منوی اصلی
مطالب پیشین
تدبر در قرآن
آیه قرآن
لینک دوستان
خبرنامه
 
آمار وبلاگ
  • کل بازدید: 2005578
  • بازدید امروز: 95
  • بازدید دیروز: 80
  • تعداد کل پست ها: 1283
  • ****
درباره
محمّـد تــرابـی[961]

روح بلند مدیر وبلاگ خادم قرآن محمد ترابی در اسفند ۱۳۹۸ در ۶۷ سالگی به سوی معشوق شتافت. روحش شاد و یادش گرامی باد. اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
آرشیو مطالب
*

حدیث

*
لوگوی دوستان
دانشنامه سوره ها
سوره قرآن
کاربردی



نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید (674)                                                            

ســوره 5 : انعـــام ( مکّی ـ 165 آیه دارد ـ جزء هفتم ـ صفحه 128 )  

 

  ( قسمــت بیست و دوّم )


داهیه جان دادن


 

 

 ( جزء هفتــم صفحه 135 ـ آیه 61  )

بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــم

وَ هُوَ الْقَاهِرُ فَوْقَ عِبَادِهِ

وَ یُرْسِلُ عَلَیْکُم حَفَظَةً حَتَّىَ إِذَا جَاء أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنَا وَ هُمْ لاَیُفَرِّطُونَ


تفسیر لفظی :

و اوست که بر بندگانش قاهر [و غالب] است و نگهبانانى بر شما مى‏ فرستد تا هنگامى که

یکى از شما را مرگ فرا رسد فرشتگان ما جانش بستانند در حالى که کوتاهى نمى‏ کنند


تفسیر ادبی و عرفانی :

 

از داهیه های (1) جان دادن یکی آن است که آدمی فرشته ی مرگ را هنگام گرفتن روح خود بیند ،

اگر بنده ی مطیع بود به صورتی نیکو و دل پسند ، وگرنه به صورتی زشت یا وحشتناک !


گویند : حضرت ابراهیم (ع) از ملک موت پرسید : 

می خواهم قیافه ات  را وقتی که جان تبه کاران را می ستانی ببینم !

گفت طاقت نـــــــداری !

گفت بسیار مشتـــــاق آنـــــــم  ! 

ملک موت خویشتن را بدان صورت نمایاند ،

ابراهیم (ع) تا آن قیافه را دید غش کرد و ساعتی بیهوش بیفتاد ،

و چون به هوش آمد و فرشته را به صورت نیکو دید گفت :

ای فرشته ی مرگ ؛ اگر گناهکار تو را در آن صورت ببیند عذاب او تمام است ، ( یعنی این عذاب برای تمام گناهانی که مرتکب شده کافی است ) هم چنان که اگر بنده ی مطیع تو را به این صورت ببیند لذت و راحت تمام کارهای نیکش را می بیند . ( مقصود این است که اگر نبود هیچ پاداشی برای نیکوکاران و هیچ عذابی برای گناهکاران ، همین دیدن ملک موت در موقع گرفتن جان آن ها ، پاداش و عذابی کامل و تمام است ) .


نقـــــل شده :

در روزگار پیشین پادشاهی بود سخت بزرگ و کشور او وسیع ، نعمت وی تمام ، فرمان او روان ، چون او را عمر به آخر رسید ملک موت او را قبض روح کرد و به آسمان رفت ،

فرشتگان از او پرسیدند در این همه جان ستانی تو را بر هیچ کس رحمت آمد ؟ گفت : آری ، زنی آبستن در بیابانی بود ، کودک بنهاد ، در آن حال مرا فرمودند که جان آن مـــادر را بستانم ! جان وی بستدم و آن کودک را در بیابان گذاشتم ! به غریبی آن مادر ، و بر تنهائی و بی کسی آن کودک مرا رحمت آمد !

فرشتگان گفتند : ای فرشته ی مرگ ؛ آن پادشاه را که جان ستاندی همان کودک تنها و بی کس بود که در بیابان گذاشتی !

گفت : جلّ الخالق !


نوشتــــه اند :

حضرت سلیمان (ع) از ملک موت پرسید : چرا میان مردمان عدالت نکنی ؟ یکی را روزگاری فرا گذاری ، و یکی را در جوانی می بری ؟

گفت : کار به دست من نیست ، و بر من جز جان گرفتن فرمان نیست ، صورتی (لیستی) به من می دهند که در آن نام هر کس و روزگار عمرشان و شماره ی نَفَس هاشان و محل جان دادن شان در آن نوشته ، و مرا در آن تصرفی نیست ، و آن صحیفه را شب قدر  هر ســــال به او دهند !


