سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منوی اصلی
مطالب پیشین
تدبر در قرآن
آیه قرآن
لینک دوستان
خبرنامه
 
آمار وبلاگ
  • کل بازدید: 1989341
  • بازدید امروز: 76
  • بازدید دیروز: 36
  • تعداد کل پست ها: 1283
  • ****
درباره
محمّـد تــرابـی[962]

روح بلند مدیر وبلاگ خادم قرآن محمد ترابی در اسفند ۱۳۹۸ در ۶۷ سالگی به سوی معشوق شتافت. روحش شاد و یادش گرامی باد. اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
آرشیو مطالب
*

حدیث

*
لوگوی دوستان
دانشنامه سوره ها
سوره قرآن
کاربردی



نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید(454) 

ســوره 2 : بقـــره  ( مدنی ـ 286 آیه دارد ـ جزء اول ـ صفحه 1 )

( قسمت شصـت و پنجــم) 

میـان آب وآتـش

 

 

( جزء دوم صفحه 28 )

بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــمِ:

185 ـ  شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِیَ أُنزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَ بَیِّنَاتٍ

مِّنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ فَمَن شَهِدَ مِنکُمُ الشَّهْرَ فَلْیَصُمْهُ وَ مَن کَانَ

مَرِیضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَیَّامٍ أُخَرَ یُرِیدُ اللّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ

وَ لاَ یُرِیدُبِکُمُ الْعُسْرَ وَ لِتُکْمِلُواْ الْعِدَّةَ وَ لِتُکَبِّرُواْ اللّهَ

عَلَى مَا هَدَاکُمْ وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ

 

ماه رمضان که قرآن در آن ماه نازل شد ، رهنمون مردمان و نشانه های راهنمائی و جدائی میان حق و باطل است ،

پس هرکس از شما که ماه را دید ( و مقیم بود ) باید روزه بدارد ، و هرکس که بیمار یا در سفر است ،

به همان عده ، از روزهای دیگر روزه بدارد ، چون خداوند برای شما آسانی خواهد نه سختی !

و باید که شماره روزه را تمام و کامل کنید ، و خداوند خویش را به بزرگی بستائید ،

که شما را هدایت کرد تا مگر او را سپاس گزارید .

توضیح : از اتفاقات جالبی که در این وبلاگ قرآنی روی می دهد این است که بدون هیچ گونه تغییری

در برنامه نگارش مطالب ، گاهی یادداشت یک روز دقیقاً مصادف می شود با حوادث تاریخی همان روز ! 

 و این بار نیز برای چندمین مرتبه است که این اتفاق نادر روی میدهد !

 آری ؛ در آستانه ماه مبارک رمضان هستیم و مطلب ما هم بهمان ترتیبی که جلو می آمد

رسیده به آیات مربوط به روزه و رمضان ،

 

ایام پر فیض و برکترمضان المبارک

بر شمــــا و همه مسلمانان مبـــــارک باشد

 

اینک ماه رمضـــان آمد که


هم بســــوزد و هم بشـــویـــــــد ،


به آتش گرسنگی تــن مــــا را بســوزانــــد ،


و به آب تــوبــــه دل های گنــــاه کاران را بشوید ،


ای مسکیــــن ؛

 

که قـــــدر این نعمـــــت را نــدانـــی ،

هرکجا در جهان نوازش و شرفی در جهــــان است ،

در کنار تــــــــو نهــــــادنــــــد !

چنان که اســـــلام که از همه آئین ها بـــــرتــــر است ،

بهتــــرین دیــــن تــــــــو آمد ،

قـــــرآن که از همه  کتــــاب ها عــزیــــــــزتــر است ،

کتـــــــــاب تــــــــو آمد ،

و محمّد مصطفی (ص) که پیشرو جهانیان است ،

پیغمبـــــــر تــــــــو  قــــرار داد ،

و کعبــــــه که شریف ترین خــانــــــــه هاست،

قبــلـــــــه تــــــــو  کرد ،

و مـــاه رمضــان که شریف ترین مـــــــــاه هاست ،

موســــــــم معاملت تــــــــو  دانسته ،

مـــــــــاه ی که در آن  گنـــــاه آمرزیــــــده می شود ،

دیــــــــوهــــــــا رانـــــــده ،

درهـــــای بهشت گشـــــــوده ،

و درهای دوزخ  بستــــــه می شود !



