منوی اصلی
مطالب پیشین
تدبر در قرآن
آیه قرآن
لینک دوستان
خبرنامه
 
آمار وبلاگ
  • کل بازدید: 2005590
  • بازدید امروز: 107
  • بازدید دیروز: 80
  • تعداد کل پست ها: 1283
  • ****
درباره
محمّـد تــرابـی[961]

روح بلند مدیر وبلاگ خادم قرآن محمد ترابی در اسفند ۱۳۹۸ در ۶۷ سالگی به سوی معشوق شتافت. روحش شاد و یادش گرامی باد. اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
آرشیو مطالب
*

حدیث

*
لوگوی دوستان
دانشنامه سوره ها
سوره قرآن
کاربردی



نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید (645 )   

ســوره 5 : مـــائـده ( مدنی ـ 120 آیه دارد ـ جزء ششم ـ صفحه 106)


  ( قسمــت بیست و یکــم )


علم دین و زندگی

 

 ( جزء هفتــم صفحه 124 ـ آیه 98  ) 

بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــم


اعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ وَ أَنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ


تفسیر لفظی :

بدانید که خدا سخت‏ کیفر است و [بدانید] که خدا آمرزنده مهربان است


مفسران نوشته اند : علمِ منظور در این آیه ده نوع است :

1 ـ علم توحید ؛ که حیات است

2 ـ علم فقه ؛ که دارو است

3 ـ علم وعظ ؛ که غذا است

4 ـ علم تعبیر ؛ که گمان است

5 ـ علم طب ؛ که تدبیر و حیلت است

6 ـ علم نجوم ؛ که تجربت است

7 ـ علم کلام ؛ که هلاکت است

8 ـ علم معاشی ؛ که شغل عامه است

9 ـ علم حکمت ؛ که آئینه است

10 ـ علم حقیقت ؛ که یافت است .

و بازگشت همه ی این علوم به دو علم دین و زندگی است ،

و علمی که آموختن آن بر هر مسلمانی واجب است همین دو علــم  است .


امام علی علیه السلام فرموده اند :  

العلم علمان علم الابدان و علم الادیان ، 

علم دو گونه است علم ابدان ( زندگی ) و علم ادیان ( شریعت ) .

 

گفته اند : ایمان و یقینِ در دین دو پَــــــــر ( بال ) دارد :

یکی بیـــم و دیگری امیـــد ؛

که هرگز مرغی به یک پَــــر نتواند پریدن ،!

هم چنین مؤمن در بیم بی امید ، یا امید بی بیم ، راه دین را نتواند پریدن !


و نیز گفته اند :

ایمـــــــــان مانند ترازو است ، یک کپه ی آن بیم و کپه ی دیگر امید است ،

و شاهینِ آن ابـــزارِ دانش  است ،

و همان گونه که کپه ی ترازو به شاهین دانش نیازمند است ،

بیـــــم و امیـــــد  هم به دانش نیازمند است .

 

 

برای تعجیل در ظهــــور مبارک امام عصر (عج)

 

حد اقــل کار ،  دعــــای فرج است


کارت پستال درخواستی طراحان



موضوع :


نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید (644 )  

ســوره 5 : مـــائـده ( مدنی ـ 120 آیه دارد ـ جزء ششم ـ صفحه 106)


    ( قسمــت بیستـــم )


زمــام شـریعـت

 

     

 ( جزء هفتــم  صفحه 122 ـ آیات 84   و 87  و 88 ) 

بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــم

84 ـ وَ مَا لَنَا لاَ نُؤْمِنُ بِاللّهِ وَ مَا جَاءنَا مِنَ الْحَقِّ

وَ نَطْمَعُ أَن یُدْخِلَنَا رَبَّنَا مَعَ الْقَوْمِ الصَّالِحِینَ


تفسیر لفظی :

 

و براى ما چه [عذرى] است که به خدا و آن چه از حق به ما رسیده

ایمــــــــان نیاوریم و حال آنکه چشم داریم که پروردگارمان

ما را با گروه شایستگان [به بهشت] درآورد


این آیت در باره ی جوان مردانی بیامد که جان هاشان اندوهناک ، و دل هاشان دردناک ، و سریر اسرار عزت دین در ازل در طینت ایشان نهادند ، پس آنان گفتند : حال که جمال عزّت قرآن بر دل های ما تجلی نمود ، چگونه ننـــــازیم ؟ و در راه عشق او جان نبازیم ؟


ما را غم آن غمزه ی غمّار خوش است


وز چون تو بتی کشیدنِ ناز خوش است


87 ـ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تُحَرِّمُواْ طَیِّبَاتِ مَا أَحَلَّ اللّهُ لَکُمْ

وَ لاَ تَعْتَدُواْ إِنَّ اللّهَ لاَ یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ


اى کسانى که ایمان آورده‏ اید چیزهاى پاکیزه ‏اى را که خدا براى [استفاده] شماحــــلال کرده حــــرام مشمارید و از حد مگذرید که خدا از حد گذرندگان را دوست نمى‏ دارد


نشان سعادت بنده آن است که بر حـــــدّ فرمـــان بایستد ، و از اندازه ی شرع در نگذرد ، اگر مبــــاحی بیند به خضوع و خشوع  پیش شود ، و به جان و دل در پذیرد ، و اگر حـــــرام و محظوری بیند بایستد و در آن تصرّف نکند ، و انکار نیاورد ، هوی و دل خواست خویش در مباحات کند ، و خود را به دست زمـــام شـــریعــت دهد .


در زوایــای خرابــات از چنین مستـــان هنــــــوز


چند گوئی مرد هست و مرد هست آن مرد کو ؟


بر درختی کین چنین مرغان همی دستــان زنند


زان درخت امـروز اصل و بیخ و شاخ و برگ کو ؟


از بـرای اُنسِ جـــان اندر میــــان اِنس و جــــان


یک رفیقِ هم سرشتِ همدمِ همـــدرد کــــــو ؟


88 ـ وَ کُلُواْ مِمَّا رَزَقَکُمُ اللّهُ حَلاَلًا طَیِّبًا وَاتَّقُواْ اللّهَ الَّذِیَ أَنتُم بِهِ مُؤْمِنُونَ


و از آن چه خداوند روزىِ شما گردانیده حلال و پاکیزه را بخورید

و از آن خدایى که به او ایمان دارید پروا دارید.


پاکیزه آن است که از غیب درآید ، و هرچه از غیب آید بی عیب باشد ، و به جان و دل باید قبول کرد ، و روزی رسان را سپاس گزارد ، و زینهار که این روزی را به غفلت نخوری ، که خوردن به غفلت ، در شریعت ، ارادتِ حــرام ، و تخم طغیان  و عصیان است ، و اهل غفلت را گویند می خورند چنان که چهارپایان و جانوران می خورند !




موضوع :


نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید (643 )   

ســوره 5 : مـــائـده ( مدنی ـ 120 آیه دارد ـ جزء ششم ـ صفحه 106)


  ( قسمــت نــوزدهـــم )


مـراحــل ایمـــان

 

( جزء هفتــم صفحه 122 ـ آیه   83   )


بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــم

وَ إِذَا سَمِعُواْ مَا أُنزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرَى أَعْیُنَهُمْ  تَفِیضُ مِنَ الدَّمْعِ

مِمَّا عَرَفُواْ مِنَ الْحَقِّ یَقُولُونَ  رَبَّنَـــــا آمَنَّا فَاکْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِینَ 

 

تفسیر لفظی :

 

و چون آن چه را به سوى این پیامبر نازل شده بشنوند مى‏ بینى بر اثر آن حقیقتى که شناخته‏ اند

اشک از چشم هایشان سرازیر مى‏شود مى‏ گویند : پروردگارا ؛ ما ایمان آورده ‏ایم

پس [نام] ما را در زمره گواهان بنویس

 

 

تفسیر ادبی و عرفانی :

 

این آیت اشارت است به این که :

ایمـــــان شنیدنی است و دیدنی و شناختنی و گفتنی و عمل کردنی ،

سَمِعُــــــــوا ؛ دلیل بر شنیـدنی ،

تَــــــــری ؛ دلیــــل بر دیـــــدنی ،

یَقُولُـــــونَ ؛ دلیـــل بر گفتنــــی ،

ذلِکَ جَزاءُ ؛ دلیل بر عمل کردنی ،

ابتدا به سمـــاع از آن جهت است که بنده در آغاز چون حقّ بشنود او را خوش آید ،

و در پذیرد ، و به کار بندد ، که گفته اند :

پنج چیز نشانه ی معرفت است :

گــریـــــه بر جفــــــا ،

دعــــا بــر عطــــــــا ،

بخشش بر خطـــــا ،

رضــــا به قضــــــــا ،

امیــــد به لقـــــــــــا ،

و هرکس که این پنج خصلت در او نباشد در دعوی خود صـــــادق نیست !

و در شمار عارفان نه ! و در میان جوان مردان  و دین داران  او را نـــوائی نیست !

که گفته اند : معرفت دو قسم  است :

معـــرفـــــت عــــام  و معرفت خـــاص

معـــرفـــت عــــام ، سمـعـــی است ،

و معرفـــت خــــاص ، عیـــانی است ،

معرفت عــــام ، از عیـــن جـود است ،

و معرفت خــــاص ، محض مـوجـــود ،

معرفت عــــام را گفت : وَ اِذا سَمِعُوا ،

و معرفت خاص  را گفت : یُریکُم آیاتِهِ ،

اول آیه ، شـــریعت را مــــــدح است ،

و سپـــس حقیقـــت را بیــــــــان !




