منوی اصلی
مطالب پیشین
تدبر در قرآن
آیه قرآن
لینک دوستان
خبرنامه
 
آمار وبلاگ
  • کل بازدید: 2005720
  • بازدید امروز: 15
  • بازدید دیروز: 106
  • تعداد کل پست ها: 1283
  • ****
درباره
محمّـد تــرابـی[961]

روح بلند مدیر وبلاگ خادم قرآن محمد ترابی در اسفند ۱۳۹۸ در ۶۷ سالگی به سوی معشوق شتافت. روحش شاد و یادش گرامی باد. اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
آرشیو مطالب
*

حدیث

*
لوگوی دوستان
دانشنامه سوره ها
سوره قرآن
کاربردی



نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید (556 ) 

ســوره 3 : آل عمران  ( مدنی ـ 200 آیه دارد ـ جزء سوم ـ صفحه 50 )


( قسمت چهــل و نهــم )


 اَســـرار محبّـــت


 


( جزء چهارم صفحه 66 )

بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــم 

124 ـ إِذْ تَقُولُ لِلْمُؤْمِنِینَ أَلَن یَکْفِیکُمْ أَن یُمِدَّکُمْ رَبُّکُم

بِثَلاَثَةِ آلاَفٍ مِّنَ الْمَلآئِکَةِ مُنزَلِینَ


تفسیر لفظی :

یاد داری آن گاه که می گفتی به مؤمنان ؛آیا شما را بسنده نبود که خداوند شما را

به سه هزار ملائکه فرو فرستاده ی از آسمان یاری داد ؟


تفسیر ادبی و عرفانی :

               یاری دادن خداوند به واسطه ی فرشتگان ،

از باب اکـــــــرام مؤمنـــــان است ،

و زیادتی نعمت بر ایشان ،

که پنداشته بودند یاری همین با عدد است !

ولی آنان که نور یقین در دل داشتند ،

و دل ایشان با وعده ی خداوند آرامش داشت ،

نظر خاص ایشان آن بود که :

نیست یاری جز از نزد خدا ،

و البته آن جا که نصرت خدائی بُوَد ،

چه نیازی به یاری عددی باشد ؟

چه بسا که گروه اندک ،

که بر گروه بیشتر پیروز شوند ،

( کَم مِّن فِئَةٍ قَلِیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً کَثِیرَةً بِإِذْنِ اللّهِ وَاللّهُ مَعَ الصَّابِرِینَ ) (249 بقره) 

چه باک اگر لشکر اندک بود و عدد کم و یاران ضعیف !

ضعیف تر از لشکر مرغ و قوی تر از اصحــاب فیــــل !

بنگرید که چه سان از آن مرغان ضعیف ، به آن گروه قوی چه رسید !

و از پشه ی کهتر و کمتر چه باشد که ؛

نمـــــــرود با آن همه قدرت و قوت ،

در برابرش درماند و هـــــلاک شد ؟ !

 

  129 ـ  وَ لِلّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِی الأَرْضِ


یَغْفِرُ لِمَن یَشَاءُ وَ یُعَذِّبُ مَن یَشَاءُ وَاللّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ 

 

بدان که آسمان ها و زمین مرخداوند راست ،

و همه ی یاری ها و پیروزی ها و شکست ها همه از خداست ،

همه ی نوازش ها و آرامش ها و آزمایش ها هم از اوست ،

و کار ها همه به خواست اوست ،

از این رو بود که به پیامبرش فرمود :

ای محمّد ؛ تو را از کار چیزی نیست ،

منم که خداوندم و کارها خود گزارم ،

راه را خود نمایم ،

دل را خود گشایم ،

و به کس باز نگذارم ،

که امــر ، امـــر من است ،

و حـکـــــم ، حکــــم من ،

و اختیار ، اختیار من ،

آن را که خواهم خوانم ،

و آن را که نخواهم رانم ،

 

 

یا اَیُّهَـا الرَّسُولُ بَلِّغ ما اُنـزِلَ اِلَیکَ مِن رَبِّـکَ..