نقـــــل شده :

روزی در محضر حضرت سلیمان (ع)ملک موت نگاهی معنادار به یک نفر انداخت !

آن شخص از این نگاه ترسید و از حضرت سلیمان (ع) پرسید : این کیست که مرا این گونه نگاه می کند ؟

حضرت فرمود : این ملک موت است و می خواهد جانت را بگیرد !

آن شخص گفت : به باد فرمان بده مرا به محلی دور ببرد ،

سلیمان به باد فرمان داد او را در سرزمین هند پیاده نماید ! بالفور دستور انجام شد و آن شخص در سرزمین هند پیاده شد ،

همین که نشست تا آرام بگیرد ملک موت را مقابل خود دید ! ملک موت او را قبض روح کرد و رفت !

وقتی مجدداً به حضور حضرت سلیمان رسید حضرت از ملک موت پرسید : آن نگاه که به آن مرد انداختی چه معنا داشت ؟

ملک گفت : من از حضور وی در این محل تعجب کردم ! چرا که مأمور بودم لحظاتی بعد در سرزمین هند جان وی را بگیرم ! و او آن وقت در اینجا بود که تا هند راهی بسیار دور است! ولی همین که به محل موعود رفتم او را در آنجا دیدم و قبض روح کردم !

--------------------------------------------------------

(1) داهیه : امر عظیم ، مصیبت ، حادثه ، کار سخت و دشوار


السلام علیک یا صاحب الزمان




موضوع :


نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید (673)       

                                                         

ســوره 5 : انعـــام ( مکّی ـ 165 آیه دارد ـ جزء هفتم ـ صفحه 128 )  

 

( قسمــت بیست و یکـــــم )


غایت رتبت صدیقان


 

 ( جزء هفتــم صفحه 134 ـ آیه 59   )

بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــم


وَ عِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَیْبِ لاَ یَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ وَ یَعْلَمُ مَافِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ

وَ مَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلاَّ یَعْلَمُهَاوَلاَ حَبَّةٍ فِی ظُلُمَاتِ الأَرْضِ

وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ یَابِسٍ إِلاَّفِی کِتَابٍ مُّبِینٍ


تفسیر لفظی :

و کلیدهاى غیب تنها نزد اوست ،جز او [کسى] آن را نمى‏ داند

و آنچه در خشکى و  دریاست مى‏ داند و هیچ برگى فرو نمى ‏افتد

مگر [اینکه] آن را مى‏ داند و هیچ  دانه ‏اى در تاریکی هاى زمین

و هیچ تر و خشکى نیست مگر اینکه در کتابى روشن    [ثبت] است


تفسیر ادبی و عرفانی : [ بخش دوم ]


خداوند بر خزینه ی اسرار فطرت و محبت مُهــر برنهاد و طمع ها از دریافت آن باز برید ،

هرکس که شمه ای از آن را از دور بیافت فریاد برآورد که :

چراغی از نور غیب درخشید و پنهان گشت !


انبیاء و اولیاء و شهدا و صدیقان چندان که توانستند از اول عمر تا به آخر تاختند و مرکب ها دوانیدند ، عاقبت به قدمِ اولِ وی رسیدند ! لیکن محمّد مصطفی (ص) که بر زِبَرِ خلایق برآمد زیر پای خود نپسندید ، و به سدره ی منتهی و جنِات مأوی و طوبی که غایت رتبت صدیقان است ننگرید !


شیخ انصاری گفت :

بر عبودیت آن نهند که برتابد ، دانستن غیب همه بر نتابند و نتوانند ،

بلی ، بعضی چیزی و بعضی چیزی نــه ! که همه را خدا داند و بـــس !

احدی بر غیب او آگاه نمی شود جز کسی را که خود برگزیند .


... وَ یَعْلَمُ مَافِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ ... تنها اوست و بس که به همه ی دانستنی ها احاطه دارد و هیچ چیز از او پوشیده نیست ، این فرشتگانند که بر بندگان موکلند و کارهای ایشان را برشمارند و می نویسند ، و آنان بر مردم آشکار نشوند جز به روز بازپسین !

در خبر است : هنگامی که بنده از دنیا برود دو فرشته در دیدار او آیند ،

اگر بنده ی مطیع و ثواب کار باشد از آنان دعای خیر می شنود ،

و اگر گناه کار است دعای بد !

به آن که ثواب کار است می گویند : ای بنده ی نیک بخت و فرمان بُردار ؛ بسی طاعت که کردی بوی خوش آن به ما رسید و جزای تو خوب است .

و به آن که گناه کار است گویند : گناهانی که از تو سر زد بوی ناخوش آن به ما رسید و سزای تو بد است !

