منوی اصلی
مطالب پیشین
تدبر در قرآن
آیه قرآن
لینک دوستان
خبرنامه
 
آمار وبلاگ
  • کل بازدید: 2005683
  • بازدید امروز: 84
  • بازدید دیروز: 116
  • تعداد کل پست ها: 1283
  • ****
درباره
محمّـد تــرابـی[961]

روح بلند مدیر وبلاگ خادم قرآن محمد ترابی در اسفند ۱۳۹۸ در ۶۷ سالگی به سوی معشوق شتافت. روحش شاد و یادش گرامی باد. اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
آرشیو مطالب
*

حدیث

*
لوگوی دوستان
دانشنامه سوره ها
سوره قرآن
کاربردی



نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید (593 )  

ســوره 4 : نســـاء  ( مدنی ـ 176 آیه دارد ـ جزء چهارم ـ صفحه 77)


  ( قسمت پـانــزدهـــم )


نسیـم اُنـس


 

 

 

( جزء پنجــم صفحه 84)

بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــم 

36 ـ وَاعْبُدُواْ اللّهَ وَلاَ تُشْرِکُواْ بِهِ شَیْئًا وَ بِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا

وَ بِذِی الْقُرْبَى وَالْیَتَامَى وَالْمَسَاکِینِ وَالْجَارِ ذِی الْقُرْبَى

وَالْجَارِ الْجُنُبِ وَالصَّاحِبِ بِالجَنبِ وَابْنِ السَّبِیلِ

وَ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ إِنَّ اللّهَ لاَ یُحِبُّ مَن کَانَ مُخْتَالًا فَخُورًا


تفسیر لفظی : 

خدا را بپرستید و هیچ چیز با وی شریک نگیرید و با پدر و مادر نیکوئی کنید ، و همچنین با خویشاوندان و یتیمان و بی نوایان

و با همسایه ی خویشاوند و همسایه ی بیگانه و رفیق هم سفر و با کسان راه گذر و مسافر و با بردگان خود به نیکوئی رفتار کنید

که خداوند بنده ی خود ستا و نازکش را دوست ندارد .


 

  تفسیر ادبی و عرفانی :

ابتدای آیت ذکر تــوحیــــــد است ،

و توحیـــداصل علوم و سِرّ معـــارف و مایه ی دین است ،

و بنای مسلمانی و حاجز میان دوست و دشمن است ،

هر طاعتی که توحید با آن نیست ؛

آن را ارجی و وزنی نـــه !

و سرانجام آن طاعت جز تاریکی و گرفتاری نیست ،

و هر معصیت که با آن توحید است ؛

حاصل آن جز آشنائی و روشنائی نیست ،

یکتا گوئی توحیــــد مؤمنـــــان است ،

و یکتــــــــا بینـــــی توحیـــد عارفـــان !

توحید مؤمن ؛ دیو رانَد ، گناه شوید ، دل گشاید ؛

توحید عارف ؛ علایق بَرَد ، خلایق شُویَد ، حقایق آرَد ،

توحید مؤمن ؛ پند برگیرد ، در بگشاید ، بار دهد ،

توحید عارف ؛ رسوم انسانیت محو کند ، حجاب بشریت بسوزاند ،

تا نسیم اُنس دمد ، و یادگار ازلی رسد و دوست به دوست نِگَرَد !

 

توحید مؤمن آن است که ؛

خـــــــدا را به یکتــــــــائی در ذات ،

و پاکی در صفات ،

و ازلیت در نام و نشان ،

گواهی دهد،

خدائی که آسمان و زمین را جز او خدائی نه ،

خدائی که به شأن و قدر از همه برتر ،

و به ذات و صفات بالاتر ،

 و از ازل تا ابــــد بزرگتر و والاتر است .


