سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منوی اصلی
مطالب پیشین
تدبر در قرآن
آیه قرآن
لینک دوستان
خبرنامه
 
آمار وبلاگ
  • کل بازدید: 1988911
  • بازدید امروز: 24
  • بازدید دیروز: 62
  • تعداد کل پست ها: 1283
  • ****
درباره
محمّـد تــرابـی[962]

روح بلند مدیر وبلاگ خادم قرآن محمد ترابی در اسفند ۱۳۹۸ در ۶۷ سالگی به سوی معشوق شتافت. روحش شاد و یادش گرامی باد. اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
آرشیو مطالب
*

حدیث

*
لوگوی دوستان
دانشنامه سوره ها
سوره قرآن
کاربردی



نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید (576 )  

ســوره 3 : آل عمران  ( مدنی ـ 200 آیه دارد ـ جزء سوم ـ صفحه 50 )


( قسمت هفتـــاد )


منــادی شـریعــت



 

( جزء چهارم صفحه 75 )

بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــم 

193 ـ رَّبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِیًا یُنَادِی لِلإِیمَانِ

أَنْ آمِنُواْ بِرَبِّکُمْ فَآمَنَّا رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا

وَ کَفِّرْ عَنَّا سَیِّئَاتِنَا وَ تَوَفَّنَا مَعَ الأبْرَارِ 

 

   تفسیر لفظی : 

خدای ما ؛ ما ندای منادی شنیدیم که می گفت : ایمان آورید به خدای تان ، پس ای خداوند ،؛ ایمان آوردیم ،

گناهان ما را بیامرز و بدی های ما را محو کن ، و ما را با نیکوکاران بمیران .

 

   تفسیر ادبی و عرفانی :  

                      خـداونـــدا ؛

منــادی شریعــت ، مــــا را خوانـــد ،

و ما به جــــــــان و دل شنیدیم ،

و باز نشستیم و گردن نهادیم ،

چه شود که یک بار خـــود خــــوانی !

و این دلِ مــــــرده را زنـــــــده گردانی !

 


گر کافرم ای دوست مسلمانم کن


مهجور تو ام بخوان و درمانم کن


گر درخور آن نَیَم که رویت بینم


باری ؛ به سر کوی تو قربانم کن


 

خـداونـــدا ؛

عیب پوش بندگانی ،

عذر نیـــوش عیب دارانی ،

دست گیــــر فــرو مـــانـــــدگانی ،

این درویش دل ریش در انتظار است که :

کَی آواز آید که مــا تـــو را بیامرزیدیم ، میندیش !


 

194 ـ رَبَّنَا وَ آتِنَا مَا وَعَدتَّنَا عَلَى رُسُلِکَ وَ لاَ تُخْزِنَا یَوْمَ الْقِیَامَةِ

 إِنَّکَ لاَ تُخْلِفُ الْمِیعَادَ

پروردگارا و آنچه را که به وسیله فرستادگانت به ما وعده داده‏اى به ما عطا کن

و ما را روز رستاخیز رسوا مگردان زیرا تو وعده‏ات را خلاف نمى‏کنى

 

خـداونـــدا ؛

وعده ای که خود دادی به سر آر ،

درختی که خود نشانــــدی به بَـــر آر ،

چراغی که خـــود افــروختــــی روشـــن دار ،

مِهری که به فضل خود دادی آفت ما از آن باز دار !


[ این آیات شریفه ، ناخودآگاه ما را به یاد لحظات افطار ماه مبارک رمضان می اندازد ، که برخی دوست داشتند روزه ی نبوده خود را با شنیدن صدای آن خواننده کذائی افطار نمایند ، و امسال نیز با سخنان برخی کاندیداهای ریاست جمهوری در مورد آن و نماینده فرهنگی خواندن آن اشخاص ، رسانه های زنجیره ای آن همه جار و جنجال به راه انداختند ، بنده در پاسخ برخی از آن ها گفتم : در اسلام خوش تیپی و خوش صدائی اگرچه پسندیده است لکن هدف و مقصود و ارزش نیست بلکه ارزش هر فرد طبق آیات قرآن و سیره ی رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم ، بستگی به ایمان و عمل صالح آنان دارد ، کما این که شخص رسول الله (ص) بلال را که غلامی حبشی بود و حتی مخرج (ش) هم نداشت و کلمه اشهــد را اسهـد ان لا اله الا الله می گفت بعنوان مؤذن خویش انتخاب فرمودند ! یعنی آیا واقعاً در آن زمان در بین مسلمانان کسی خوش تیپ تر و خوش صدا تر از جناب بلال ( ره ) وجود نداشت ؟ قطعاً وجود داشت ، ثانیاً چرا باید انسان شأن و مقام و ارزش اسلامی خود را این قدر پائین بیاورد که بخواهد آیات شریفه ی قرآن را که به منزله ی چشمه های زلال است از حنجره های ناپاک و ناشایست برخی خوانندگان غرب زده و خود باخته (که خودشان هم به آن آیات اعتقادی ندارند) بشنود ؟ البته شاید برخی و معدودی از افراد دوست د اشته باشند شربت زلال خوشگواری را از لوله ی آفتابه بنوشند ! ولی عموم مردم دوست دارند آن شربت را از ظرفی تمیز و پاک بنوشند .]

