سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منوی اصلی
مطالب پیشین
تدبر در قرآن
آیه قرآن
لینک دوستان
خبرنامه
 
آمار وبلاگ
  • کل بازدید: 1985314
  • بازدید امروز: 39
  • بازدید دیروز: 35
  • تعداد کل پست ها: 1283
  • ****
درباره
محمّـد تــرابـی[962]

روح بلند مدیر وبلاگ خادم قرآن محمد ترابی در اسفند ۱۳۹۸ در ۶۷ سالگی به سوی معشوق شتافت. روحش شاد و یادش گرامی باد. اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
آرشیو مطالب
*

حدیث

*
لوگوی دوستان
دانشنامه سوره ها
سوره قرآن
کاربردی



نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید (620 )

 

[ منبع و مأخذ : کشف الاسرار و عدة الابرار خواجه عبدالله انصاری ، متوفی قرن پنجم هجری ]  


ســوره 4 : نســـاء  ( مدنی  ـ 176 آیه دارد  ـ جزء چهارم  ـ  صفحه 77)


  ( قسمت چهل و دوم )


شــوق دیــدار

 

 

 ( جزء ششــم  صفحه  102 )

بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــم 

153 ـ یَسْأَلُکَ أَهْلُ الْکِتَابِ أَن تُنَزِّلَ عَلَیْهِمْ کِتَابًا مِّنَ  السَّمَاءِ

فَقَدْ سَأَلُواْ مُوسَى أَکْبَرَ مِن ذَلِکَ فَقَالُواْ  أَرِنَا اللّهِ جَهْرَةً

فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ ثُمَّ اتَّخَذُواْ الْعِجْلَ مِن بَعْدِ مَا

جَاءتْهُمُ الْبَیِّنَاتُ فَعَفَوْنَا عَن ذَلِکَ وَ آتَیْنَا مُوسَى سُلْطَانًا مُّبِینًا 

 

 تفسیر لفظی :

اهل کتاب از تو  می خواهند که کتابى از آسمان [ یکباره ] بر آنان فرود آورى البته از موسى بزرگتر از این را خواستند و گفتند خدا را آشکارا به ما بنماى پس به سزاى ظلمشان صاعقه آنان را فرو گرفت ‏سپس بعد از آن که دلایل آشکار برایشان آمد گوساله را [به پرستش] گرفتند و ما از آن هم درگذشتیم و به موسى برهانى روشن عطا کردیم.


تفسیر ادبی وعرفانی :

چه بی خود و بی حرمت بودند آن گروه که دیدار خدا را می خواستند ، و آن گاه گوساله پرست شدند !

کسی که گوساله معبود اوست کَی روا باشد که حقّ مشهود او شود ؟

از این سئوال ، آنان (بنی اسرائیل ) را جز خواری و مذلّت نیامد ، و جز به بیگانگی آنان نیفزود ، از آن که دیدار خدا را نه بر وجه تعظیم خواستند ! و نه بر موجب تصدیق ! و نه بر غلبه ی اشتیاق !

در صورتی که نیکان امّت محمّد (ص) چون در آرزوی دیدار حق بسوختند ، و از تعظیم و اجلال ، آن چه در دل داشتند بر زبان نیاوردند ، لاجرم خداوند مرهمِ دلِ ایشان (محمّد [ص] ) را گفت : شوقِ نیکان به دیدار من به درازا کشید در حالی که شوق من به دیدار آنان بیشتر است !

 


 

 وَ آتَیْنَا مُوسَى سُلْطَانًا مُّبِینًا

این سلطان مبین ، قوّت دل بود و کمال حال ، که طاقتِ شنیدنِ سخن حقّ بی واسطه به موسی (ع) داده شد ! ولی چنان که موسی (ع) را در این جهان برای شنیدن سخن حق ، سلطان مبین داده شد ، به امّت محمّد (ص) در جهان دیگر ، در دیدار حق سلطان مبین داده شده است !


ای راهِ طلب حق،

چه راهی؟

که قـدم هــا در تو والــه شد!