گر بسـوزد گـو بســوز و ور نـوازد گو نواز

عاشـق آن به کـو میـان آب و آتش  در  بُــوَد

تا بدان اول بسـوزد ، پس بدین غرقـه شـود

چون ز خود بی خـود  شود معشوقش اندر بر بُوَد

 

 

حضرت علی علیه السلام فرمودند :

این ماه رمضــان را از آن جهت رمضان گفتند که

خـــــداونـــــــد در این مـــــاه ،

دل های عارفان را از غیـــر خــــود بشوید ،

پس به مِهــــــــر خود بسوزد !

گاه در آتش دارد گاه در آب !

گاه تشنـــه گاه غـرقـــــاب !

نه غـرقـــــــه را سیـــــــراب !

و نه تشنــــــه را خـــــواب !

در عشق تـو بی سریم سرگشته شـده

وز دست امیــد مـا سر رشته شده !

مانند یکی شمــع به هنگام صبـوح

بگداختـه و سوختـه و کشتـه شده !

 

 

همه مشکلات و گرفتاری های ما

ناشی از غیبت طولانی مولایمــــــان

محبــوب دل هـا و منجی انســان هـا

قائـم آل محمّـد (ص) حضرت امــام مهــدی (عج) است

 

 پس برای تعجیــــل در فـــرج مبارکشــــان دعا کنیم




موضوع :


بسم الله الرحمن الرحیم

مــاه تـوبــه

 

 

 

اینک ماه رمضـــان آمد که

هم بســــوزد و هم بشـــویـــــــد ،

به آتش گرسنگی تــن مــــا را بســوزانــــد ،

و به آب تــوبــــه دل های گنــــاه کاران را بشوید ،


 

 

حضرت علی علیه السلام فرمودند :


این ماه رمضــان را از آن جهت رمضان گفتند که

خـــــداونـــــــد در این مـــــاه ،

دل های عارفان را از غیـــر خــــود بشوید ،

پس به مِهــــــــر خود بسوزد !

گاه در آتش دارد گاه در آب !

گاه تشنـــه گاه غـرقـــــاب !

نه غـرقـــــــه را سیـــــــراب !

و نه تشنــــــه را خـــــواب !

 



موضوع :


نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید(453) 

ســوره 2 : بقـــره  ( مدنی ـ 286 آیه دارد ـ جزء اول ـ صفحه 1 )

( قسمت شصت و چهــارم) 

مهمـانی حـقّ


 

توضیح : از اتفاقات جالبی که در این وبلاگ قرآنی روی می دهد این است که بدون هیچ گونه تغییری

در برنامه نگارش مطالب ، گاهی یادداشت یک روز دقیقاً مصادف می شود با حوادث تاریخی همان روز ! 

 و این بار نیز برای چندمین مرتبه است که این اتفاق نادر روی میدهد !

 آری ؛ در آستانه ماه مبارک رمضان هستیم و مطلب ما هم بهمان ترتیبی که جلو می آمد

رسیده به آیات مربوط به روزه و رمضان ،

این ایام پر فیض و برکت بر شما و همه مسلمانان مبارک باشد

 

( جزء دوم صفحه 28 )

بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــمِ 

183 ـ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ

کَمَا کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ

ای کسانی که ایمان آورده اید ، بر شما  روزه  نبشته آمد ،

چنان که بر پیشینیان نیز نبشته بود ، تا مگر باز شما پرهیزکار شوید .

 

مفسران نوشته اند :

بر ترسایان پیشینیان روزه ماه رمضان را واجب کردند ،

و چون روزه ، گاه در تابستــــــان گرم ،

و گاهی در زمستان سرد واقع می شد ،

آن ها به روز بهـــــار تغییر دادند !

و ده روزه کفّــــاره را علاوه کردند !

و بر اول و آخر رمضان یک روز روزه افزودند !

ولی پیغمبر (ص) فرمود :

روزه را با دیدن ماه بگیرید ،

و با دیدن ماه بعد بخورید ،

و افزون بر آن درست نیست .

برخی نوشته اند :

خداوندروزه روزهای سیزده و چهارده و پانزده هر ماه را

بر آدم صفی (ع) واجب کرد !

