سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منوی اصلی
مطالب پیشین
تدبر در قرآن
آیه قرآن
لینک دوستان
خبرنامه
 
آمار وبلاگ
  • کل بازدید: 1986099
  • بازدید امروز: 193
  • بازدید دیروز: 185
  • تعداد کل پست ها: 1283
  • ****
درباره
محمّـد تــرابـی[962]

روح بلند مدیر وبلاگ خادم قرآن محمد ترابی در اسفند ۱۳۹۸ در ۶۷ سالگی به سوی معشوق شتافت. روحش شاد و یادش گرامی باد. اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
آرشیو مطالب
*

حدیث

*
لوگوی دوستان
دانشنامه سوره ها
سوره قرآن
کاربردی



نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید         ( 1119 )                                  

آدرس این وبلاگ در تلگرام  َ        

https://telegram.me/adabvaerfan

 

ســوره 21 : انبیاء ( مـکّــی ـ 112 آیه دارد ـ جزء  هفـدهـم ـ صفحه 322 )


    ( قسمــت بیست و هفتــم )


تسبیـح مـاهیـان دریــا


   

 ( جزء هفدهــم صفحــه 329 آیه 87 )

بسم الله الرحمن الرحیم 

وَ ذَا النُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَن لَّن نَّقْدِرَعَلَیْهِ فَنَادَى فِی الظُّلُمَاتِ

أَن لَّا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ


   ترجمــه لفظــی آیــــه شریفـه :

 

و ذوالنون را [یاد کن] آنگاه که خشمگین رفت و پنداشت که ما هرگز بر اوقدرتى نداریم

تا در [دل] تاریکی ها ندا در داد که معبودى جز تو نیست ،

منزهى تو ، راستى که من از ستمکاران بودم


 نگاهی ادبی و عرفانی به آیه شریفه : [بخش دوم]

 

یونس که به دریا و در دهان ماهی رفت ؛

و در سه تاریکی ؛

تاریکیِ شب ،

تاریکیِ دریا ،

و تاریکیِ شکم ماهی

گرفتار شده بود ؛

چون تسبیحِ ماهیانِ دریا را شنید !

و ندای الهی به او رسید که ؛

فرشتگان آسمان و ماهیان دریا ؛

همه به ذکر حقّ مشغولند ،

از آن صدا ها و ندا ها به خود آمد ،

و توجه کرد و پشیمان شد و گفت :

خدایا ؛ جز تو خدایی نیست .

... سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ

خدایا ؛ تو منزّه و پاکی ؛ و من از ستمکارانم ،

 

 

این آیت از روی اشارت خبر می دهد که ؛

هر آن بنده که دعا کند ؛

دعایی که در آن سه شرط باشد :

یکی توحید ، دیگری تنزیه ،

و سوم اعترافِ به گناه خود !

این دعا مقرون به اجابت است !

و چون دعای یونس هر سه شرط را داشت ؛

از حضرت الاهیت خطاب آمد که :

فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّیْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَکَذَلِکَ نُنجِی الْمُؤْمِنِینَ (88)

پس [دعاى] او را برآورده کردیم و او را از اندوه رهانیدیم

و مؤمنان را [نیز] چنین نجات مى ‏دهیم


دعای او مستجاب شد ،

و از همّ و غمّ رهایی یافت .

پس بدان ای جوانمرد که :

توحید حقیقی آن است که ؛

خدا را بر زبانت یکتا گویی ،

و به دل یکتا دانی ،

یکتا در ذات و یکتا در صفات ،

و تنزیه آن است که ؛

خدا را بری از ملاقات ،

مقدّس از آفات ،

منزّه از مزاجات ،

نه کس را جز از وی شکر و منّت ،

نه به کس جز به او حول و قوّت ،

و این توحید و تنزیه از کسی درست آید که ؛

دلی صافی و همّتی عالی و سینه ای خالی دارد ،

نه شکار دنیا شده ،

نه در قید عقبی گشته ،

نه چیزی در او آویخته ،

نه او به چیزی آمیخته ،

چنین کسی ؛

جمال توحید بر او مکشوف !

و به ادراک سرّ آن موصوف شود .

توضیح :

نوشته اند که یونس نبی ، پیغمبر خدا ، اهل نینوا ، و لقب او ذوالنون (صاحب ماهی) بوده است ، و نینوا نزدیک موصل بوده ، و چون بلا بر مشرکان نازل شد ، یونس خشمناک گشت و از شهر خارج و در کشتی نشست و به زعم خود از بلا فرار کرد ! و چون اراده ی خداوندی بر قهر و غضب بر وی قرار گرفت ، و او را در شکم ماهی مجبوس نمود ، او توبه کرد و با تسبیح و تهلیل از آن بلا نجات یافت

فَالْتَقَمَهُ الْحُوتُ وَهُوَ مُلِیمٌ(142)

[او را به دریا افکندند] و عنبرماهى او را بلعید در حالى که او نکوهشگر خویش بود

 فَلَوْلَا أَنَّهُ کَانَ مِنَ الْمُسَبِّحِینَ  (143)