( آیه 67 سـوره مـائـده ) 

ای محمّــد ؛

آنچه را بتو ابلاغ کردیم

به خلق برسان و هیچ وا مگـیـــر،

لیکن حقیقت رسالت و اســـرار محبّـــت 

نه بر اندازه طاقـــــت ایشان است

که آن مشــــــرب خاص تــــــو است،

ما آنچه باید به دل تو رسانیم خود رسانیم،

این بود که در آن موقع جبرئیل 

با چهره روحانی فـرود آمدی نه به صورت بشر،

که همی به دل پیوستی و راز و ناز با دل او بگفتی! 

 

(اَلّلهُـــم َصَــلّ ِعَلی مُحَمَّـدٍ وَآلِ مُحَمَّـدٍ وَعَجِّـل فَرَجَهُــم)


 

این آیت در حالی بر قلب نازنین پیامبر(ص) نازل شد

که ازحجة الوداع بازمیگشتند،

سواره بود و در فکـر امت، بعـد از وفات خود،

در آن موقع جبـرئیلبا چهره روحانی فـرود آمدی نه به صورت بشــر،

و این آیه را به وی ابـلاغ کرد:

ای فـرستاده خـــدا ؛

آنچه ازسوی خـداونــدبه تو نازل شد

(انتصاب حضرت عـلـی (ع) به مقام ولایت و جانشینی خود)

به مردم ابلاغ کن،

که اگر چنین نکـنـی،

همچنان است که هیچ از پیامهای وی نرسانده باشی،


 

(این پیام اهمیت ولایت امیرالمؤمنین (ع) را بیان میدارد)

و خداوند تو را از (بدی و آزار) مردم نگاه میدارد

و خــداونــد کافـــران را هــدایت نمی کند.

این نـدای خـداونـــد که بنام رسالــت است

شــریفتـــر از دیگـــر نـدا هاست،

زیرا درجه رسالت بالاتر از درجه نبـوّتاست،

زیرا هـر رسـولی نبی هـم هـسـت،

لکن هـر نبی ای رســول نباشد!




موضوع :


نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید (555 ) 

ســوره 3 : آل عمران  ( مدنی ـ 200 آیه دارد ـ جزء سوم ـ صفحه 50 )


( قسمت چهــل و هشتــم )


بَـدرِلشکـر فضـل


 

( جزء چهارم صفحه 66 )

بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــم 

123 ـ وَ لَقَدْ نَصَرَکُمُ اللّهُ بِبَدْرٍ وَ أَنتُمْ أَذِلَّةٌ

فَاتَّقُواْ اللّهَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ

 

تفسیر لفظی :

بدرستی که خداونــد شما را در جنگ بـــدر یاری کرد

 در حالی که شما در چشم دشمن خوار و سست بودید ،!

 پس ، از بداندیشی نسبت به خـــدای و گله کردن از وی بپرهیزید

 تا از سپاسگـــزاران باشید . 

 

تفسیر ادبی و عرفانی :


این رقم ذلّت که خـــدای بر ایشان کشید

از روی کمی عدّه و نظر عامّه است ،

وگرنه از آن جا که نظر خاصّ است ،

و حقیقتِ کار است ،

کسی که خـــدایــــار و یـــــاور اوست ،

چون توان گفت که ذلیــل و خـــوار است ؟

 

گوینـــــد :

مردی هارون رشید را امــر به معـــــروف کرد ؛

هارون را خشــــــم گرفت !

و او را با شیر درنده در اندرون کرد !

و در را استوار بست !

شیر به فروتنی نزد آن مرد آمد !

و او را رنجـــــــه نکرد !

پس از آن او را میان بوستان خلیفه دیدند !

شـــــادان و تمــاشـــــا کنان !

در حالی که درب اندرون همچنان استوار برگرفته بود !

هارون را از حال وی آگاه کردند ؛

او را بخواند و گفت :

چه کسی تو را از خانه بیرون آورد ؟

گفت :

آن کس که مرا به بوستان فرود آورد !

