سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منوی اصلی
مطالب پیشین
تدبر در قرآن
آیه قرآن
لینک دوستان
خبرنامه
 
آمار وبلاگ
  • کل بازدید: 1985358
  • بازدید امروز: 83
  • بازدید دیروز: 35
  • تعداد کل پست ها: 1283
  • ****
درباره
محمّـد تــرابـی[962]

روح بلند مدیر وبلاگ خادم قرآن محمد ترابی در اسفند ۱۳۹۸ در ۶۷ سالگی به سوی معشوق شتافت. روحش شاد و یادش گرامی باد. اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
آرشیو مطالب
*

حدیث

*
لوگوی دوستان
دانشنامه سوره ها
سوره قرآن
کاربردی



نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید ( 634 )  

ســوره 5 : مـــائـده  ( مدنی  ـ  120  آیه دارد  ـ جزء ششم  ـ  صفحه 106)


    ( قسمــت دهـــم ) 


 نفس اَمّـــارَه

 

 

( جزء  ششــم  صفحه   117 ـ آیه  51  )

بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــم

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ الْیَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِیَاء بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاء بَعْضٍ

وَ مَن یَتَوَلَّهُم مِّنکُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللّهَ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ


قدرتهای مداخله گر میخواهند به مردم کشورها القا کنند که استقلالشان با پیشرفت منافات دارد؛ کسانی هم در داخل کشورها از جمله در ایران حرف آنها را تکرار میکنند.


قابل توجـــه بعضی کسان :

 

تفسیر لفظی :

 

اى کسانى که ایمان آورده‏ اید ؛ یهود و نصارى را دوستان [خود] مگیرید

[که] بعضى از آنــــــــــان دوستـــــــــان بعضى دیگرند و هر کس از شمــــــا

آنها را به دوستى گیرد از آنان خواهد بود ، آرى خدا گروه ستمگران را راه نمى‏ نماید

 

تفسیر ادبی و عرفانی :

 

خداوند تبارک و تعالی به ندای کرامت بندگانش را می خوانَد ، و از روی لطافت ایشان را می نوازد ، و از رأفت و رحمت دل آنان را از اغیار به سوی خود می گردانَد ، و می فرماید :

بیگانه را دوست مگیرید ، و دشمن را به صحبت خود مپسندید ، در کار خدا دوست گیرید و در دین خدا یار پسندید ، حقایق ایمان را از دوستی اولیاء حق جوئید ، و آن را در دشمنی با دشمنان دین یابید !

 

مصطفی (ص) فرمودند :

محکم ترین رشته ی ایمان ، دوستی و دشمنیدر راه خداست ،

و دشمنان دین یکی شیطان است و دیگری نفس امّاره ،

و دشمنی نفس اماره از شیطان سخت تر است !

که شیطان در مؤمن طمع ایمان نکند ، بلکه از وی طمع معصیت دارد ،

ولی نفس اماره او را به کفر کشد و از وی طمع کفر دارد ،

شیطان ز لاحول بگریزد ولی نفس اماره نگریزد ،

نفس اماره آدمی را به بدکاری امر می کند ،

و بزرگترین دشمن انسان نفس او است که میان دو پهلوی او قرار دارد .

 

یوسف (ع) ، صدّیق بود که او را در چـــــــاه افکندند و به بندگی بفروختند

و سال ها در زنـــــــــدان بماند ، و نفس امّــــــاره نتوانست بر او چیـــــــره شود .



موضوع :


نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید ( 633 )    

ســوره 5 : مـــائـده  ( مدنی  ـ  120  آیه دارد  ـ جزء ششم  ـ  صفحه 106)


( قسمــت نهـــم )


کمـــال احــدیـت

     

( جزء ششــم صفحه   113 ـ آیه 44 ) 

بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــم 

إِنَّا أَنزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِیهَا هُدًى وَ نُورٌ یَحْکُمُ بِهَاالنَّبِیُّونَ الَّذِینَ أَسْلَمُواْ

لِلَّذِینَ هَادُواْ وَالرَّبَّانِیُّونَ وَالأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُواْ مِن کِتَابِ اللّهِ

وَ کَانُواْ عَلَیْهِ شُهَدَاء فَلاَ تَخْشَوُاْ النَّاسَ وَاخْشَوْنِ وَلاَ تَشْتَرُواْ بِآیَاتِی

