نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید(451)

ســوره 2 : بقـــره  ( مدنی ـ 286 آیه دارد ـ جزء اول ـ صفحه 1 )

( قسمت شصت و دوم) 

کــوی دوستــی


 

    

( جزء دوم صفحه 27 )

بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــمِ 

178 ـ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِصَاصُ فِی  الْقَتْلَى

الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَالْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَالأُنثَى  بِالأُنثَى فَمَنْ عُفِیَ لَهُ مِنْ أَخِیهِ

شَیْءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَدَاء إِلَیْهِ بِإِحْسَانٍ ذَلِکَ تَخْفِیفٌ مِّن رَّبِّکُمْ

وَ رَحْمَةٌ فَمَنِ اعْتَدَى بَعْدَ ذَلِکَ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِیمٌ

ای شما که ایمان آورده اید ، بر شما نوشتند قصاص  را ، یعنی کشتن به کشتن ، آزاد به آزاد ، بنده به بنده ، زن به زن ،

و هرکس بخشد و از کار برادرش چیزی فرو گذارد ، و در پی دیت  سپردن رود ، و به نیکوئی کار گزارد ،

این گذشت و رفتار نیک ، سبک کردن کار است از سوی خداوند و بخشودنی است آشکارا ،

و هرکس که از اندازه بگذراند و افزونی جوید ، و باز خون ناحق ریزد ، و دیت  ستاند ،

به عذاب دردناک خداوند گرفتار آید !

 

این آیت نـــدای تــــن و دل و جـــــان است ،


که می گــــویـــــــــــــد :


ای کسانی که ایمـــان آورده اید ،

اگر می خواهید قـــدم در کوی دوستی نهید ،

نخست باید دست از دل و جان بردارید !

و در شرع دوستی ،

جان به قصــــاص از تــــو بستانند !

و دارائی تـــو برای دیـت به دست بگیرند !

اگر مرد کاری درآی ،

وگرنه از خویشتن دوستی و تر دامنی کاری نرود !

 

از پی مردانگی ، پاینــده ذات آمد چنـار

وز پی تردامنی ، اندک حیـات آمد سمـن

جان فشان و راه کوب و دادزی و مرد باش

تا شوی باقی ، چو دامن بر فشانی زین دمن


 

 

آری ؛ عجب کاری است کار دوستی !


و شگفت شرعی است شرع دوستی !


هر کُشته ای را در جهان ،


قصــــاص یا دیـت بر قاتـــــــل واجب ،


ولی در شرع دوستی


هم قصــــاص است و هم دیـت !



 

خــدایــــا ؛


من چه دانستم که بر کُشته دوستی  قصــــاص است !


چون نیــــــک نگریستم ،


تــــو را این معامله با خــــواص است !


من چه دانستم که دوستی قیامت محض است ،


و از کشته دوستی دیـت خواستن فرض است !



 

 

شگفتـــا !

این چه کار است ؟ و آن چه کار ؟


قــــومی را بسوخت !


قـــومی را بکشت !


نه یک سوخته پشیمان شد !


و نه یک کشته برگشت !


 

در عشق تـو داد من ستم های تو باد

جانی دارم که فدای غم های تـو باد!

 

جانـــــــان من !

 

 قائـم آل محمّـــــد (ص)

 

 هـر جمعـــه را به این امیـــد آغاز می کنیم

که شـایـد تـــــو در این جمعـــــه بیــــایی

و کام تشنــگان عـدالـت را سیـــراب نمـــایی


 

برای انتقــام خـون شهیـدان


و درهم کوبیدن کاخ های استبداد

 




موضوع :