گفت آن که بود ؟

گفت : همان کس که مرا از خانه بیرون آورد !

هارون متنبّـــه شد و گفت :

او را اعـــــزاز و احتــــــــرام کنند !

آن گاه فرمان داد منادی در شهر ندا کند و بگوید :

هارون رشید  خواست مـــردی را خوار و رنجه کند ؛

ولی خداونــد او را عزیـــز گردانید و هــــارون نتوانست !






اَلحَمدُ للهِ الَّــــذِی جَعَلَنـــا

 

مِنَ المُتَمَسِّکِینَ بِوِلایَةِ عَلِیِّ ابنِ اَبیطالِب

 

ضمن تبریک فرا رسیدن عید سعید غدیر خــم که روز انتصاب مولایمان امیرالمؤمنین علی علیه السلام به مقام ولایت و امامت و خلافت رسول الله صلی الله علیه و آله است ، شایسته است اشاره ای هم به نقش بسیار مؤثر ایشان در پیروزی مسلمانان در غزوه بـــدر داشته باشیم :

و امّا نقش امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام در جنگ بدر :

تردیدی نیست که شجــاعت حضرت علی علیه السلام در این غزوه نقش بیشتر و مؤثرتری داشته است. با این که بیش از بیست سال از عمر شریفشان نمی گذشت، امّا مثل بــــــــدر (ماه شب چهارده ) از اوّل تا آخرِ جنگ در میدان جهاد می درخشید. به قولی بیست و هفت و به قولی دیگر سی و پنج تن از سپاهیان کفر را که از دلاوران و شجاعان عرب بودند ، به دست با کفایت و ذوالفقار حیدری حضرت علی علیه السلام در این جهـــــــــــاد از پا درآمدند.

امّا پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله ،

قدرت و حکومت اسلامی قرن ها در دستِ دشمنان علی علیه السلام بود.

 یعنی اسلام و تدوین تاریخ اسلام نخست به دست بنی اُمیه و سپس به دست بنی عبّاس افتاد. آنها ( به ویژه بنی اُمیه ) تا توانستند نقش علی علیه السلام را در جنگ بــــــدر هم مثل همه فضائــــــل و مناقــــــب ایشان کم رنگ نشان دادند. و چنان نمودند که پیش از علی ، عمویش حمـــزه ، راه پیروزی را در جنگِ بـــــــــدر به روی مسلمانان گشود.

خلفای بنی امیه و بنی عبّاس ( که تاریخ اسلام به دستور آنها و زیر نظر آنها تدوین شده است) تا آنجا در این تحریف و تنقیصِ نقشِ حضرتِ علی علیه السلام پیش رفته اند که امروز همان خواسته آنها در تاریخِ اسلام شهرت یافته و متداول شده است. حتّی حماسه سرایان شیعی نیز از همین تاریخ متداول و معروف اثر پذیرفته و از تاریخ چنان برداشته اند که خصم می خواسته است. و در نتیجه تنها کشته شدن ولیـــد را به دست علی علیه السلام روایت کرده اند، غافل از این که مولا علی علیه السلام خود در نامه ای که به معاویــــه در آستانه جنگ صفّین نوشته بود واقع قضیه را چنان که بود روایت کرده است.

ما در اینجا قسمتی از  نامه امام علی علیه السلام به معاویه را می آوریم:

« ... مرا از جنگ می ترسانی و به ضرب و شست تهدید می کنی؟ مگر فراموش کرده ای که من همان ابوالحسنم که پدر بزرگت عُتبه را ؛ و عمویت شیبه را ؛ و دائی ات ولید را ؛ و برادرت حنظله را در جنگ بدر کشته ام. آن شمشیر که خون این گروه را در راه خـــدای تعــالی با آن ریخته ام، هنوز هم در دست من است. و دست و بازوی من به همان قوّت و نیروی خود باقی است... »

لا فتی اِلاّ علی لا سیف اِلاّ ذوالفقـــار



موضوع :


نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید ( 554 )

ســوره 3 : آل عمران  ( مدنی ـ 200 آیه دارد ـ جزء سوم ـ صفحه 50 )