 

گفته اند : توحید مسلمانمؤمن سه جمله است :


اثبات صفات ، بی تفریـــط ،


نفـــی تشبیـــه ، بی تعطیــــل ،


بر ظاهـــــر رفتــــــن ، بی تخلیــــط ،

 

حقیقت اثبات آن است که ؛

هرچه خدا فرموده ، از خود بر بیان است ،

و آن چه مصطفی (ص) فرموده ، از حق بر عیان است ،

پس باید تسلیم و تصدیق در آن پیش گیری ،

و بر ظاهر آن بایستی ،

و آن را مَثَل نزنی ،

و به خیال گِرد آن نگردی !

که آن چه در علم خدا آید ،

در خیال نیاید ،

و باید از تفکر در آن بپرهیزی ،

و تکلف و تأویل در ان نجوئی ،

این است توحیـــد که با آن از دوزخ برهند ،

و از خشم حـــق آزاد شوند .

و به بهشت روند ،

اما توحید عارفان که زینت صدّیقـــان است ؛

نه کار آب و گِل است ،

و نه جای زبان و دل !

موحّد عارف به زبان چه گوید ؟

که حالش خود زبان است ،

توحید را چگونه تعبیر کند ؟

که با هر عبارتی عین بهتان است !

این توحید نه از خلق است ،

بلکه آن را از حق نشان است ،

و در حقیقت رستاخیـــــز دل و غارت جـــــان است .

( این مبحث ادامه دارد )

 


 

 

یادداشت برگزیده


راز کلیــد هــــا

 

لطفاً روی عنوان کلیک کنید


 

همه مشکلات و گرفتاری های ما


ناشی از غیبت طولانی مولایمــــــان


محبــوب دل هـا و منجی انســان هـا


قائـم آل محمّـد (ص) حضرت امــام مهــدی (عج) است


یا وَجِیهَاً عِـندَاللهِ اِشفَــع لَنا عِـنـــدَالله

 

 پس برای تعجیــــل در فـــرج مبارکشــــان دعا کنیم

 


کارت پستال درخواستی طراحان



موضوع :


نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید (592 ) 

ســوره 4 : نســـاء  ( مدنی ـ 176 آیه دارد ـ جزء چهارم ـ صفحه 77)


  ( قسمت چهـار دهـــم )


زخمی بر جان و دل


 

 ( جزء پنجــم صفحه 83)

بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــم 

  

32 ـوَلاَ تَتَمَنَّوْاْ مَا فَضَّلَ اللّهُ بِهِ بَعْضَکُمْ عَلَى بَعْضٍ   

لِّلرِّجَالِ نَصِیبٌ مِّمَّا اکْتَسَبُواْ وَ لِلنِّسَاء نَصِیبٌ مِّمَّا  اکْتَسَبْنَ

وَاسْأَلُواْ اللّهَ مِن فَضْلِهِ إِنَّ اللّهَ کَانَ بِکُلِّ  شَیْءٍ عَلِیمًا


تفسیر لفظی : 

آرزو نکنید و نخواهید از آن چه خداوند بعضی را بر بعضی دیگر فزونی داده ، که مردان را از آن چه کسب و کار می کنند

بهره ثواب است ، و بهره ی عمده آنان در جهاد است ، و زنان هم از آن چه کسب و کار کنند بهره ثواب است 

و آن در حفظ عفت و در طاعت شوی است ، و پیوسته تفضّل خدا را برای خود بخواهید که خداوند به هرچیزی دانا است


تفسیر ادبی و عرفانی :

بزرگان دین در این معنی گفته اند :

هرکس پنداشت که نابرده رنج به مقصود می رسد ،

او آرزو دار است !

و هرکس پنداشت که تنها با رنج و تعب به مقصود می رسد ،

او (تنها ) زحمت کش  است !

و ناتوان کسی است که پیرویِ هـــوایِ نفس کند ،

و آرزو با خــــــدا داشته باشد !


شیخ انصاری گفت :

او را به طلب نیابند !