ثَمَنًا قَلِیلًا وَ مَن لَّمْ یَحْکُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْکَافِرُونَ


تفسیر لفظی :

 

ما تورات را که در آن رهنمود و روشنایى بود نازل کردیم

پیامبرانى که تسلیم ] فرمان خدا] بودند به موجب آن براى یهود

داورى مى‏ کردند و [همچنین] الهیون و دانشمندان به سبب آنچه

از کتاب خدا به آنان سپرده شده و بر آن گواه بودند پس از مردم نترسید

و از من بترسید و آیات مرا به بهاى ناچیزى مفروشید و کسانى که به موجب

آنچه خدا نازل کرده داورى نکرده‏ اند آنان خود کافرانند

 

تفسیر ادبی و عرفانی :

 

در این آیت هم مدح به سزا است و هم تشریف تمام و هم تعظیم نیکو ،

مدح آن جلال الوهیت است و تعظیم آن کمال احدیت ، و تشریف بندگان در راه خدمت ، مدح با ذات می گردد ، و تعظیم با صفات ، و و تشریف با اعمال ،

جلال خود را خود بستود ، و تعظیم صفات خود را خود بنمود ، و دانست به علم قدیم که نهاد بشریت و عجز عبودیت هرگز مبادی جلال الوهیت درنیابد و به شناخت کمــــــال احــدیّــــت  نرسد ! و عزت قرآن به این عجز گواهی می دهد که می فرماید : مردم قــــــدر او را چنان که باید نشناختند .


چنان که شیخ انصاری گفت :


خــدایـــــا ؛

 

نه شناخت تو را توان ، نه ثنای تو را زبان ، نه دریای جلال تو را کران ،

نه کفر کافران تو را زیان ، پس مدح و ثنای تو را چون توان ؟


در تورات هم رهنمونی هست اما برای راه بردن ، و روشنائی هست اما برای بینندگان ، بارخواهان را بار است ، و راه خواهان را راه ، خوانندگان تورات بسیار بودند اما روشنائی آن بر دل اندکی از آنها راه یافت ، و آنان کسانی بودند که خدمت بر منّت ، و معرفت بر مشاهدت و ثنای در حقیقت داشتند ، و بر سر آن ها سایه ی عنایت ازلیت بود و دیگران را که این نبود جز گمراهیشان نیفزود .


تورات را به آن ها سپردند اما آنها حق آن را ضایع کردند ، و در آن تحریف و تبدیل آوردند ، لیکن امت محمّد (ص) را به قـــــرآن تخصیص دادند ، و خداوند ایشان را گرامی داشت به جلال و عزت خود ، و تشریف و تخفیف امت ، حفظ قرآن را در خود گرفت ، و فرمود : ما قرآن را آوردیم و خود ما آن را حفظ خواهیم کرد

( انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون . آیه 9 سوره حجر )


موسی هنگام رفتن به کوه طور برادر خود هارون را نگهبان جهودان قرار داد و چون از مناجات برگشت قوم او گوساله پرست شده بودند ، اما مسلمانان صدر اسلام که از محمّد (ص) برای پس از مرگ خود نگهبان خواستند فرمود : نگهبان بر شما خداوند است که او مهربان و یکتاست ، و این بود که خداوند نیز نگهبانی از دین و امت را بر علی (ع) آراست ، و به رسولش امر فرمود تا جانشین و وصی و خلیفه و ولی مؤمنین را با ذکر نام و نشان به مسلمانان معرفی نماید .

(یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک وان لم تفعل فما بلغت رسالته والله یعصمک من الناس ان الله لا یهدی القوم الکافرین . آیه 67 سوره مائده)

و این بود که ایشان در بازگشت از حجة الوداع

در محل غدیر خم آن رسالت عظیم را به انجام رسانید .

 

 



موضوع :


نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید ( 632 )  

ســوره 5 : مـــائـده ( مدنی ـ  120 آیه دارد ـ جزء ششم ـ صفحه 106)


( قسمت هشتـــم )


نعمت وصــال

 

( جزء ششــم صفحه 114  ـ آیه 37 )

بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــم 


یُرِیدُونَ أَن یَخْرُجُواْ مِنَ النَّارِ وَمَا هُم بِخَارِجِینَ مِنْهَا وَ لَهُمْ عَذَابٌ مُّقِیمٌ 


تفسیر لفظی :

 

مى‏ خواهند که از آتش بیرون آیند در حالى که از آن بیرون آمدنى نیستند

و براى آنان عذابى پایدار خواهد بود


تفسیر ادبی و عرفانی :

 

آتشیان در قیامت دو گروهند :

گروهی که هرگز از آتش بیرون نیایند ، و آتش برای آنان تعذیب است نه تطهیر !