( قسمت چهل وهفتـــم )


اهل نواخت و کرامت

 

 

اَلحَمدُ للهِ الَّــــذِی جَعَلَنـــا


مِنَ المُتَمَسِّکِینَ بِوِلایَةِ عَلِیِّ ابنِ اَبیطالِب

 

 

( جزء چهارم صفحه 63 )

بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــم 

102 ـ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ

وَ لاَ تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَ أَنتُم مُّسْلِمُونَ

 

تفسیر لفظی :

ای کسانی که ایمان آورده اید ، از خشم و عذاب خداوند پرهیز کنید

به سزا پرهیزیدن ، و نمیرید جز آن که مسلمان باشید.


تفسیر ادبی و عرفانی: 

خداوند هرجا خطاب یا اَیُّهَا النّاسُ گفت ،

اِتَّقُوا رَبَّکُم در آن پیوست ،

و هر جا که یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ گفت ،

اتَّقُواْ اللّهَ در آن پیوست ،

چه آن که اِتَّقُوا رَبَّکُم خطاب عموم است ،

که تقوی شان بر دیدار نعمت است ،

و همت شان پرورش تــن برای خدمت به حق است،

و دعای شان قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحِی است !

ولی اتَّقُواْ اللّهَ خطاب به اهل نواخت و کرامت است ،

که تقوای شان بر مراقبت مُنعِم ،

و قصدشان راحتی روح در مشاهدت حق است ،

و دعای شان وَانظُر اِلَینا نَظرَةً رَحِیمَه است !

و چقدر این مرتبه ها با هم تفاوت دارند !

زیرا اولی خطاب به مـــزدوران است !

و دومی خطاب به عــارفــــان !

مزدوران در طلب مزد  و ناز و نعمت ،

و عارفان در طلب راز ولینعمت !

مزدوران از خدا پاداش خواهند ،

و عارفان از خدا خود او را خواهند !

گویند : عارفی واصل ، خداوند را به خواب دید !

که به او می گوید :

همه ی مردم از من چیزی می خواهند ،

و بایزید تنها مـــرا می خواهد !

و به زبان حال گوید :


روزی که مرا وصل تو در چنـگ آید


از حـال بهشتیــان مرا ننـگ آید !


... اتَّقُواْ اللّهَ حَقَّ تُقاتِهِ ...


گفته اند : تقـــــوی سه قسم است :

یکی تقــــــوای کیفـــــر در شکیبائی از گناه ،

دوم تقـــوای در شکر نعمت ،

سوم تقــــوای به دیــــــدن وحـــــدانیت 

بی اعتبــــار ثـــــواب و عقـــــاب !


اولی ؛ تقــوای ظالمـــان است ،


دومی ؛ تقــــــوای مقتصــــدان ،


و سومی ؛ تقــــوای سابقــــان است.


که فرموده است :


السّابِقُونَ السّابِقُونَ اُولئکَ المُقَرَّبُونَ

 

و نمونـــه ی بارز السابقــون


مولایمان امیرالمؤمنین علی علیه السلام می باشند

 

که اولین مرد ایمان آورنده به رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بودند

 


 

الهــــــی ؛

به روزگار آمــــدم بنـــــــده وار ,

با لب پر تــوبــــه و زبــــان استغفـــــــــار ,

خواهی به کَرَم عزیز دار , خواهی خوار !

از کردار خود خجلم و شرمسار ,

تو خداوندی و صاحب اختیار .

الهــــــی ؛

اگر خامم پختـــه ام کن ,

اگر پختـــــه ام سوختــــه ام کن !

اگر سوخته ام به جنــات عـدن دوختـــه ام کن !

که از کُشته ی تــــو خون نیاید , و از سوخته ی تــــو دود !

کُشته ی تـــــــــو به کشتــه شدن شـــــــاد است ,

و سوخته ی تـــــو به سوختن خود خشنود .