علت آن بود که چون به زمین آمد ،

از گرمی و تابش آفتاب سوخت ،

و سیـــــــــاه شد !

ولی پس از روزه سه روز ، بدنش سفید شد !

به این جهت آن سه روز را ایــام البیـــض خوانند !

پس پیشینیان از آغاز آدم هم روزه داشته اند ،

 

پیغمبر (ص) فرموده اند :

روزه نصف صبـــــــر است ،

و صبــــــر نصـــــــــف ایمـــــــان ،

و دارای  ســـــــه رکن  است :

1 ـ باید بدانند که ماه رمضان  29 یا 30  روز است ،

و به گفته یک عـــدل  اکتفــــــا کنند !

اما در آخـــر مـــاه دو عــــدل  باید ،

و اگر شهری که ماه دیده اند

با شهر دیگر که ماه ندیده اند

16 فرسنگ فاصله باشد ؛

بر شهر دوم پیروی واجب نیست .

2 ـ رکن دوم نیت است ، که هر شب باید نیّــــت روزه کرد .

 3 ـ از خوردن و آشامیدن از روی قصد و عمد خود داری باید کرد .

 

 

در این آیتخــــداونــــد

به زبان اشارت و بیان حکمت می فرماید :

ای شما که ایمان آورده اید ؛

روزه به شما نبشته شده ،

از آن جهت که شما  مهمـــان حــــقّ  خواهید بود ،

تا فردا در بهشت میمانان گرسنه به میهمانی روند !

چون کریمان کسی را که به میهمانی برند

دوست دارند که میهمان گرسنه باشد

تا به دل میهمان شیرین تر آید !

 

نقــل شـــده :

عارفی دعوتی ساخت هیچ کس نیامد !

دست به دعا برداشت و گفت :

خــدایـــا ؛

اگر بندگان را فردا به آتش فرستی ،

بهشت و نعیم آن هم چون سفره باشد

که خورنده بر آن نیست !

############################

آری ؛ هرچه خزینه نعمت خداوند است ،

همه برای مؤمنان و خورندگان است !

که خود نخورد ، و از آن جاست که فرمود :

صمدیت مراست ، خود نه بخورم و نه بیاشامم ،

و روزه داران  خــود را پاداش بی حساب  دهم ،

که خواستـــــه مـــــا را پـذیــرفتــــــه ،

و از روی ناخوردن دوستی ما را خواسته اند !

 

حکمت دیگر روزه آن است که :

خـــداونــــــــدان نعمــــــــت ،

حال درویشان و گرسنگی ایشان را بدانند ،

و با ایشان یاری کنند !

از این جا بود که خداوند ،

از اول محمّد (ص) را یتیم کرد !

تا یتیمان را نــــوازش کند ،

پس غریب کرد ، تا غریبان را رحمت آورد،

و بی مال کرد ، تا ناداران را فراموش نکند !

با تو در فقر و یتیمی ما چه کردیم از کرم

تو همان کن ای کریم از خلق ما با خلق ما

روزه مؤمنان را به زبان شریعت شنیدی ،

اکنون روزه عارفان را به زبان طریقت

از اهل حقیقت بشنو !

اگر تــو تــــــن به روزه دادی ،

ایشان دل را به روزه دادند ،

تو از بامداد تا شامگاهان روزه داری کردی ،

و ایشان از اول تا آخر عمر روزه دارند !

میدان روزه تــــــــــو یک روز !

و میدان روزه آنان یک عمر است !

شبلی یکی از مریدان را گفت :

توانی روزه همیشگی گیری ؟

گفت : چون است ؟

گفت : آن که همه عمر خود را یک روز سازی و به روزه باشی !

 و پس به دیدار خداوند روزه را بگشائی ؟ !

خــدایـــــا ؛

در این درگاه ، همه ما نیازمند روزی باشیم ،

که قطره ای از شراب محبت ،

بر دل مـــــا ریــــــزی !

تا که ما را بر آب و آتش بر هم آمیزی !

ای بخت ما ، از دوست رستخیزی !