اما طالب یابد ، و تاش نیابد طلب نکند !

و هرچه به طلب یافتنی باشد ، فرومایه است ،

یافتِ حق برای بنده پیش از طلب است ،

اما طلب او نخستین پایه است !

عارف ، طلب از یافتن یافت نه یافتن از طلب !

چنان که بنده ی فرمان بَــر و مطیع ،

طاعت را از اخلاص یافت نه اخلاص از طاعت !

سبب را از معنی یافت ، نه معنی از سبب ! 

بارخــدایـــا ؛

چون یافت تـــــو پیش از طلب و طالب است ،

پس بنـــــــده از آن روی در طلب است ؛

که بی قراری بر او غالب است ،

و طالب در طلب است در حالی که ؛

مطلوب پیش از طلب حاصل است !

این ، تـــو را کاری است بس عجب !

عجت تر آن که یافت نقد شد و طلب برنخاست !

حق دیده ور شد و پرده ی عزّت  بجا است .


دریای ملاحتی و موج حسنـات


کانون مکرّماتی و ذات حیــات


اندر طلب تو عاشقان در حسرات


جویند برای خویشتن آب حیـات

 

 

بعضی عارفان در معنی این آیت گفته اند :

 

راه بزرگان  نارفتـــه ، حال بزرگان خواهی ؟

از خود نَکِشته نهالی گلستانت آرزوست ؟

 

با دیده ی مجاهدت راه نبرده ، کعبه ی مواصلت خواهی ؟

از شـرک ناگسستـه و جانـانت آرزوست؟

 

محنت دوستـــان نادیـــــده ، دولت دوستان بین ؟

مجنـون نگشتـه ، رخ لیـلایـت آرزوست؟

 

تو پنداری قلم عهد بر جان عاشقان ، آسان کشیده اند ؟

زنّـار نابریده و ایمـانـت آرزوست؟

 

یا رقم دوستی بر دل ایشان به رایگان زدند ؟

مـردی نکـرده همّـت مـردانـت آرزوست؟

 

در حالی که آنان به هر چشم زدن ،

زخمی بر جان و دل خورده اند ،

و شربتی زهــــرآلود چشیده اند ،

لیکن ، نه هرکس سزاوار زخم است !

و نه هر جانی شایسته ی غم خوردن او است ،


با خـود پرستی و شــرک و ریـــای فــــاش


زنّـــار نابـریــده و ایمـانـت آرزوســت؟


فـرعـون وار لاف انــا الحـــقّ همـی زنـی


و انگاه قـرب مـوسی عمـرانـــت آرزوست؟


رحمت خدا بر آن جوان مردان باد که :

جان خویش را هدف تیـــر بــــلای او ساختند ،

و بار غم او را بر دل خویش محمــــل شناختند ،

و آن گاه در بلا و اندو ه جنین ترنّم کردند :


گر بُوَد غم خوردنت شایسته ی جان رهی


این نصیب از دولت عشق تو بس باشد مرا

آری ؛

زخمِ هرکس به اندازه ی ایمان او !

بـــــار هرکس به قدر توانائی او !

هرکس را قوّت تمام تر ، بار وی گران تر !

این است سِــرّ بیش توانائی مردان بر زنان !

که بار همیشه (غالباً) بر مردان است ،

و کمال قوّت و شرف ، همّت ایشان !

و بار به قــــــــدر قـــــوّت و یا به قـــــــدر همّت کشند !