 

 

خـداونـــدا ؛

شاد به آنیم که تو بودی و ما نبودیم ،

کار تو در گرفتی و ما نگرفتیم ،

رسول خود فرستادی و ما نفرستادیم !


خـداونـــدا ؛

تو ما را برگرفتی و کس نگفت که بردار !

اکنـــــون که برگرفتــــــی نبگذار ،

و در سایه ی لطف مان می دار !

و جز به فضل خودت ما را مسپار !


گر آب دهی نهال ، خود کاشته ای


ور پست کنی بنا ، خود افراشته ای


من بنده همانم که تـو پنداشته ای


از دست میفکنم چو برداشته ای !


 

 

 

 

مـــولای مــن ؛

 

 

این جمعـه هم گذشت و نیامدی

 

 

و ما همچنـــــان منتظــــــریم

 

تا جمعه فرخنده ای که امام و پیشوایمان

 

حضــرت حجــة ابن الحســن العسکـــری


آن که دل ها به یادش در طپـــش


و چشم ها به اشک است

 

بیاید و کام تشنگان عدالت را سیراب نماید

 

 برای تعجیل در فرج مبارکشان دعا کنیم




موضوع :


نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید (575 ) 

ســوره 3 : آل عمران  ( مدنی ـ 200 آیه دارد ـ جزء سوم ـ صفحه 50 )


( قسمت شصت ونهـــم )


تفکّـر در گفتـار  و کـردار

 


 

( جزء چهارم صفحه 75 )

بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــم 

191 ـ اَلَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللّهَ قِیَامًا وَ قُعُودًا وَ عَلَىَ جُنُوبِهِمْ

وَ یَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ

رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذا بَاطِلًا سُبْحَانَکَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ


تفسیر لفظی : 

 

191 ـ کسانی که خدای را یاد می کنند در حال ایستاده و نشسته و در حال بیماری که بر پهلوی خویش خفته اند ،

و در آفرینش آسمان ها و زمین اندیشه می کنند ، و می گویند : پروردگار ما ؛ این ها را به گزاف نیافریدی ،

پاک و بی عیبی خدایا ؛ پس ما را از عذاب آتش نگه دار .


تفسیر ادبی و عرفانی :  

 

ذاکران سه کس اند :

یکی خـــدا را به زبان یاد کند و به دل غافل باشد ،

این ذکر ستمگران  است !

دیگر آن که به زبان یاد کرد و به دل حاضر بود ،

این ذکر مقتصدان و مزدوران است !

و مزدور در طلب مزد و ثواب است و در طلب آن معذور !

سوم آن که خدا را به دل یاد کند

و دل از او پُـــــر و زبان خاموش !

این ذکر عارفان و خدا شناسان است ،

که زبان در سرِ ذکر شده ، و ذکر در سرِ مذکور ،

دل در سرِ مِهر شد ، و مهر در سرِ نـــور !

جان در سرِ عیان شد و عیان از بیان دور !

ذکر دام نهاد و غیرت دانه ریخت !

مزدور دام دید بگریخت !

عارف دانه دیــــد بر دام آویخـت !

ذکر ، نه همه آن است که بر زبان داری !

ذکر حقیقی آن است که در میان جان داری !

توحیــــــد ، نه همه آن است که او را یگانــــــه دانی !

توحید حقیقی آن است که او را یگانه باشی و از غیر او بیگانه !


... وَ یَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ... 