 

ای آتش محبت،

چه آتشی؟

که دلهای عالـَمی او را هیـزم شـد!

 

ای قبلـه ناگـزیـر،

چه قبلـه ای؟ 

که هرکه روی در تو آورد دمـار از جانش بـرآوری!


 

آن شب که من ازفـراق تو خـون گریم

 

بـــاری به نظــاره آی تا چــون گریم

 

هــر لحظه هــزار قطـره افــزون گریم

 

هـر قطـره به نوحــه ای دگرگـون گریم




موضوع :


نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید

 

 [ منبع و مأخذ : کشف الاسرار و عدة الابرار خواجه عبدالله انصاری ، متوفی قرن پنجم هجری ]  

 

 امیـران عـزّت

 

سوره 84 : انشقـاق

بِســــمِ الله الــرَّحمــنِ الــرَّحِیــم

 

اِذَا السَّماءُ انشَقَّت، وَ اَذِنَت لِرَبِّها وَ حُقَّت،


وَ اِذَا الاَرضُ مُدَّت، وَ اَلقَت ما فِیها وَ تَخَلَّت،

 

 

آن گاه که آسمان بشکافـد،


و فـرمان خـدا را بشنود،


و خود را چنان سِزَد که خــــــدا را فرمان بَرَد،


 آن گاه که زمین پهن کشیده شود


و همـــــــــــوار گــــــردد


و هـرچه در آن است بیرون ریزد و تهی شود،

 


ای آدمیزاد؛

 

تو به امید پاداش خـداونــد با رنج کار میکنی، کارکردنی پیوسته!


پس با خــــــــدای خویش همدیــــــدار خواهی شد


و پاداش و کـــــــــردار خـــــود را خواهی دید.   

 

آیه 16: 

 فَلااُقسِــمُ بِالشَّـفَـقِ، وَالَّیلِ وَما وَسَقَ،

وَالقَمَرِ اِذَااتَّسَقَ، لَتَرکَبُنَّ طَبَقاً عَن طَبَقٍ 


پس به روشنائی بامداد سوگند،

 

و به شب تاریک و آنچه به او پیوسته سوگند،

 

و به ماه آن گاه که تمام و پر نــورشود سوگند،

 

به همه این ها سوگنـد،

 

هـرآینه شما زیست می کنید با تغییر حالات،

 

و حال به حال شدن تا دَم مرگ!

 

ای فرزند آدم؛

 

رستـــاخیــــــز ،

روز بعــــث و نشــــــر ،

 روز حساب و شمـــــار،

روز فصـــــل و قضــــــا،

روز فضـــــل و لقـــــا است،

در آن روز از هیبت

و سیاست  پروردگار

و سختی و بزرگی رستاخیز

آسمان ها شکافته شوند

و به فرمان حـق روند،

آن روز آنچه در این جهان کرده ای

و رنج ها که برده

و خوبی ها و بدی ها که اندوخته ای،

همه را خواهی دید


و سزای آن کردار ها و گفتار های خویش را درخواهی یافت!


(فَـمَـن یَعمَل مِثقالَ ذَرَّةٍ خَیراً یَرَه وَمَن یَعمَل مِثقالَ ذَرَّةٍ شَـرّاً یَــرَه)

 

پس اگر خواهی که آن روز

 

سرمه لطف خـــدا در دیده تو کشند،

 

امروز گَردِ سُمِّ مَرکب شرع را

 

در دیده عـقـل کَش،

 

و پای از قـیـد و دام دین بیرون مَـنِــه،

 

و پیوسته احوال خود را مراقب باش،

 

و انجام فرائض دین را مواظب،

 

و گام در راه ادای حـق خـداونــد را مُطالب باش،

 

و با نفس خویش به ذرّه ها محاسب،

 

و تا میتوانی کار نیک کن،

 

تا فـردا حقیقت حساب بر تو کشف شود

 

و لطایـف غیبــی از پرده تاریک از بهر تو آشکار کنند،


و تــو را به محــل رفـیـــع و در جایگاه راستی رسانند.