 

 


 

 

یادداشت برگزیده


راز کلیــد هــــا

 

لطفاً روی عنوان کلیک کنید


 

 

 

همــــه مشکلات مــــــا


ناشی از غیبت طولانی مولایمان


محبوب دلهـا و منجی انسانهـا


حضرت حجـة ابن الحسن العـسکـری المهــــدی(عج) است



پس برای تعجیل در فرج مبارکشان زیاد دعا کنیم



موضوع :


نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید ( 591 ) 

ســوره 4 : نســـاء  ( مدنی ـ 176 آیه دارد ـ جزء چهارم ـ صفحه 77)


  ( قسمت سیـز دهـــم )


حقـایــق ایمـــان


 

( جزء پنجــم صفحه 83)

بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــم 

  

31 ـإِن تَجْتَنِبُواْ کَبَآئِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکَفِّرْ عَنکُمْ

سَیِّئَاتِکُمْ وَ نُدْخِلْکُم مُّدْخَلًا کَرِیمًا



 

تفسیر لفظی : 

 

اگر از گناهان بزرگ که شما را از آن باز می زنند دوری کنید ، ما گناهان شما را ناپیدا کنیم

و شما را در آوردنی نیکو در جایسندیده درآریم .

 

تفسیر ادبی و عرفانی :

 

گناهان بزرگ ( کبیـــره ) در راه شریعت ،

آن ها است که یاد شده ،

ولی گناهان بزرگ اهل صحبت  در کوی طریقت ،

به زبان اشارت نوعی دیگر است !

و ذوقی دیگر دارد !

چون اهــــل خـــدمت  دیگرند ،

و اهــــل صحبت دیگر !



 

خدمتیان مزدورانند و صحبتیان مقربانند ،

طاعت خدمتیان کبیره ی مقربان است ،

و نشانه ی گناهان بزرگ آن است که :

آدمی را در روش خویش ،

گاه گاهی فتــــرتی بیفتد ،

که فطرت او مغلـــوب اوصـــاف بشریت شود !

و حیات ایشان در معرض رسوم و عادات نکوهیده افتد ،

و حقایـــق ایمــــان به شوائب اغراض ،

و حظّ های نفسانی آمیخته و آلوده گردد ،

در آن حال اگر ندائی از غیب به داد آنان نرسد ،

و امیدی از صحبت ارادت ،

و صدق و سرور و وجد ،

آنان را پیش نیاید ،

هیچ گاه به خودی خود از چـــاه اغــــراض بیرون نیایند !

 

 

 

 

بزرگان دین گفته اند :

مرد تا به سر این خطرگاه نرسد ،

و این مقام فتــــرت باز نگذارد ،

مـراد و راهنمای دیگران نشود ،

مردی باید که هزار بار راه گم کرده باشد ،

تا کسی را از بی راهی به راه آرَد ،

که اول راه به راه باید آن گه راه باید !

آن کس که همـــــواره بر راه باشد ،

راه دانـــد ولی راه به راه ندانـــد !

و سِــرّ ِ زَلَّــت (لغزش) پیمبران و وقوع فتـــــرت ایشان همین است !


 

 

یادداشت برگزیده


راز کلیــد هــــا

 

لطفاً روی عنوان کلیک کنید


 

 

حسن یوسـف کف موسی دم عـیسـی داری


آنچه خوبــــان همه دارند تـــو یکجـا داری

 

 

همه مشکلات ما

ناشی از غیبت طولانی مولایمان

محبوب دلهـا و منجی انسانهـا

حضرت حجـة ابن الحسن العـسکـری المهــــدی(عج) است

پس برای تعجیل در فرج مبارکشان زیاد دعا کنیم

 



موضوع :


نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید ( 590 )

ســوره 4 : نســـاء  ( مدنی ـ 176 آیه دارد ـ جزء چهارم ـ صفحه 77)


  ( قسمت دواز دهـــم )


امّیـــد بنـــدگان 


 ( جزء پنجــم صفحه 83)

بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــم 

  

28 ـیُرِیدُ اللّهُ أَن یُخَفِّفَ عَنکُمْ وَخُلِقَ الإِنسَانُ ضَعِیفًا


تفسیر لفظی : 

 

خداوند می خواهد  بار شما سبک کند ، چون آدمیان ضعیف آفریده شدند.