موضوع :


نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید ( 642 )   

ســوره 5 : مـــائـده  ( مدنی  ـ  120  آیه دارد  ـ جزء ششم  ـ  صفحه 106)


  ( قسمــت هیجــدهـــم )

 

بصیـــرت آخــرالـزّمــــانی


نــور بصیـــرت

 

   

( جزء  ششــم  صفحه  121  ـ آیات 77    و 78  ) 

بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــم

77 ـ قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ لاَ تَغْلُواْ فِی دِینِکُمْ غَیْرَ الْحَقِّ  وَ لاَ تَتَّبِعُواْ أَهْوَاء قَوْمٍ

قَدْ ضَلُّواْ مِن قَبْلُ وَ أَضَلُّواْ  کَثِیرًا وَ ضَلُّواْ عَن سَوَاء السَّبِیلِ


تفسیر لفظی :

 

بگو اى اهل کتاب در دین خود بناحق گزافه‏ گویى نکنید

و از پى هوس هـــــــاى گروهى که پیش از این گمـــــــــــراه گشتند

و بسیارى [از مردم] را گمراه کردند و [خود] از راه راست منحرف شدند نروید


 

تفسیر ادبی و عرفانی :

غلوّ در دین آن است که بر آن چیزی بیفزایند ، و یا چیزی از آن بکاهند ، نه آن و نه این ، نه افـــــراط و نه تفریـــــــط ، چنان که هم در افراط و هم در تفریط شیطان ظفر یابد .

جاده ی راست راه میــــانـــه است ، راه میانه به سوی حــــــقّ می شود ،

راه میانه از تعطیل پاک است و از تشبیه دور ، تشبیه راه کفـــر است ،

راه میانه آن است که گوئی : از صفات خدا نام دانیم لیکن چونی ندانیم ، کوشیم که یابیم نتوانیم ، وگر به عقل گِرد آن گردیم از سنت درمانیم ، هرچه خدا و رسول گفت در پیِ آنیم ، فهم خود را گم کردیم و صواب دید خویش را معزول نمودیم ، و به اذعان به جهل گردن نهادیم ، و به سمع قبول پذیرفتیم ، راه تسلیم سپردیم ، و به زبان تضرّع گفتیم :

خدایا ؛ ما به تو ایمان آوردیم ، و فرستاده ی تو را پیروی کردیم ، پس ما را با گواه دهندگان بشمار .

 

 

... وَلاَ تَتَّبِعُواْ أَهْوَاء قَوْمٍ قَدْ ضَلُّواْ ...

برحَذَر باشید از آن قوم که بر هوای دل خواست خویشند ،

که ایشان را نه نــــــور بصیـــــرت  است ، نه چــــراغ معــرفــــت ،

نه اعتقــــاد بر بصیـــــرت ، نه سخن بر بَیِّنَت ،

خدا ایشان را داور ، دشمن ایشان را پیغمبر ، جایگاه آنان سَقَر ،

رأی شیطان رأی ایشان ، و دوزخ سرای ایشان است .

 

[ و اینک که در عصر غیبت به سر می بریم و منتظر ظهور آقا و مولایمان مهدی (عج) هستیم ، باید بصیرت آخر الزمانی داشته باشیم ، این بصیرت ایجاب می کند که دشمن و توطئه های او را بشناسیم و به موقع و حساب شده موضع گیری کنیم ، و حرفی و عملی که باعث شادی دشمن شود و دوست را برنجاند از ما سر نزند ، و گوش به فرمان رهبر معظم و همیشه در صحنه باشیم ، و منتظر تأیید دشمن نباشیم ، و دشمن را به خوبی شناخته او را خاری در چشم و استخوانی در گلو و مشتی بر دهان یاوه گو و گلوله ای بر قلب باشیم ، و سخن مولایمان سید الشهداء علیه السلام را که هیهـــــات منّـــــــا الــــذّلّـــــه است سرلوحه ی زندگی مان قرار دهیم . ]

 

78 ـ لُعِنَ الَّذِینَ کَفَرُواْ مِن بَنِی إِسْرَائِیلَ عَلَى لِسَانِ دَاوُودَ

وَ عِیسَى ابْنِ مَرْیَمَ ذَلِکَ بِمَا عَصَوا وَّ کَانُواْ یَعْتَدُونَ

از میان فرزندان اسرائیل آنان که کفر ورزیدند به زبان داوود و عیسى بن مریم

مورد لعنت قرار گرفتند این [کیفر] به خاطر آن بود که عصیان ورزیده

و [ازفرمان خدا] تجاوز مى‏ کردند


کافران را به زبان پیغمبران لعنت یاد کرد ، و مؤمنان را بی واسطه ی پیغمبران به رحمت و ثنــاء خود یاد فرمود ، که او خود بر مؤمنان درورد می فرستد ، وگرنه ، عتاب و قهر بودی ، و سیاست و جنگ کردی ، چون آن چه خود گوید ، همه خوش بُــوَد ، همه فضل و شرف بُوَد ، و زبان حال مؤمنان این است :