گروهی دیگر که ورودشان در آتش برای تطهیر است نه تعذیب !

و حال این گروه متفاوت است ؛ برخی زودتر از آتش بیرون می آیند و برخی دیرتر !

بسته به اندازه ی کردار و رفتار آن ها است ،

و آخرین کسی که بیرون می آید آن کس است که پیوسته یا حنّان یا منّان گوید !  

معنای حنّان آن است که ؛ خدایا ؛ تو را نسبت به من و بندگان رحم و مهربانی زیاد است ،

و معنای منّان آن است که ؛ خداوندا ؛ تو را بر من و دیگر بندگان منّت فراوان است و مهربانی تمام ،

شگفتا ! مردی که چند هزار سال ذر آتش بوده از نعمت وصال به جان او چه می پیوسته که این ذکر می خواند !

راز این امر را به مثالی توان آشکار کرد :

نانوائی تنوری آماده کرده تا خمیر خام به آن تنور داغ زند ، نظر او به داغی و شوزندگی تنور نیست ،

بلکه پیوسته نگران این است که نان نسوزد ، چه ؛ که همان گونه که نان خام شایسته ی خوردن نیست ،

نان سوخته هم بر خوان بزرگان ننهند .


پس جمله امّت ها که اهل سعادت باشند ، در سرای سعادت حلقه بندند ،

و پیغمبران همه آرزوی دیدار کنند ، و فرشتگان همه در نظاره و انتظار می گویند :

مهربانا ؛ وعده ی دیدار کَی است ؟


صــد هــزاران با نثـــار جـــان و دل در انتظـــار


وان جمال اندر حجاب و وعده ی دیدار نیست !

 

خداوند به آنان فرماید : از امّت محمّد (ص) یک نفر در آتش مانده ، تا وی نیاید دیدار میسّر نشود !

پس خطاب به جبرئیل آید که برو از میان آتشیان آن بنده ی مرا به حضور آر ! جبرئیل نزد مالک دوزخ رفته

آن بنده را با نام و نشان بخواهد ! چون آن بنده حاضر شود پرسد که آیا دیدار حاصل شده ؟

جبرئیل گوید : تا تو نیائی دیدار میسّر نمی شود ، او می گوید : رَو به سلامت !

ما در این گوشه ی آتش و اندوه با نام او خوشیم ! و با نامحرمان جمله خاموشیم !

و پیوسته گوید : یا حَنّانُ یا مَنّان ، و هر بار که این ذکر را گوید آتش هزاران قرسنگ از او بگریزد .


کارت پستال درخواستی طراحان



موضوع :


نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید ( 631 ) 

ســوره 5 : مـــائـده ( مدنی ـ  120 آیه دارد ـ جزء ششم ـ صفحه 106)


( قسمت هفتـــم )


عمـــارت دل


بــرف در یـــــــــزد

با اجازه جناب آقای فخــــری

و تشکر از ذره بین تیزبین



( جزء ششــم صفحه  113 ـ آیه 35  )

بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــم

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَابْتَغُواْ إِلَیهِالْوَسِیلَةَ

وَجَاهِدُواْ فِی سَبِیلِهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ

تفسیر لفظی :

اى کسانى که ایمان آورده‏اید از خدا پروا کنید و به او [توسل و]

تقرب جویید و در راهش جهاد کنید باشد که رستگار شوید

تفسیر ادبی و عرفانی :

ای شما که مؤمنانید و رسالت را شنیدید و گردن نهادید بترسید از خشم و عذاب خداوند ، و وسیله ی نزدیک شدن به او را تهیه کنید ( البته او به هم نزدیک است ما باید نزدیکی را حس کنیم ) که نزدیکی سبب پیوستگی و رستگی است .