از عارفی پرسیدند : ذکــــــــر تمــــام تر است یا فکـــر ؟

گفت : ذکــــر تمـــــــام تــــــــر است ،

از بهر آن که ذکــــر صفت حق است و فکر صفت خلق !

و البته که صفت حقّ تمام تر است از صفت خلق ،

زیرا تفکر در کردار و گفتـــــار خویش واجب ،

و در صنـــــع صانــــــــع مستحــــبّ ،

و در ذات حقّ حـــــرام است ،

که با تفکر در ذات خدا به کنه او نرسی ،

و او را هـــرگـــــــز به ســــــــزا نشنــــــاسی ،

ولی تفکر در عجایبِ صنعِ او پسندیده و سودمند است ،

و چون هرچه در وجـــــــود است ،

همه نوری است از انوار قدرت و عظمت او ،

پس اگر طاقت دیدن قرص خورشید بر دوام ندارید ،

طاقت شعاع نوری که بر زمین پرتو می افکند را دارید ،

و از آن شعــــــاع بر روشنــــــــائی و دانـــــــائی خود بیفزائیــــد .


 

بین هفتـــاد و دو سر کاش سری بود مرا

 

گر چشم روزگار بر او فاش می گریست


خـــون می گذشت از سر ایوان کـــربــلا

 

 

 

مــولای من !

 

حجــة ابن الحسن (ع)؛

 

 قائـم آل محمّـــــد (ص)؛

 

 هـر جمعـــه را به این امیـــد آغاز می کنیم


که شـایـد تـــــو در این جمعـــــه بیــــایی

 

و انتقــام خــون شهیــــدان کربــــلا

 

و همه شهیــدان مظلــوم تاریــخ را بگیری


و کام تشنــگان عـدالـت را سیـــراب نمـــایی

برای دفع ظلم ظالمان و برقراری حکومت عدل جهـــانی

 

پس برای تعجیــــــــــل


در فـــــرج مبارکشــــان زیاد دعا کنیم




موضوع :


   نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید (574 )

ســوره 3 : آل عمران  ( مدنی ـ 200 آیه دارد ـ جزء سوم ـ صفحه 50 )


( قسمت شصت و هشتـــم )


شهیـدان شـریعـت

 

( هفتــــاد و دو لالــــه )




 

 

( جزء چهارم صفحه 75 )

بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــم 


190 ـ  إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ

وَاخْتِلاَفِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ لآیَاتٍ لِّأُوْلِی الألْبَابِ

191 ـ اَلَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللّهَ قِیَامًا وَقُعُودًا وَ عَلَىَ جُنُوبِهِمْ

وَ یَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ

رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذا بَاطِلًا سُبْحَانَکَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ


 

 

   تفسیر لفظی :

 

190 ـ همانا در آفـرینش آسمان ها و زمین ، و آمد و شد شب و روز ، نشاانه هائی است مر زیرکان و خردمندان را . 

191 ـ کسانی که خدای را یاد می کنند در حال ایستاده و نشسته و در حال بیماری که بر پهلوی خویش خفته اند ،

و در آفرینش آسمان ها و زمین اندیشه می کنند ، و می گویند : پروردگار ما ؛ این ها را به گزاف نیافریدی ،

پاک و بی عیبی خدایا ؛ پس ما را از عذاب آتش نگه دار .


امام علی علیه السلام فرمودند :

 

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم هر شب که برای نماز شب برخاستی ،

این دو آیت را بر خواندی .



 

   تفسیر ادبی و عرفانی :  

کلام خداوندی که خدائی جز او نیست ،

و آسمان و زمین را جز قدرت او عماد و پیوندی نه !

خداوندی که فَـلَـــک آفرید ،

و بر ذَروَه ی فلک ، مَـلَــک آفرید ،

آسمان آفرید و داغی از قدرت خویش بر او نهاد ،

و زمین آفرید و سَمَّتی از قهر بر او نهاد ،

آسمان به امر وی گردان ،

و زمین به قهر و جبر او در میدان ،

جنبش آسمان به امر و جبر او است ،

آرامش زمین به امر و قهـــــــر اوست ،

جنبش اندر آسمان و آرامش اندر زمین ،

هر دو به یکدگر بسته و به هم پیوسته اند ،


پاک است خـــــداونــــــدی که:

 

جنبش را علت آرامش ،


و آرامش را علت جنبش کرد !