ار دستت از آتـــش بُــــوَد

مــا را ز گُل مفــرش بُــوَد

هرچه از تو آید خوش بُوَد

خواهی شفا خواهی اَلَم



موضوع :


نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید ( 641 )   

ســوره 5 : مـــائـده ( مدنی ـ 120 آیه دارد ـ جزء ششم ـ صفحه 106)


 ( قسمــت هفــدهـــم )


مَرکـبِ مِهـــــر


 

 

( جزء ششــم صفحه 120 ـ آیات 72   و 76 )

بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــم

72 ـ لَقَدْ کَفَرَ الَّذِینَ قَالُواْ إِنَّ اللّهَ هُوَ الْمَسِیحُ ابْنُ مَرْیَمَ وَ قَالَ الْمَسِیحُ یَا بَنِی إِسْرَائِیلَ اعْبُدُواْ اللّهَ

رَبِّی وَ رَبَّکُمْ إِنَّهُ مَن یُشْرِکْ بِاللّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللّهُ عَلَیهِ الْجَنَّةَ وَ مَأْوَاهُ النَّارُ وَ مَا لِلظَّالِمِینَ مِنْ أَنصَارٍ

 

تفسیر لفظی :

کسانى که گفتند خدا همان مسیح پسر مریم است قطعا کافر شده‏ اند وحال آنکه مسیح مى‏ گفت:

اى فرزندان اسرائیل پروردگار من و پروردگار خودتان را بپرستید که هر کس به خدا شرک آورد

قطعا خدا بهشت را بر او حرام ساخته و جایگاهش آتش است و براى ستمکاران یاورانى نیست

 

تفسیر ادبی و عرفانی :

آنان که دیده ی تمیز (تشخیص) نداشتند و میان ربوبیّت و عبودیّت فرق نگذاشتند ، و لاهوت (1) را به ناسوت (2) فرود آوردند ، و جلال قِدَم (3) را با ضعف عَدَم برابر دانستند ، و این معنا ندانستند که عیسی نا بوده ی دِیروز ، بیچاره ی امروز ، نا یافته ی فردا ، جوان دِیروز ، کُهل (4) امروز و پیــــر فردا و مرده ی پس فردا ! چگونه با خدای بی همتــــا و معبود یکتـــــا برابر باشد ؟

هرگز بنده کَی مانَد به کردگار ؟ و آفریده بــــه آفریدگار ؟ عیسی نبوده و پس بوده ، محتاج طعامی و شرابی و خوابی و قضاء حاجتی گشته ، با این عیب و عار چگونه توان گفت که او خـــــــدا گشته ؟

----------------------------------------------

1 ـ لاهوت : خدائی

2 ـ ناسوت : از ناس گرفته شده ، مادی

3 ـ قِــدَم : قدیمی ، دارای سابقه ، ضد حدوث (ایجاد شده)

4 ـ کُهل : مردی که سنش بین سی تا پنجاه باشد


76 ـ قُلْ أَتَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللّهِ مَا لاَ یَمْلِکُ لَکُمْ ضَرًّا وَلاَ نَفْعًا وَاللّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ

بگو آیا غیر از خدا چیزى را که اختیار زیان و سود شما را ندارد مى‏ پرستید

و حال آنکه خداوند شنواى داناست

آیا کسی را می پرستید که نه در دست او دفـــع ضـــرر  و نه در توان او جلب منفعت ؟

نه کسی را سود تواند نه از کسی گـــزنــــد باز دارد ؟ این چنین کس خدائی را چون شاید ؟

خدا او است که خالق همه او است ، سود و زیان ، بند و گشاد ، نیک و بد ، امر و نهی ،

همه در توان او است ، و نافذ در همه ی آن ها مشیّت او است ، روان بر همه امر او است ،

بودِ همه به اراده و علم او است .

خوشا به حال کسی که از درِ توحید و تصدیق درآید ،

که وی را از سه شربت یکی دهند :

یا شربتی دهند که دل به معرفت زنده شود ،

یا زهری دهند که نفس اَمّاره به آن کشته شود ،

یا شرابی دهند که جان از وجود مست و سرگشته شود ،

پس تو هم خدمت صافی دار تا بهره بری ،

و حرمت ساقی دار تا بر مَرکبِ مِهـــــر نشینی تا به حضـــــــــور رسی !



موضوع :


<   <<   131   132   133   134   135   >>   >
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز


* *