همه مشکلات مــــــا

ناشی از غیبت طولانی مولایمان

محبوب دلهـا و منجی انسانهـا

حضرت حجـة ابن الحسن العـسکـری المهــــدی(عج) است

پس برای تعجیل در فرج مبارکشان زیاد دعا کنیم

 

 

 



موضوع :


نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید(452) 

ســوره 2 : بقـــره  ( مدنی ـ 286 آیه دارد ـ جزء اول ـ صفحه 1 )

( قسمت شصـت و ســوم) 

 

شـرع دوستــی  

آفتــاب سعــادت 

  (وصیّت)

   

( جزء دوم صفحه 27 )

بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــمِ 

180 ـ کُتِبَ عَلَیْکُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ إِن تَرَکَ خَیْرًا الْوَصِیَّةُ

لِلْوَالِدَیْنِ وَالأقْرَبِینَ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِینَ

بر شما نوشته اند که هرگاه مرگ یکی از شماها نزدیک شد ، اگر دارائی دارد وصیّــت کند ،

برای پدر و مادر و خویشان به اندازه و انصاف ، و به سزا و راستی برای پرهیز کنندگان

 

وصیت خداوندان مال ، دیگر است ،

و وصیت خداوندان حال ، چیز دیگر !

وصیت تـــوانگـــران از مال ،

و وصیت درویشان از حال ،

توانگران به آخر عمر ، از ثلث مال بیرون آیند ،

و درویشان از صفای احوال و صدق اعمال بیرون آیند !

چندان که گناهکار از کردار بد خویش بترسد ،

عارف با صدق اعمال و صفای احوال ،

ده چندان بترسد ، و بر خود بلرزد !

اما میان این دو ترس تفاوت بسیار است ،

چه گناهکار همه از عقوبت و هم از بدی عاقبت ترسد ،

ولی ترس عارف از اجلال و اطلاع حق است !

که ترس عارف را هیبت !

و ترس عاصی را خوف نامند !

خوف از خبر آید !

ولی هیبت از عیان زاید !

ترس عارف نه پیش دعا حجاب گذارد ،

نه پیش امید دیوار !

ترسی است گدازنده و کشنده ،

تا ندای ( نترسید و دلتنگ نباشید ) نشنود نیارامد !



ابوسعید ابوالخیر ، همین حال را هنگام مرگ داشت !

چونان که مریدانش گفتندش :

ای شیخ ؛ قبله سوختگان بودی !

و مقتــــــــــدای مشتـــاقـــان !

و آفتـــــــــاب جهـــــــان !

اکنون که روی به حضرت عزت نهادی ،

این سوختگان را وصیتی کن ،

 و سخنـــــــی گوی که یادگار باشد !

 

او گفت :


پر آب دو دیده و پر آتش جگـرم

پر باد دو دستم و پر از خاک سرم !


با این حــال که به حضــرت عـزّت می روم !

 

چه سخنـــــی گویــــــــــم ؟



 

 

بُشر حافی هنگام مرگ گریستن آغاز کرد ،

او را گفتند : مگر زندگی را دوست داری ؟

و از مرگ می هراسی ؟

گفت : نه ، ولی بر خـــــــــــدا  رسیدن

کاری بس بزرگ است و سهمگین !

این حال گروهی است که به وقت رفتن ،

هیبت و دهشت از تجلی ذات بر ایشان چیره شود ،

و تا ندای ( لا تخافـــوا ) نشنوند نیارامند !


 

 

کسی نزد عارفی آمد و گفت :

در خواب به من نمودند که :

تو را یک سال زندگی مانده !

عارف یکی بر سر زد و گفت :

آه ! که یک سال دیگر در انتظار بماندیم !

آن گاه برخاست و در وجد وجدان خویش جنبشی کرد

و اضطرابی نمود ، و از خود بی خود شد و گفت :

کی باشد که آفتاب سعادت برآید

و مــاه دولـــت به در آید !


کی باشد کین قفس بپـــردازم

در باغ الهـی آشیـــان سازم !

 

عارفی دیگر را که همواره در زندگی اندوهناک

و فرو گرفته و هرگز نخندید، مرگ فرارسید !

گروهی نزد وی آمدند ، او را خندان دیدند !

پرسیدند : این چه حال است

که ما تو را هرگز خندان ندیدیم ؟

اکنون که وقت مردن است خندانی ؟

گفت : چرا نخندم ؟

که آفتــــاب جــــدائی به سر دیـــــوار رسید !