و از ضــــدّی ، ضـــــدّی برآورد !


و ضـــــدّی را سبب قــــوام ضــــــدّی کرد !



 

پــروردگارا ؛

 

 ای حلیـم ؛ ای رحیم ؛ ای آمرزگار ؛


ای عیب پوش و ای عذر پذیـر


ای کارساز و دستگیر، نغزکـردار،


خوش گفتــار، لطیــف دیــدار.



اِلهـــی ؛

تـــو در ازل ما را برگرفتی


و کس نگفت که بردار ! 


اکنون که برگرفتی نه بگذار،


و در سایـــه لطف خود می دار


 

خدائی که اشارات او شواهد شریعت است

و بشارات او علامات حقیقت  

مصنوعات نشان قـدرت اوست

و مخلوقـات بیـان حکمت او 

موجـودات بر وجـود او برهـان،

 بدون زیــادت و نقصــان  

هرچه در وَهم تو آید که وی آنست!

 نه آنست، بلکه خالـق آن است

 

 

ای جوانمــرد ؛ 

 

 بدان که کار خـدا  بنا بر بی نیـــازی است

 

و تقصیـر بنـده بنـا بر ضعـف و بیچـارگی است!  

 

او ضعیفـان و بیچـارگان را دوست دارد.

 


            یادداشت برگزیده

شهیـــد عصــر تـاســوعـــا ( کلیک کنید )

 

 

اشکالات و انحرافات در سوگواری های ما

( کلیک کنید )



                                                                                                          یادداشت برگزیده

همـه شهیـدان حماسه کـربــلا ( کلیک کنید )


 

 

 

چون روز ده از ماه   محـرّم  بشود


 

هفتــاد دو   لاله  از چمن کم بشود

 


هفتــاد و دو   سینه سـرخ هجرت کردند 


با سـرورِ آفتـاب بیعـت کـردنــد

  

رفتنـد و بـه دریـای ابـد پیـوستند 

 

چون رود به اصل خویش رجعت کردند 

 

 

 

عاشورای حسینی ، سالروز شهادت جان گداز سومین خورشید ولایت و امامت


حضرت اباعبــدالله الحسین علیــه السلام

 

و یاران مخلص و با وفای ایشان را به شما و همه ی شیعیان و محبان آن حضرت


خاصه آقا و مولایمان حجــة ابن الحســـــن المهــــــدی

 

روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداه و عجل الله تعالی فرجه الشریف


تسلیت و تعزیت عرض می نمائیم      

 

و برای تعجیل در فرج مبارکشان  جهت انتقام خون شهیدان


و مرهم گذاری بر زخـــم دل ام الائمه حضرت فاطمة الزهراء سلام الله علیها دعـــا می کنیم





موضوع :


نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید (573 ) 

ســوره 3 : آل عمران  ( مدنی ـ 200 آیه دارد ـ جزء سوم ـ صفحه 50 )


( قسمت شصت و هفتـــم )


حیـات جــاودانی


 

( جزء چهارم صفحه 74 )

بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــم 

185 ـکُلُّ نَفْسٍ ذَآئِقَةُ الْمَوْتِ وَ إِنَّمَا تُوَفَّوْنَ أُجُورَکُمْ      

یَوْمَ الْقِیَامَةِ فَمَن زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَأُدْخِلَ الْجَنَّةَفَقَدْ فَازَ

وَ ما الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلاَّ مَتَاعُ الْغُرُورِ

 

تفسیر لفظی : 

هر تنی چشنده ی مرگ است ، و در روز رستاخیز مزدهای شما به تمامی به شما خواهد رسید ،و هر که را از دوزخ دور و به بهشت درآرند ، پیروز آمده و رسته است ، چه زندگانی این جهانی جز برخورداری به فریب چیز دیگر نیست . 

 

تفسیر ادبی و عرفانی :  


                   کریمــــا ؛

 

ای خــــــداونــــــــــــدی که بندگانت همه فانی اند و تو باقی ؛

ای خــــــداونــــــــــــدی که رهیگانت همه نبودنی اند و تو بودنی ؛


بودی تو و کَس نبود ؛

بمانی تو و کَس نَمانَد ؛

همه مقهور و تو قهّـــار ؛

همه مأمورند و تو جبـّار ؛

همه مصنوعند و تو کردگار ؛

همه مردنی اند و تو زنده ی جاوید ؛

همه رفتنی اند و تو ماندنی ؛

خداوندی گمارنده و با همه تاونده !