آن گاه در آن وقت که چشم مرده به بیرون نگرد و چشم بر هم نزند !


ای مــاه برآمدی و پنهـان گشتی


گِرد فلک خویش خرامان گشتی


چون دانستی برابر جان گشتی


ناگاه فرو شدی و پنهان گشتی !


کارت پستال درخواستی طراحان



موضوع :


نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید (672)                                                                

 

 ســوره 5 : انعـــام ( مکّی ـ 165 آیه دارد ـ جزء هفتم ـ صفحه 128 )

  

  ( قسمــت بیستـــــم )

  

 کلیـد هـای خزائن

  

  از فضیلت نمــــاز غفیلــــــه غافل نشویم 

 

( جزء هفتــم صفحه 134 ـ آیه 59   )

  

بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــم

وَ عِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَیْبِ لاَ یَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ وَ یَعْلَمُ مَا  فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ

وَ مَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلاَّ یَعْلَمُهَا  وَلاَ حَبَّةٍ فِی ظُلُمَاتِ الأَرْضِ

وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ یَابِسٍ إِلاَّ  فِی کِتَابٍ مُّبِینٍ

 

تفسیر لفظی :

و کلیدهاى غیب تنها نزد اوست ،جز او [کسى] آن را نمى‏ داند

و آنچه در خشکى و  دریاست مى‏ داند و هیچ برگى فرو نمى ‏افتد

مگر [اینکه] آن را مى‏ داند و هیچ  دانه ‏اى در تاریکی هاى زمین

و هیچ تر و خشکى نیست مگر اینکه در کتابى روشن    [ثبت] است

 

 

تفسیر ادبی و عرفانی :

 

اوست گشاینده ی دل ها ،

نماینده ی راه ها ،

نهنده ی داغ ها ،

افروزنده ی چراغ ها ،

یکی را چراغ هدایت افروزد ، یکی را داغ ضلالت نهد ،

عنایتیان حضرت را چراغ سعادت افروزد ، و درِ رحمت گشاید ،  

بساطِ بقا گستراند ، بر تخت رعایت نشاند ، به زیور کرامت بیاراید.

 

اوست که راندگان ازل را داغ شقاوت نهد و درِ خذلان گشاید ،

آری ؛ کلید های غیب دست اوست ، علم غیب خاص اوست ،

هرکس را سزای خود دادن و جای وی ساختن کاراوست !

 

شیخ انصاری گوید :

همه ی کلیــــد ها نزد اوست ،

چنان که خود خواهد گشاید ، و آن چه خود خواهد نماید ،

بر دل ها درِ هدایت گشاید ،

بر همّت ها درِ روایت باز کند ،

بر جوارح درِ طاعت ،

اهل ولایت را درِ کرامت ،

اهل مهر را درِ قربت ،

اهل تمکین را درِ جذب ،

مؤمنان را درِ طاعت ،

اولیاء را درِ مکاشفت

و انبیاء را درِ معاینت گشاید !

 

کلید خزانه اسـرار فـطــرت ،محمّد مرســـل(ص) ،

به نزد حـق است که او را به نعـت کرم

در مهـد محبت در قـبّــه غـیـرت بپرورد

و اسرار فطرت و عـزت وی از خـلـق بپوشـیـد،

تا پیغمبران همه به این آرزو به خاک فــرو شدند،

به طمع آن که ایشان را بر یک سِرّ از اسرار فطرت وی اطلاع افتد،

و هـرگـز نیفتاد و ندانستند،

و چگونه دانستندی که خـداونــد در قـرآن مجـیــد

قصه او را سربسته می گـویـد،

و از آن اســــرار به این آیه خـبــر می دهــد که :

(فَاَوحی اِلی عَـبـدِهِ فَاَوحی)

 

یعنی آنچه مصـــلـحـــت می دیــد به او وحی فـرسـتـاد.


(که دیگر پیامبران این مزیت را نداشتند)


زان گونه شـراب ها که او پنهـان داد         

 یک ذره به صد هـــزار جــان نتـوان داد

  



موضوع :


میلاد نـــــــور

 

  

  

السلام علیک یا مولای یا امیـــــرالمؤمنیــــن



موضوع :


بسم الله الرحمن الرحیم


السلام علیک یا ثامن الحجج


یا امـــــام علی ابن موسی الرضـــــا


 

 

دوستــــان و همراهـــــــــان گرامی و ارجمند ؛ سلام


با عنایت حق از فردا در مشهد مقدس

 

نایب الزّیـــاره تــــان هستـــم

http://www.wspi.ir/wspi/uploads/2013/09/47284834489120592989.gif



موضوع :


<   <<   121   122   123   124   125   >>   >
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز


* *