 

تفسیر ادبی و عرفانی :

 

خداونـــــد میخواهد سنگینی بار گناهان را ،

با واردات دل های شما تخفیف دهد ،

و به وسیله ی قبـــول حمل امانت ،

بار گنــــاه  شما را سبک گرداند .

و رنج خواستن را با روح مواصلت تلافی کند .

در قرآن هرجا که نام انسان است ،

با صفتی ناپسندیده پیوند است !

چنــــــان که فرمــــــــوده :

انسان ظلــــــوم و کَفّـــــار (پوشاننده) است ،

انسان هلـــــوع ( پرجزع و فزع و حریص بر مال ) است ،

انسان در زیــــان کاری  است ،

و مانند آن ها !

این از آن سبب است که :

انسان از خــــــاک است ،

و خاک مایه ی کثافت ،

و اصل کدورت و تیرگی است ،

اما امیـــــد بنـــــدگان  به آن است که ،

خداوند آن روز که می آفرید ،

عیب را می دید و آن گاه با همان عیب می خرید !


 

خــداونـــدا ؛

تو ما را جاهل خواندی !


از جاهل جز جفا چه آید ؟


تو ما را ضعیف خواندی !


از ضعیف جز خطا چه آید ؟


 

خــداونـــدا ؛

ما را بر پیروزی بر نفس خویش ،


به واسطه ی ضعف و ناتوانی انکار کردی ،


دلیــــری و شوخی و گستاخی ما را هم از جهل انکار کن !

 

خــداونـــدا ؛

 

تو ما را برگرفتی و کس نگفت که بردار !


اکنون که خود برگرفتی وامگذار !


و در سایه ی لطف و عنایت خود نگه دار !


 

خــداونـــدا ؛

 

گر آب دهی نهال ، خود کاشته ای


ور پست کنی بنا ، خود افراشته ای


من بنده همانم ، که تو پنداشته ای


از دست میفکنم ، چو برداشته ای !


خــداونـــدا ؛

                                  

من نمی گویم مرا کمک کن !

که کمک کرده ای ، وامگـــــذار!

من نمی گویم به من محبت کن ،

محبت کرده ای ، محبتت را وامگیر ! 

من نمی گویم دستم را بگیر ،

گرفته ای ، رهایم مکن !

حتی یک چشم به هم زدن !


الهی لا تکلنی الی نفسی طرفة عیناً ابدا


خدایا حتی یک چشم به هم زدن مرا به خود وامگذار !

 

 

 

 

همه مشکلات و گرفتاری های ما


ناشی از غیبت طولانی مولایمــــــان


محبــوب دل هـا و منجی انســان هـا


قائـم آل محمّـد (ص) حضرت امــام مهــدی (عج) است


یا وَجِیهَاً عِـندَاللهِ اِشفَــع لَنا عِـنـــدَالله

 

 پس برای تعجیــــل در فـــرج مبارکشــــان دعا کنیم

 


کارت پستال درخواستی طراحان



موضوع :


نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید ( 589  )

ســوره 4 : نســـاء  ( مدنی ـ 176 آیه دارد  ـ جزء چهارم ـ صفحه 77)


  ( قسمت یاز دهـــم )


شـایستـه ی رحمـت

 

 ( جزء  پنجــم صفحه 82)


بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــم 


26  ـ یُرِیدُ اللّهُ لِیُبَیِّنَ لَکُمْ وَ یَهْدِیَکُمْ سُنَنَ الَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ

وَ یَتُوبَ عَلَیْکُمْ وَ اللّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ


 

تفسیر لفظی : 

 

خداوند می خواهد که راه پسندیده را از راه ناپسند برای شما بیان کند ، و شما را به راه نیکان که پیش از شما بودند

رهبری نماید و شما را از کارهای ناپسند توبه دهد که خداوند دانا و راست دانش است .


 

تفسیر ادبی و عرفانی :

این آیت بیــان شَـــرَف امّـــت محمّــــد (ص) ،

و اظهار عزت ایشان است ،

و منتِ خــــــــــدای بر ایشان !