 

پیوسته دلم دم از رضای تو زند


جان بر تن من نفس برای تو زند


  گر بر سر خاک من گیـاهی روید


برگ و گل آن بوی وفـای تو زند

 

همه مشکلات و گرفتــــاری های ما

ناشی از غیبت طــــولانــــی مولایمــــــان

محبــوب دل هـــا و منجـــی انســان هـا

قائـم آل محمّـد (ص) حضرت امــام مهــدی (عج) است

پس برای تعجیل در فـرج مبارکشـان

دعـــــا کنیم


کارت پستال درخواستی طراحان



موضوع :


   نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید (553 ) 

ســوره 3 : آل عمران  ( مدنی ـ 200 آیه دارد ـ جزء سوم ـ صفحه 50 )


( قسمت چهــل و ششــم )


بـازی بُـرد بُـرد

 

از اتفاقات نادری که در این وبلاگ قرآنی گاهی روی می دهد و موجب تعجب می گردد ،

این است که گاهی تفسیر آیات ، و مطالب ارائه شده ، دقیقاً با منــــاسبت روزی که

مطلب نوشته می شود مربوط است ، این اتفــــاق نــــادر  روز گذشته و امروز نیز

با توجه به فعالیت های دیپلماتیـــــک و مسائـــــل روز روی داده  است ،

 لطفاً آیه شریفه و ترجمه آن  را با تأمل و دقت بیشتر ملاحظه فرمائید .

 

( جزء چهارم صفحه 65 )

بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــم 

118 ـهَاأَنتُمْ أُوْلاء تُحِبُّونَهُمْ وَ لاَ یُحِبُّونَکُمْ وَ تُؤْمِنُونَ بِالْکِتَابِ

کُلِّهِ وَ إِذَا لَقُوکُمْ قَالُواْ آمَنَّا وَ إِذَا خَلَوْاْعَضُّواْ عَلَیْکُمُ الأَنَامِلَ

مِنَ الْغَیْظِ  قُلْ مُوتُواْبِغَیْظِکُمْ إِنَّ اللّهَ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ

 

تفسیر لفظی :

آگاه باشید ؛ شما اینانید که آنان را دوست می دارید ! در صورتی که ایشان شما را دوست نمی دارند ! و شما به تمام کتاب

ایمان دارید و آن ها وقتی شما را بینند گویند : ایمان آوردیم ، ولی وقتی تنها شدند انگشتان خود را از غیظ و کینه می خایند !

بگو ( ای محمّد ) به آن ها که به کین و غیظ خود بمیرید ، که خداوند به آن چه در دل ها است بصیر و دانا و آگاه است .

 

[ قابل توجـه شیفتـــگان مذاکره و سازش


و دوستداران حذف شعــار ملی مـــرگ بر آمریکا ! ]


قُلْ مُوتُواْبِغَیْظِکُمْ ـ بگو از عصبانیت و غیظ بمیــرید !


[ شما آن ها را دوست می دارید و خواهان رابطه با آن ها هستید

ولی آن ها شما را دوست نمی دارند و خواهان غارت منابع ملی

و نابودی دین و فرهنگ شما هستند،

و به کمتر از وابستــگی صـد در صـدشمــا راضی نخواهند بود ! ]


... آن ها از ما راضی نخواهند شد مگر اینکه :

از اهداف خود دست بکشیم!!

غنی سازی را تعطیل کنیم ،

پروتکل الحاقی را بپذیریم ،

... و خلاصه اینکه ازحقوق مردم خود دست بکشیم!

غربی ها هیچ گاه ایــــران هستــــه ای را نمی پذیرند !

و تاوقتی که ما غنی سازی بیست درصدی داریم ،

تحریم ها علیه ایران را بر نخواهندداشت!

شاید یک چراغ سبزی هم نشان بدهند !

اما تجربه برخورد های گوناگون طبق سالیان گذشته با این کشورهای استعمار گر

نشان داده که آنها هیچ گاه بر عهدهای خود استوار نمی مانند !!

شاید بگویند که ما بخشی از دارایی های بلوکه شده ایران را آزاد میکنیم

در صورتی که ایران اعتماد سازی کند !