(فِی مَقعَـدِ صِــدقٍ عِـنـدَ مَلِـیکٍ مُقـتَـدِر)

 

که ؛ آن ها که امروز شیفتگان خدمت اند و دلیران عرصه همت ،

  

فــردا نواختـــگان فضـــل و رحمت اند و امیـــران ساحت عـــزّت !

 

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم



موضوع :


نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید (619 )  

[ منبع و مأخذ : کشف الاسرار و عدة الابرار خواجه عبدالله انصاری ، متوفی قرن پنجم هجری ]

 

ســوره 4 : نســـاء  ( مدنی ـ 176 آیه دارد ـ جزء چهارم ـ صفحه 77)

 

  ( قسمت چهل و یکــم )

 

خلعـت بنــدگی

 

 

   

 ( جزء پنجــم صفحه 100 )

 

بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــم

  147 ـ مَّا یَفْعَلُ اللّهُ بِعَذَابِکُمْ إِن شَکَرْتُمْ

وَ آمَنتُمْ وَ کَانَ اللّهُ شَاکِرًا عَلِیمًا

 

 

 تفسیر لفظی :

خداوند شما را عذاب نمی کند در صورتی که او را سپاسگزار باشید و او را استوار گیرید

 و در حقیقت ایمان آورید ، که خداوند هم سپاس دار و هم دانا است .

 

 

 تفسیر ادبی و عرفانی :

  

دراین آیت ، خداوند از بندگان شُکر می خواهد ، شُکری که آنان را از عقوبت جاودان ایمن کند .

و شکر آن است که نعمت ها را همه از مُنعـــــم حقیقی دانی ، و بنده وار کمر بر خدمت بربندی ، و نعمت او را در خدمت او به کار داری ، تا شرایط بندگی بجای آری ، و آن شرایط دو چیز است : پاکی و راستی .

  

پاکی از سبب هرچه آلایش دین است ، مانند : بخل و ریا و کینه و حرص و طمع .و راستی در هرچیز که سبب آرایش دین است ، همچون : سخاوت و توکل و قناعت و صدق و اخلاص .

 

پس چون پاکی و راستی آمد ، او را خلعت بندگی پوشند ، و پیراسته و آراسته فرا پیش مصطفی (ص) برند ، تا وی را به امّتی بپذیرد ، و اگر چنان بود که این خلعت نبیند و نشانه ی پاکی و راستی بر وی آشکار نباشد ، شُکر و ایمان از وی درست نیاید ، و مردودِ دین گردد ، و او را به امّتی قبول نکند ،

 

چون بر درگاه اسلام کسی عزیزتر از آن نیست که پاک و درست باشد ، و اول نوازشی که خدای با او کند آن است که درب فراست بر او بگشاید ، و چراغ معرفت و دانش در دلش برفروزد ، تا آن چه برای دیگران خبر است برای او عیان باشد ، و آنچه برای دیگران علم یقین است برای او عین یقین باشد ، و در مملکت حادثه ای روی ندهد مگر آن که وی را از آن خبر دهند که پیغمبر (ص) فرمودند : از فراست مؤمن بپرهیزید که او به نـــور خــــــدائی می نگرد ، و این دیده ی سِــرّ چون پدید آید ، چون دیده ی سَــر بُــوَد که بی رنج می بیند !

 

در تحقیق فراست اولیاء روایت کنند که : امیرالمؤمنین علیه السلام روزی پا در رکاب کرد که به جنگ ( جنگ نهروان ) رود ، منجمی او را بدید و گفت : یا علی ؛ امروز در طالع تو به حکم نجوم نگاه کردم ، تو را روی رفتن نیست ! و تو را نصرت نخواهد بود !