و روز انتظــــــارم به سر رسید !

اینک درهای آسمان گشاده ،

و فرشتگان ندا در می دهند که فلان می آید !


 

وصل آمد و از بیم جــدائی رستیم

با دلبـر خـود به کـام دل بنشستیم !


 

 

این جمعه هم گذشت و نیامد !

.... و ما همچنان جمعه ها را منتظریم

تا جمعــــه ای کـــه تـــو بیــایی

برای تعجیل در آمدنت دعا می کنیم


   



موضوع :


نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید(451)

ســوره 2 : بقـــره  ( مدنی ـ 286 آیه دارد ـ جزء اول ـ صفحه 1 )

( قسمت شصت و دوم) 

کــوی دوستــی


 

    

( جزء دوم صفحه 27 )

بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــمِ 

178 ـ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِصَاصُ فِی  الْقَتْلَى

الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَالْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَالأُنثَى  بِالأُنثَى فَمَنْ عُفِیَ لَهُ مِنْ أَخِیهِ

شَیْءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَدَاء إِلَیْهِ بِإِحْسَانٍ ذَلِکَ تَخْفِیفٌ مِّن رَّبِّکُمْ

وَ رَحْمَةٌ فَمَنِ اعْتَدَى بَعْدَ ذَلِکَ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِیمٌ

ای شما که ایمان آورده اید ، بر شما نوشتند قصاص  را ، یعنی کشتن به کشتن ، آزاد به آزاد ، بنده به بنده ، زن به زن ،

و هرکس بخشد و از کار برادرش چیزی فرو گذارد ، و در پی دیت  سپردن رود ، و به نیکوئی کار گزارد ،

این گذشت و رفتار نیک ، سبک کردن کار است از سوی خداوند و بخشودنی است آشکارا ،

و هرکس که از اندازه بگذراند و افزونی جوید ، و باز خون ناحق ریزد ، و دیت  ستاند ،

به عذاب دردناک خداوند گرفتار آید !

 

این آیت نـــدای تــــن و دل و جـــــان است ،


که می گــــویـــــــــــــد :


ای کسانی که ایمـــان آورده اید ،

اگر می خواهید قـــدم در کوی دوستی نهید ،

نخست باید دست از دل و جان بردارید !

و در شرع دوستی ،

جان به قصــــاص از تــــو بستانند !

و دارائی تـــو برای دیـت به دست بگیرند !

اگر مرد کاری درآی ،

وگرنه از خویشتن دوستی و تر دامنی کاری نرود !

 

از پی مردانگی ، پاینــده ذات آمد چنـار

وز پی تردامنی ، اندک حیـات آمد سمـن

جان فشان و راه کوب و دادزی و مرد باش

تا شوی باقی ، چو دامن بر فشانی زین دمن


 

 

آری ؛ عجب کاری است کار دوستی !


و شگفت شرعی است شرع دوستی !


هر کُشته ای را در جهان ،


قصــــاص یا دیـت بر قاتـــــــل واجب ،


ولی در شرع دوستی


هم قصــــاص است و هم دیـت !



 

خــدایــــا ؛


من چه دانستم که بر کُشته دوستی  قصــــاص است !


چون نیــــــک نگریستم ،


تــــو را این معامله با خــــواص است !


من چه دانستم که دوستی قیامت محض است ،


و از کشته دوستی دیـت خواستن فرض است !



 

 

شگفتـــا !

این چه کار است ؟ و آن چه کار ؟


قــــومی را بسوخت !


قـــومی را بکشت !


نه یک سوخته پشیمان شد !


و نه یک کشته برگشت !


 

در عشق تـو داد من ستم های تو باد

جانی دارم که فدای غم های تـو باد!

 

جانـــــــان من !

 

 قائـم آل محمّـــــد (ص)

 

 هـر جمعـــه را به این امیـــد آغاز می کنیم

که شـایـد تـــــو در این جمعـــــه بیــــایی

و کام تشنــگان عـدالـت را سیـــراب نمـــایی


 

برای انتقــام خـون شهیـدان


و درهم کوبیدن کاخ های استبداد

 




موضوع :


<      1   2   3   4   5   >>   >
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز


* *