چیزی که آن ها از ما می خواهند ؛

دست کشیدن از حقوق ملت ایران است ،

که پذیرفتن آن ظلمی بزرگ در حق آیندگان ایران است .

هدف غربی هااز مذاکرات ؛ برد خودشان است نه بازی بُرد بُرد !!

آن ها فقط می خواهندایران را از حق مسلم خود  باز دارند

و در واقع در این زمینه ایران همیشه وابسته و محتاج آن ها باشد !

ما به دولت خود اعتماد داریم ( ولی به آمریکا و غرب اعتماد نداریم ) ، و امیدواریم که دولتمردان

بر سر حقوق مردم بایستند و به مردم خود اعتماد کنند و آنان را در جریان دقیق مذاکرات قرار بدهند ،

چرا باید سران استکبار که محرم ما نیستند از ریز مذاکرات باخبر باشند ولی ملت ایران نه !!

به فرمایش رئیس مجلس شورای اسلامی :

« ... مسئولین بجای حاشیه پردازی  بفکر بهبود معیشت مردم باشند...»

نه این که قیمت ها روز به روز بالا برود و هیچ عکس العمل بازدارنده ای

از سوی دولت مشاهده نشود !!! ]]

 

تفسیر ادبی و عرفانی:

 

مؤمنان که دل های صافی و طبع کریم داشتند ،

شفقت و رحمت خود از دیگران باز نگرفتند ،

و ایشان را نیــــک خواستند ،

و دل در اســــــــلام ایشان بستند ،

و نجــــــــات ایشـــــــــــان خواستنـــــد ،

و رحمـــــت خــــــــــــدا دریـــــــــغ نداشتنــــــد ،

[ و در مذاکرات خود با آن ها بازی بُرد بُرد را مطرح نمودند ]

امّا کافـران که نه در دل صفـــا

و نه در طبــــع وفـــــــا دارنــد ،

هرگز مؤمنــان را نیک نخواهند ،

و (آن ها را ) دوســت نـدارنــــــــد ،

و به نیکی ِ ایشان اندوهگین می شوند !

و به بدی ( و گرفتاری و وابستگی ) آن ها شاد می گردند ،

آری ؛ هرکس آن کند که شایسته ی او است ،

مؤمـــــــن کریــــــــم است و مهـــــربان ،

که سزای ایمان ، کَـــرَم است و جوانمردی ،

و کافر لئیـــم است و بدخـــواه !

که سزای کفــــر ، ناکسی است !

 

یا ربّ ؛


یارب زشــراب عشــق سرمستم کن  

       

درعشق خودت نیست کن و هستم کن


ازهرچه جزعشق خـود تهی دستم کن  

       

یکباره به بنـد عشــق پا بستـم کـن

 

 

 

الاهی؛

ای ســزاوار کَـــرَم،

ای آفریننــــده از عَـــــــدَم،

ای نـــــوازنــــــــده عــــالَـــــــــــم،

نه با جــز تـو شادی است و نه با یاد تـو غــم،

قاضـــی و شــاکـی و شـفـیـــع و گـواه و حَکَــم ،

با من چنــــــان کن که با سزاورانفضـــل و کَــرَم !

 

 

برای تعجیل در ظهــــور مبارک مولایمان


همچنــــان دعــــــا می کنیم


کارت پستال درخواستی طراحان



موضوع :


نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید ( 552 ) 

ســوره 3 : آل عمران  ( مدنی ـ 200 آیه دارد ـ جزء سوم ـ صفحه 50 )


( قسمت چهــل و پنجــم )


سَبُـک بـاران


 

( جزء چهارم صفحه 65 )

بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــم 

118 ـیَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ بِطَانَةً مِّن  دُونِکُمْ

لاَ یَأْلُونَکُـــمْ خَبَالًا وَدُّواْ مَا عَنِتُّــــمْ قَدْ بَدَتِ  الْبَغْضَاء