 

علی (ع) فرمودند : ای مــرد ؛ از مرکب من دور شو ! منِ حیدر کرار پا در رکاب کرده ام تا چون توئی رکاب مرا بگیرد و از رفتن باز دارد ؟ ! دور شو که اندیشه ی سینه ی علی کمتر از اثر خورشید در فلک نباشد ، اگر فلک را از بهر کار در گردش آورده اند ما را نیز برای کاری در روش آورده اند ، کسی که دقیقه ی او حقیقت ، و ثانیه ی او آیت بُوَد و اسطرلاب او در دل او بود ! او خود کم از رأی تو نباشد ، همین امروز من به جنگ خواهم رفت ، و مرا به فراست معلوم شده که از لشکر من کسی کشته نشود مگر به کمتر از ده نفر ! و از لشکر دشمن باقی نماند مگر کمتر از ده نفر !

 

چون جنگ با پیروزی علی (ع) به پایان رسید شمارش کردند ، کشته های (شهدا ) لشکر علی (ع) به ده نفر نرسید ، و از ماندگان و فراریان لشکر دشمن از نه نفر زیادت نبود .

  

میلاد مسعود ختم رسل ،

شفاعت کننده ی سرِ پل ،

همه خارند و او گل ،

همه جزء اند و کلّ ،

عصاره ی خلقت و ختم نبوت ،

حضرت ختمی مرتبت ،  

محمّد ابن عبدالله صلی الله علیه و آله و سلم  

بر همه ی مسلمانان مبارک

 

 

میلاد سراسر نور و رحمت و برکت

ششمین پیشوای هدایت

و هشتمین خورشید عصمت و طهارت ،  

حضرت امام جعفر ابن محمد الصادق

علیه السلام  

بر همه ی دوستان و شیعیان آن حضرت مبارک  



موضوع :


 نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید ( 618)  

 ســوره 4 : نســـاء ( مدنی ـ 176 آیه دارد ـ جزء چهارم ـ صفحه 77)

 

 [ منبع و مأخذ : کشف الاسرار و عدة الابرار خواجه عبدالله انصاری ، متوفی قرن پنجم هجری ]  


( قسمت چهلــم )


اسیــران ذلّــت

 


 

    137 ـ إِنَّ الَّذِینَ آمَنُواْ ثُمَّ کَفَرُواْ ثُمَّ آمَنُواْ ثُمَّ کَفَرُواْثُمَّ ازْدَادُواْ کُفْرًا

 لَّمْ یَکُنِ اللّهُ لِیَغْفِرَ لَهُمْ وَلاَلِیَهْدِیَهُمْ سَبِیلًا

 

نابایستگان ازل و خستگان ابـــــــد ،

فرا رفتند ، پس به روی برآمدند ،

پس برخاستند و باز بیفتادند ،

و آن گاه داغ جدائی شان برنهادند ،

و در حزب شیطان شدند ،

عجب این است که از چون خودی عزت می طلبند ،

و همه اسیــــران ذلّــت اند و باز داشتگان قهــــر عزت !

 

    142 ـ إِنَّ الْمُنَافِقِینَ یُخَادِعُونَ اللّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا قَامُواْ إِلَى الصَّلاَةِ

قَامُواْ کُسَالَى یُرَآؤُونَ النَّاسَ وَلاَیَذْکُرُونَ اللّهَ إِلاَّ قَلِیلًا

 

این آیت ، وصف حال منافقــــــــان است ،

و ذکر سرانجام بدِ ایشان !

گویند : چون منافقان را به دوزخ برند ،

مالکِ درکِ اول گوید :

ای آتش ؛ این منافقان را بگیـــــــــر !

آتش گوید :

او را ولایت بر زبان است و به زبان کلمه ی توحید !

و این ، راه به ما فرو گرفته ،

همین گونه تا درک هفتم می برند

و آتش به همان دلیل آن ها را فرا نمی گیرد !

لکن درک هفتم می گوید :

ولایت ما بر دل است نه بر زبان !

بیار تا از دل چه نشان داری ؟

و در دل منافق ، جز کفر و شرک نشانی نباشد ،

آن گاه آتش در وی گیرد ،

و آن عذاب سخت بدو رسد ،

که منافقان در طبقه ی هفتم از آتش هستند ،

 

[ و این ها صدر نشینان جهنم اند ! ]

 

و ظریفی برای اجتناب از گناه گفته :


گر گنه می کنی اندر شب آدینه بکن

 

که تو از صدر نشینان جهنم باشی !