ای قوم از این سرای حوادث گذر کنید

خیزید و سـوی عالم عِلوی سفـر کنید

 

 

ای گروه مسلمانان ؛

            این سرای فانی گذرگاه است ،

نگرید تا دل بر آن نبندید ،

و آرام گاه نسازید ،

بَریدِ مرگ را به جان و دل پیشباز کنید ،

و نعیم آن جهانی و حیات جاودانی را خواستار شوید ؛

افسوس که تو ای بنده ی غافل ،

با چشم بیدار در حال و کار خود ننگری ،

و ساز رفتــــــن نیـــــــاری !

تا آن ساعت که آب حسرت و دریغ ،

گِرد دیده ات درآید ،

و غبار مرگ بر عذار مشکینت نشیند !

و آن روی (چهره) ارغوانی زعفرانی گردد !

مسکیـــن آدمـــی ؛

که پیوسته نظاره ی مرگ دیگران می کند !

و پندارد که همیشه ناظر مرگ دیگران است ،

و خود نخواهد مُـــرد !


سر زلف عروسـان را چو برگ نستـرن یابی


رخ گلبرگ شاهان را چو شاخ زعفران بینی !

 

 

ای رهــی ؛

اگر خود را می یابی و تدبیر خویش می کنی ؛

راهت آن است که در احوال گذشتگان ،

و سیرت رفتگان از این جهانیان ،

و جهان داران که بودند و مردند اندیشه کنی ؛

و در سرانجام کار آنان نگری ،

همان ها که تکبّـــر پلنگان  داشتند ،

آن یکی قصر قیصری می ساخت !

آن دگری ملک سلیمانی می خواست ،

آن ستمگر از جگر یتیمان کباب می کرد ،

و آن دیگری از خـــون مفلسان شراب می خورد !

آنان گلی بودند در شورستان دنیا شکفته !

ناگاه بادِ زهرآگینِ مرگ وزید ،

و رخسارشان را تاریک گردانید !

و پس از آن که چون گل بشکفتند ،

از بار بریختند و در گِل بخفتند !

اگر کسی را در دنیا از مرگ ایمنی بودی ،

آن کس رسول خدا بودی ،

که از فرزندان آدم هیچ کس ،

آن تقرّب و منزلت نزد خداوند نداشت ،

با این وصف فرمود :

هیچ کس در جهان جاویدان نیست ،

[ إِنَّکَ مَیِّتٌ وَإِنَّهُم مَّیِّتُونَ ]


 

پس انسان عاقل آن است که ،

دل به این دنیا و مقامات بی ارزش آن نبندد ،

و برای گذران عمر در رفــــــاه و آسایش چند روزه ،

با ستمگــــران و پلیــــدان ســــازش نکند !

و راهی رود که حسین علیه السلام رفت ،

و مردن رنگین را بر زندگی ننگین ترجیح داد !


بزرگ فلسفه ی قتــل شـاه دین این است


که مرگ سرخ  به از  زنـدگی ننگیـن است


نه ظلـم کن به کسی ، نی به زیر ظلـم برو


که این مرام حسین است و منطق دین است


شهیـــد عصــر تـاســوعـــا ( کلیک کنید )

 

 

اشکالات و انحرافات در سوگواری های ما

( کلیک کنید )



همـه شهیـدان حماسه کـربــلا ( کلیک کنید )


  

 

 

 

مــــولای مـــــا ؛

 

همه مشکلات مــــــا


ناشی از غیبت طولانی شماست


ای محبـوب دل هـا و ای منجی انسـان هـا



یا وَجِیهَاً عِـندَاللهِ اِشفَــع لَنا عِـنـــدَالله

 

 

برای تعجیل در فرج مبارکتـــــان دعا می کنیم




موضوع :


نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید (572 ) 

ســوره 3 : آل عمران  ( مدنی ـ 200 آیه دارد ـ جزء سوم ـ صفحه 50 )


( قسمت شصت و ششـــم )


شـریعتِ دوستـی



 

( جزء چهارم صفحه 73 )

بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــم 

181 ـلَّقَدْ سَمِعَ اللّهُ قَوْلَ الَّذِینَ قَالُواْ إِنَّ اللّهَ فَقِیرٌ   

وَ نَحْنُ أَغْنِیَاء سَنَکْتُبُ مَا قَالُواْ وَ قَتْلَهُمُ الأَنبِیَاءَ  بِغَیْرِ حَقٍّ

وَ نَقُولُ ذُوقُواْ عَذَابَ الْحَرِیقِ

 

    تفسیر لفظی : 

 

خداوند سخن آنان که گفتند خدا فقیر است و ما غنی ! شنیده است ، آری بنویسیم آن چه گفتند و از پیغمبران که به ناحق کشتند

و به آنان بگوئیم : اکنون بچشید مزه ی عذاب سوزنده را .

