقت ، مـــــــا راست ،

و حکمِ روان ، مـــــــا را ســــزاست !

 

تا در جهـــان بُـــوَد اثـــر از جــای پــای تــــــــو

تا نغمـــه ای بُــــوَد به فلک از نــــــدای تــــــو


تا ساغر است و مستی و میخوارگی و عشق

تا مسجـــد است و بتکـــــده و دیــر جـای تـو

تا هست رنگـــی از سخــــــــن دل پذیــــر تـو

تا هست بوئـــی از تــــــــو و از مدّعــای تـــو

تا هست واژه ای ز تـــــــــو در بین واژه هـــا

تا هست رونقی ز تــــــو و گفتــــه هــای تــو

 

هرگز نه آن چه درخور عشق است و عاشقی

تا یک نشـــــانـــه ای نبُــــوَد از فنــــــــای تــــو !


[ دیوان امام خمینی (ره) ص 175 ]



موضوع :


<   <<   116   117   118   119   120   >>   >
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز


* *