نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید ( 699 )                                           


ســوره 5 : انعـــام  ( مکّی  ـ  165  آیه دارد  ـ جزء هفتم  ـ  صفحه 128 )


  ( قسمــت چهــل و هفتــــم )


بســاط شهـــود


 

( جزء هشتــم صفحه 149 آیه 160 ) 

بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــم

مَن جَاء بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا

وَ مَن جَاء  بِالسَّیِّئَةِ فَلاَ یُجْزَى إِلاَّ مِثْلَهَا وَ هُمْ لاَ یُظْلَمُونَ


تفسیر لفظی :

هر کس کار نیکى بیاورد ده برابر آن [پاداش] خواهد داشت

و هر کس کار بدى بیاورد جز مانند آن جزا نیابد و بر آنان ستم نرود


تفسیر ادبی و عرفانی :

 

در این آیت حسنه شامل گفتار و کردار و رفتار و اسرار و نیّت ها می شود ،

چون فرمود : ( جــاءَ ) و نفرمود ( عَمِلَ ) که تنها کردار است .

ای خداوندی که اگر فضل کنی فضل تو را حدی نیست ،

و اگر عدل کنی بر عدل تو ردّی نـــه ،

اگر تو فضل کنی از دیگران چه داد و چه بی داد !

و اگر عدل کنی فضل دیگران چون باد ،

گر فضل کنی به فضل سزاواری ،

ور عدل کنی سزد که نیفزائی ،

از فضل تو است که حسنات بنده ده برابر شود ،

و از فضل تو است که سیّئات بنده به حسنات مبدل شود !

پیامبر (ص) به ابوذر فرمود :

چون بدی کنی آن را با خوبی جبران کن ،

گفتم : حسنه ی پس از سیّئه کدام است ؟

فرمود : گفتن لا اله الاّ الله ! که نیکوترین حسنات است .

حسنات عابدان با حسنات عارفان فرق دارد ،

عابدان در مقام خدمتند ،

و عارفان بر بساط شهــــود ،

در مقام قربت  و اُنس مشاهدت !

حسنات هرکس به اندازه ی روش او است ،

حسناتزاهدان همین است بالاتر از دنیـــا ،

حسنات عارفان معرفتی است بهتر از عقبـــی ،

و حسنات صدّیقان اشتیاق است به دیـــدار مـــولا ،

زاهدان را خدمت است بر شریعت ،

عارفان را معـــرفت است در مشاهدت ،

صدیقـــــــــان را ثنــــــــا است در حقیقت .


این است نهایت روش سالکان ،


و غایت رتبت صدیقـــــــان ،


و آغاز جذبه ی حقّ ،


مصطفی (ص) بر این مقام بود که زبان ثنـــا به صفت دهشت بگشاد و گفت :

از شماره ی ثنای تو ناتوانم ، و تو سزاوار همان ثنائی که بر خود روا داشتی !




موضوع :