آن منت و کرامت که ؛

بر دیگران از رفتــــگان و پیشینیان نباشد ،

که معاملت با آنان مکافات عمل بود که به ایشان رسید !

چنان که بعضی به صیحــــه ،

برخی به صاعقــه ،

گروهی به زمین فرو رفتن ،

و قومی به غرق شدن کیفــــر داد ،

 

و چون این امت ،

حال ایشان بشنیدند ،

و داستان آنان برخواندند ،

منتظر بودند تا در حق ایشان

از بارگاه احدیت ، چه فرمان رسد ؟

این بود که فرمان رسید که :

خداونــــــد تــــــوبــــه ی شما را می پذیرد ،

و به راه راست رهنمون می شود ،

و می فرماید :

با شما آن نکنیم که با آنان کردیم ،

که ایشان را سزاوار خسف و مسخ و غرق دانستیم ،

و شمــا را شایستــه ی توبـــت و رحمــت و مغفـــــرت !


 

الاهــی ؛ 

زنـدگی همه با نام تـو ،

 

و شـادی هـمه با یافت تـــو ، 

 

جان آن است که در او شناخت تــو است. 

 

خــدایا ؛

موجودِ نفس های جوانمـردانی، 

 

حاضر دلهـای ذکـرانی، 

 

نزدیکت نشان می دهند و برتر از آنی، 

 

دورت می پنـدارنـد و نزدیکتـر از جــانی! 

 

ندانــم کــه در جــانی یا خـود جــانی!


نـه اینــی و نـه آنـی!


جــان را زنــدگی می بایـد تـو آنـی!


 

گر پای من از عجز طلبـکار  تـو  نیست 

        

تا ظن نبـری که دل گرفتـار  تـو  نیست


زانهای نَیم که جان خریدار  تـو  نیست 

       

خـود دیـده ما محرم دیدار  تـو  نیست 

 

الاهـــــی؛

 

در دل دوستــان نـــور عنـایـــت پیـــدا ،


و جان هـا در آرزوی وصــالت حیــران !


چــون تــو  مولـی کـه راست؟


و چـون تو دوست کجـاست؟


هـرچه دادی نشان آئین فرداست!


و آنچه یافتیـم پیغام و خلعت برجاست ،


نشانت بی قــراری دل و راحت جــان است ،


و خلعت وصالـت در مشاهـده جلال، چه گویم که چون است؟


 

روزی که سراز پــرده بـرون خواهی کـرد

    

دانم که زمـانـه را زبـون خـواهـی کـرد !


گر زیب و جمـال از این فـزون خواهی کـرد  


یارب چه جگرهـاست که خـون خواهی کرد


الاهــــی ؛

 

همـه عالم تو را می خواهنـد  تا  تـــو کـرا خواهی؟


بنــازد کســی کـــه تـو او  را خـواهی ،


که  اگر بمــاند  تــو او  را در راهی


ای جوانمــــرد؛

 

آن را که خواست در ازل خـواست ،


و آن را که نــواخت در ازل نواخــت ،


کارها در ازل کرده و امــروز می نمـــاید،


سخن هــا در ازل فرموده و امـروز می شنـوانـد ،


خلعـت ها در ازل دوختـه و امـــروز می پوشــانــد

 

 

مـــولای مــن ؛

 

 

این جمعـه هم گذشت و نیامدی

 

 

و ما همچنـــــان منتظــــــریم

 

تا جمعه فرخنده ای که امام و پیشوایمان

 

حضــرت حجــة ابن الحســن العسکـــری


آن که دل ها به یادش در طپـــش


و چشم ها به اشک است

 

بیاید و کام تشنگان عدالت را سیراب نماید

 

 برای تعجیل در فرج مبارکشان دعا کنیم




موضوع :


<   <<   146   147   148   149   150   >>   >
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز


* *