  

برای سلامتی و خشنودی امام و مقتدا و مولایمان صلوات 

(اَلّلهُـــم َصَــلّ ِعَلی مُحَمَّـدٍ وَآلِ مُحَمَّـدٍ وَعَجِّـل فَرَجَهُــم



موضوع :


 نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید ( 617 )  

 ســوره 4 : نســـاء ( مدنی ـ 176 آیه دارد ـ جزء چهارم ـ صفحه 77)

 

 [ منبع و مأخذ : کشف الاسرار و عدة الابرار خواجه عبدالله انصاری ، متوفی قرن پنجم هجری ]  

 

( قسمت سی و نهــم )

 

 حقیقت ایمــان

 

 

 

( جزء پنجــم صفحه 100 )

بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــم

136 ـ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ آمِنُواْ بِاللّهِ وَ رَسُولِهِ  وَالْکِتَابِ الَّذِی

 نَزَّلَ عَلَى رَسُولِهِ وَالْکِتَابِ الَّذِیَ  أَنزَلَ مِن قَبْلُ

وَ مَن یَکْفُرْ بِاللّه وَ مَلاَئِکَتِهِ وَ کُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ

وَالْیَوْمِ الآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلاَلاً بَعِیدًا

تفسیر لفظی :

ای کسانی که ایمان آورده اید ؛ به خدا و فرستاده اش و به کتابی که به فرستاده اش فرو فرستاده

و به کتابی از پیش فرو فرستاده ، ایمان بیاورید ، و بدانید که هرکس به خدا

و به فرشتگان و کتاب های او و رسولان او و به روز رستاخیز کافر شود ،

بی راه و گمراه گشته ، بی راهی و گمراهی دوری !

 

تفسیر ادبی و عرفانی :

ایمان دو قسم است :

یکی از روی برهان و یکی از روی عیان،

برهان از راه استدلال است ،

و عیان ، یافت روز وصــــال است ،

برهان ، استعمال دلائل عقلی است ،

عیان ، رسیدن به درجات وصول است ،

و خداوند از روی اشارت می فرماید :

ای شما که ایمان برهانی به دست دارید ؛

بکوشید تا به ایمان عیانی برسید ،

و آن به چشم اجابت به عیب نگریستن ،

و به چشم انفراد به فرد نگریستن ،

 به چشم حضور به حاضر نگریستن ،

و به دوری از خود حق را نزدیک بودن ،

و به غیبت از خود او را حاضر بودن ،

که او نه از قاصدان دور است و نه از مریدان غایب !

که خود او فرموده :

ما از رگ بزرگ گردنِ بنده به او نزدیکتریم .

خداوندا ؛

موجود نفس های جوانمردانی ،

حاضر دل های ذاکرانی ،

از نزدیک نشانت می دهند و برتر از آنی ،

و از دورت می پندارند و نزدیک تر از جانی !

 

گفتم صنما ، مگر که جانان منی

 

اکنون که همی نگه کنم جان منی

 

خداوند می فرماید :

ای کسانی که از روی تصدیق ایمان آوردید ؛

از روی تحقیق هم ایمان آورید ،

شریعت پذیرفتید ، حقیقت را هم بپذیرید ،

زیرا شریعت چراغ است و حقیقت داغ !

شریعت بنـــــــــد است و حقیقت پنـــــــــد !

شریعت نیـــــاز است و حقیقت نـــــاز ،

شریعت ارکان ظاهـــر است و حقیقت ارکان باطن !

شریعت بی بدی است و حقیقت بی خودی !

شریعت به واسطه است و حقیقت به مکاشفه !

 

  

 

برای سلامتی و خشنودی امــــام و مقتدا و مولایمان


 دو رکعت نمـــــاز مخصوص و یکصــــد صلـــــــوات



موضوع :


   1   2   3   4   5      >
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز


* *