 

   تفسیر ادبی و عرفانی :

  

                                 کریمــــا ؛

ای خــــــداونــــــــــــد شنـــــــــــــوا ؛

که در شنوائی بی همتـــائی ،

شنونـــــــده ی آوازهــــــا ،

و رسنده به شنوائی خود به راز ها ،

و پاسخ دهنده ی نیاز ها ،

همو که به  موسی و هارون  هم گفت :

نزد فرعون بروید که من آن چه میان شما ها گذرد

همه را می شنوم و می بینم !

... قَالُواْ إِنَّ اللّهَ فَقِیرٌ ... 

این سخن  شبه شکـــوی  دارد که با دوست می راند ،

که دشمن چه می گوید ؟

تا دوست بنازد ، و باشد که دشمن از آن باز گردد !

و عجب آن که نعمت همچنان به دشمن می رساند ،

و با آن که ناســـزا می شنود ،

نعمت وانستاند !

و از روی اشارت گوید :

شما بندگان نیز ( در خصومت های شخصی )

 از دشمنان خویش درگذرید ،

و تا توانید عفو کنید ،

و نعمت و مدارات خود را از دوست و دشمن باز مگیرید !

و با دوست و دشمن و آشنــــــا و بیگانــــــه ،  

خــــــــوی نیکــــــو ، کار فرمائیــــــــد .


 

      الهـــی ؛

ای کــریم مهـربان ؛

ای لطیـــــــــف و رحـیـــــم ؛ 

یاد تـــو دل هارا شمع تابان است،

 و مهر تـــو زندگانی دوستان، 

نام تـــو جهان را رَوح و ریحـان است و عارف را غارت جان! 

نام تـــو گدازنده تن، رباینده دل، غارت کننده جان،  

 

این معاملت نه با هرخسی و دون همتی رود،

که این جز با جوانمردان طریقت

و راضیــــــــان حضرت نرود !

و جز حال ایشان نبود که انــــدوه عشق

به جان و دل خریدارند

و هـرچه دارند فـدای درد  و غم خویش کنند.


اکنـون که دلی به عـشـق دردی دارم


کان درد به صد هـزار درمـان ندهــم 

 

عارفی گفت:


من چه دانستم که بر کُشته دوستی قصاص است؟

چون نیک بنگریستم! این معاملت تو را با خواص است!  

در جستنبهشت جـان کنـدن باید،

و درگریختن از دوزخ ریاضت کشیـدن باید،

و در یافتن دوست ، جـان بذل کردن شایـد،

به جفای دوست از دوست دور بودن جفـا است

و در شریعتِ دوستی ،

جان از دوست به سرآوردن خطا است! 

 


 

   هرکه از جام تو روزی شربت شوق تو خورد


چون نماند آن شراب او داند آن رنج خمار

   


  

دریغـــــــــا !

 

که از همه جانب به ساحت حـق  راه است  

ولی رونده نه!

بوستــان عزت پراز میـوه های لطیـف است  

ولی خورنده نه!

عالَم همه پر از صـدف دعــوی است  

ولی یک گوهـر معنی نه!

همـه عالـم دل شـدهِ یوســف  

ولی هیـچ یک یعقـوب نــه!

 

مـرد باید کـه بـوی دانـد بُـرد

ورنه عالم پر از نسیــم صبــاست  

 

 

 

همه مشکلات مــــــا


ناشی از غیبت طولانی مولایمان


محبــوب دل هـا و منجی انســـان هـا

 

حضرت حجـة ابن الحسن العـسکـری المهــــدی(عج) است



یا وَجِیهَاً عِـندَاللهِ اِشفَــع لَنا عِـنـــدَالله

 

پس برای تعجیل در فرج مبارکشان زیاد دعا کنیم




موضوع :


<      1   2   3   4   5   >>   >
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز


* *