مِنْ أَفْوَاهِهِمْ وَ مَا تُخْفِی صُدُورُهُمْ أَکْبَرُ قَدْ  بَیَّنَّا

لَکُمُ الآیَاتِ إِن کُنتُمْ تَعْقِلُونَ 

 

تفسیر لفظی :

ای کسانی که ایمان آوردید ؛ از بیرونِ خویشتن دوست از دل و محرم نگیرید ، آنان رنج و محنت شما را دوست دارند ،

زشتی و نابکاری از دهانشان آشکار است ، و آن چه در سینه هاشان پنهان می دارند ، بیشتر و بزرگتر است از آن زیان های پیدا ،

ما سخنان (روشن ) را به شما بیان کردیم اگر خِــرَد دارید .


[ قابل توجـه شیفتـــگان مذاکره و سازش ! ]

[ می گویند : اوّل ایـــران باید اعتماد سازی کند ! ]

[ آن ها به کمتر از تعلیق و تسلیم راضی نخواهند شد ! ]

 

تفسیر ادبی و عرفانی: 

 

اقتضای این آیت آن است ؛

که هرچه در راه بنده آید که سر به فسادی زند ،

باید از آن احتـــــراز نمود ،

و آن چهــــار چیــــز است :

                                        اول ؛ دنیــــا ، 

                                        دو م ؛ خَلــق ، 

                                        سوم ؛ نفــس ، 

                                        چهارم ؛ شیطان ! 

دنیـــا، توشه و زاد است ،

و تو مسافـــــر در کشتی نشسته !

اگر زیادت برگیری کشتی شکسته و غرق شود ،

و تـــــــو هــــلاک شوی !

خواهی که از فتنه ی دنیا رهایی یابی ؛

بدان و بخوان که :

سبک باران رستند ، و گران باران خستند !


 

دوم ؛ خلق است ؛

که تا رانده از درگاه حق نبود ،

گِــردِ خلق نگردد ،

چه ، هر که با خلق آرام گرفت ؛ از حـــقّ باز ماند !

دوستیِ حقّ و دوستی خلق ؛

در یک دل با هم جمع نشود ،

مهــر خـود و یــار مهربانت نرسد

این خواه گر آن که این و آنت نرسد

سوم نفس است ؛

که مایه ی هر سودائی است ،

 و اصل هر غوغــائـــی !

اگر توفیق رفیق بود ،

و در جهاد با نفس او را دست باشد ،

کارت چنان آید که رستگار شوی !

چهارم شیطان است ؛

که خداوند به او فرمود :

برو با آن ها در فرزند و مال شریک باش !

امّا نه هر دلی خانه ی شیطان بُوَد !

دل باشد که حرم رحمـــــان بُوَد ،

و شیطان نیارد که گِرد وی گردد ، که بسوزد !

یکی از بزرگان به درِ خانه ای بر می گذشت ؛

شیطان را دید که سر بر در فرا می گیرد ،

گفت : این جا چه می کنی ؟

گفت : این جا مردی خفته و نامردی نمــاز می گزارد ،

خواهم که درون روم و او را وسوسه کنم ،

لکن از تیر غمزه ی آن خفته نمی یارم که اندر روم !

 

خـداونـدا ؛


در ذات بی نظیری، در صفات بی مانندی، وگناهکاران را آمرزگاری،


مفلسـان را رازداری، زیبــا صنـع و شیـرین گفتاری،


دانــای رازها، عاِلم اسرار، و معیـوبان را خریداری،


درماندگان را دستگیــر و بیچـارگان را دست یاری!


 

 

ای مونس دیـده با ضمیـرم یـاری 

                         

 انـدر دل مـن نشستـه بیــداری


گر با دگـری قـرار گیرد دل مــن 

                         

 

  از جان خودش مبـاد برخـورداری


 

همه مشکلات ما

ناشی از غیبت طولانی مولایمان

محبوب دلهـا و منجی انسانهـا

حضرت حجـة ابن الحسن العـسکـری المهــــدی(عج) است

پس برای تعجیل در فرج مبارکشان زیاد دعا کنیم

 



موضوع :


<   <<   151   152   153   154   155   >>   >
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز


* *