بهترین وسیله نزدیکی به خداوند ، بزرگ داشتنِ امرِ او ، و شکوه داشتن نهیِ او ، و شفقت بر مردم ، و خدمت حق ، و کوشیدن در ابواب نوافل ، و عمارت کردن جان و دل است ، و آن را به سه چیز توان یافت :

اول ؛ نظر خدائی به یاد داشتن ،

دوم ؛ روزگار خود را در ضایعی دریغ داشتن ،

سوم ؛ درویشی خویش در موقف عرض و نمایش بشناختن ،

که : چون نظر خداوند به یاد داری از متقیانی ،

و چون روزگار خویش ضایع نگردانی از عابدانی ،

و چون درویشی خویش بشناختی از خاشعانی !

و عمارت دل به سه چیز توان کرد :

اول به شنیدن علم ،

دوم به کم آمیختن با مردم ،

سوم به کوتاهی آرزو ها ،

که چون در میدان علمی در حلقه ی فرشتگانی ،

و تا از مردم برکناری در شمار معصومانی ،

و تا با کوتاهی آرزوهایی از صدیقانی !

... وَابْتَغُواْ إِلَیهِالْوَسِیلَةَ... می فرماید :

شما که عابدانید ، به فضائل ،

شما که عالمانید ، به دلائل ،

و شما که عارفانید ، به ترک وسایل ،

به خداوند نزدیکی جوئید .

وسیله ی عابدان ، توبه و عبادت است ، و نیز راستی و معاملت !

وسیله ی عالمان، نظر و تأمل و تدبّر در آفرینش آسمانها و زمین است ، و نیز دوستی و مکاشفت !

وسیله ی عارفان، نیستی و معاینت است !

وسیله عابدان ، یادی است به نیاز ،

وسیلت عالمان ، یادی است به ناز !

وسیلت عارفان ، یادی است نه به ناز و نه به نیاز ! بلکه قصه ای است دراز !

ترک وسیله ، از همه گسستن و به او پیوستن است .

شیخ انصاری گوید :

خـــــدایـــــا ؛

اگر کسی تو را به جستن یافت ، من تو را به گریختن یافتم ،

اگر کسی تو را به ذکر کردن یافت ، من تو را به خود فراموش کردن یافتم ،

اگر کسی تو را به طلب یافت ، من خود طلب از تو یافتم ،

خـــــدایـــــا ؛

 وسیلت به تو هم توئی ، اول تو بودی ، و آخر هم توئی و بس و باقی همه هوس !

خـــــدایـــــا ؛

 آن روز کجا باز یابم که تو مرا بودی و من نبودم ؟ تا باز به آن نرسم میان آتش و دودم ، اگر به دو گیتی آن روز یابم من بر سودم ، و اگر بود تو خود را دریابم ، به نبود خود خشنودم .

... وَجَاهِدُواْ فِی سَبِیلِهِ...  این خطاب به غازیان است

و آن جا که فرمود : جاهِدُوا فِی الله ، خطاب با عارفان است ،

جهاد غازیان با تیغ است و با دشمن دین ،

و جهاد عارفان به قهر نفس است با خویشتن ،

پاداش غازیان فــــردا حــــور و قصـــور است ،

و پاداش عارفان در بحر عیان غرقه ی نـــــور !

جهاد غازیان چون از سرِ عبادت رود و به وقت مشاهدت نظاره ی ابد کنند ، لاجرم امید رستگاری است ، ولی جهاد عارفان چون از سرِ معرفت رود و به وقت مشاهدت نظاره ی ازل کنند ، لاجرم برگزیده ی حق گردند .

 

یادداشت برگزیده :


خون دل ها خورده ایم

 

( روی عنوان کلیک کنید )

 



موضوع :


نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید ( 625 )    

ســوره 5 :مـــائـده  ( مدنی ـ 120آیه دارد ـ جزء ششم ـ صفحه 106)

( قسمت دوم ) 

امّیـد نجــات


 

  ( جزء  ششــم  صفحه 106  ـ آیه 2 )

بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــم

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تُحِلُّواْ شَعَآئِرَ اللهِ وَلاَ  الشَّهْرَ

الْحَرَامَ وَلاَ الْهَدْیَ وَلاَ الْقَلآئِدَ وَلا آمِّینَ  الْبَیْتَ الْحَرَامَ

یَبْتَغُونَ فَضْلا مِّن رَّبِّهِمْ وَ رِضْوَانًا  وَ إِذَا حَلَلْتُمْ فَاصْطَادُواْ

وَ لاَ یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ  أَن صَدُّوکُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ

أَن تَعْتَدُواْ  وَ تَعَاوَنُواْ عَلَى الْبرِّ وَالتَّقْوَى وَلاَ تَعَاوَنُواْ عَلَى  الإِثْمِ

وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُواْ اللهَ إِنَّ اللهَ شَدِیدُ  الْعِقَابِ

تفسیر لفظی :

اى کسانى که ایمان آورده‏اید حرمت ‏شعایر خدا و ماه حرام و قربانى بى ‏نشان

و  قربانی هاى گردن‏بنددار و راهیان بیت الحرام را که فضل و خشنودى پروردگار   

خود را مى‏ طلبند نگه دارید و چون از احرام بیرون آمدید [مى‏ توانید] شکار  کنید

و البته نباید کینه‏ توزى گروهى که شما را از مسجد الحرام باز داشتندشما را

به تعدى وادارد و در نیکوکارى و پرهیزگارى با یکدیگر همکارى کنید و در گناه

و تعدى دستیار هم نشوید و از خدا پروا کنید که خدا سخت ‏کیفر است

 

تفسیر ادبی و عرفانی :

... لاَ تُحِلُّواْ شَعَآئِرَ اللّهِ ...

شعائر خداوند ، معالِم شریعت است و محاسنِ طریقت و امارتِ حقیقت و دلالتِ قدرت و حکمت !

می فرماید : هرچه نشان ما دارد حرمت دارید ، به تعظیم در آن بنگرید ، به فرمانبرداری پیش شوید ، تا برخوردار گردید .


... إِذَا حَلَلْتُمْ فَاصْطَادُوا ...

اشارت است به آن که بنده همیشه زیر امر حق نخواهد بود ، و پیوسته بار وجود ما نتواند کشید ، ساعتی در اداء حق ربوبیّت ، و ساعتی در جلب حظّ عبودیت ، گاهی چنین ، گاهی چنان ، تا بنده بیاساید و میان این و آن زندگی کند .

پیغمبر (ص) فرمودند : من از دنیای شما سه چیز دوست دارم : بوی خوش ، زن ، نماز ، و نور چشم من نماز است .


شیخ انصاری گفت :

الاهی ؛ چون از یافت تو سخن گویند ؛ من از علم خویش بگریزم ، و بر زَهره ی خود بترسم ، در غفلت آویزم ، نه در شک باشم ، اما خود را در غلطی افکنم تا دمی بر نزنم !


...تَعَاوَنُواْ عَلَى الْبرِّ وَالتَّقْوَى...

می فرماید : همگی در نیکی و پرهیزکاری دست یکی باشید ، هم پشت و هم روی یکدگر باشید ، هرجا که مردم در نیکی و تقوی گرد آیند خود را میان آن جماعت افکنید ، تا به رحمت حق توانگر گردید .

 

 

یکی از عرفای بزرگ گوید :

به مشعرالحرام رسیدم ، خوابی سنگین بر من غالب آمد ، فرشته ای دیدم که گفت : سیصد هزار نفر در موسم حج هستند و تنها حجّ یک نفر پذیرفته شد ! چون از خواب بیدار شدم این سخن بر من سخت آمد و دلتنگ و اندوهگین شدم ،

هاتفی گفت : دل تنگ مدار و بدان که جمله را به طفیل آن یک نفر بیامرزیدند ! تا بدانی که برکت جماعت زیاد است ، ندانی که یک صاحب دولت که کیمیای هدایت باشد و در میان جمع برآید همه را به رنگ خود کند !

 


... وَلاَ تَعَاوَنُواْ عَلَى الإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ ...

نیک بنگرید که همه را بر نیکی و تقوی فرماید ، اما قومی را راه گناه و دشمنی در پیش نهد و از نیکوکاری و پرهیزکاری بر می گرداند ، کار ندارد که چه کسی را خوانَد! کار دارد کِه را درگذارد و کِه را بپسندد ! زیرا مقبـــولان حضـــرت دیگرانند ، و مطـــرودان درگاه دیگری ، باردادگان دیگرند و محرومان دیگر !

در این آیه ، نیکی موافقت شرع است به امیـــد نجـــات ، و پرهیزکاری مخالفت نفس است در نافرمانی خدا !

گفته اند : معاونت بر نیکی و پرهیزکاری آن است که بر جاده ی دین با استقامت رَوی ، و سیرت بر طریقتِ پسندیده داری ، تا دیگران به تــــــو اقتــــــدا کنند ، و بر راه صواب ، به پیروی تــــــو روند .




موضوع :


<      1   2   3   4   5      >
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز


* *