و اگر او از زمره تسبیح ‏کنندگان نبود

لَلَبِثَ فِی بَطْنِهِ إِلَى? یَوْمِ یُبْعَثُونَ (144)

قطعا تا روزى که برانگیخته مى ‏شوند در شکم آن [ماهى] مى‏ماند

[ سوره مبارکه صافّات ]

[ برخی مفسرین نوشته اند : این آیت دلالت دارد بر امکان طول عمر زیاد ، از جمله برای اما دوازدهم حضرت حجة ابن الحسن المهدی علیه آلاف التحیة والثناء (و عج ) ، یعنی خدایی که می تواند یک انسان را در شکم  ماهی ، در قعر دریا ، تا روز قیامت زنده نگه دارد ، پس می تواند انسانی دیگر را نیز همچنان سالهای سال روی زمین زتده نگه دارد ....

 



موضوع :


نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید         ( 1080 )   

آدرس این وبلاگ در تلگرام  َ        

https://telegram.me/adabvaerfan

ســوره 20 : طـه ( مـکّــی ـ 135 آیه دارد ـ جزء  شا نزدهم ـ صفحه 312 )


    ( قسمــت بیستـــم )


رسیدنِ دوست به دوست

 


 

میلاد با سعادت جواد الائمه ،

 

حضرت امام محمد ابن علی الجواد التقی علیه السلام مبارک

 

 ( جزء شانزد هــم صفحــه 319 آیه 105 )

بسم الله الرحمن الرحیم 

وَیَسْأَلُونَکَ عَنِ الْجِبَالِ فَقُلْ یَنسِفُهَا رَبِّی نَسْفًا


   ترجمــه لفظــی آیــــه شریفـه :

 

و از تو در باره کوهها مى پرسند بگو :

پروردگارم آنها را [در قیامت] ریز ریز خواهد ساخت


 نگاهی ادبی و عرفانی به آیــه :

 

خداونــــــد از روی ظاهـــــــر ؛

هیبت و سطوت خود را به خلق می نماید ،

و از روی باطــــــــــــن ؛

بنــــــدگان و دوستـــــــان را تشــــــــریف می دهد ،

که ما این زمین را فِــــــــراش شما کردیم ؛

و بســــــــــاط شما ساختیم ؛

چون شما نباشید ، بســــــاط به چه کار آید ؟

آسمــــــــان را سقف شما ساختیم ،

ستــــارگان را دلیــــل شما ،

آفتاب ؛ چــــــراغ شما ،

مـــاه ؛ شمع شبهای تار شما ،

چون شما رفتید ، شمع به چه کار آید ؟

و ستــــــاره چه کسی را دلیــــــل کند ؟

و خورشید و ماه به چه کسی روشنی دهند ؟

 

آری ؛

بســـــــــاطی که برای دوست برپـــــــــا کنند ؛

چون دوست برود برچینــــــند !

و این است که چون شما بروید ما این بساط را برگیریم !

برهــــــــان ؛ وقتی باید که عیــــــــــــــان نبوَد !

و چون عیان آید برهان به چه کار آید ؟

دلاله چندان به کار آیــــــد که دوست به دوست نرسیده باشد !

امّا چون به هــــــــــم رسیدند ؛ دیگــــــر دلاله چه کند ؟

و چـــون روزگـــــــــــار ، روزگـــــارِ خبــــــر بود ؛

هـــدهــــــد در میان باید تا خبـــر دهد !

ولی چون عهــــــد نظــــــــر آمد ؛

دیگر هدهد به کار ناید !

مصطفی(ص) تا به مکّـــــه بود ؛

جبـــــــرئیــــــــــل آمد و شدی داشت ،

ولی چون او به ســــدره رسید ؛

جبرئیل ایستاد و گفت :

مـــــا اکنـــــــون حجــــــــــــاب گشتیم !

دوست به دوست رسیـــــــد ،

دیگـــــــــر واسطــــــــــــه به کار نیست !

و دلاله اکنون جز حجاب نیست !

 


جوینده ی تــــو همچو تـــــو فردی باید


آزاد ز هـــــــــر علّت و دردی بـــایــــــد


زان می نرسد به وصل تو هیچ کسی


که اندر خور غم های تو مــــردی باید !

 



موضوع :


نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید    ( 1073   

آدرس این وبلاگ در تلگرام  َ        

https://telegram.me/adabvaerfan

ســوره 20 : طـه ( مـکّــی ـ 135 آیه دارد ـ جزء  شا نزدهم ـ صفحه 312 )


( قسمــت سیـزدهـــم)


خـانـه ی تنهــایی



 ( جزء شانزد هــم صفحــه 315 آیه 55   )

بسم الله الرحمن الرحیم 

مِنْهَا خَلَقْنَاکُمْ وَفِیهَا نُعِیدُکُمْ وَمِنْهَا نُخْرِجُکُمْ تَارَةً أُخْرَى

   ترجمــه لفظــی آیــــه شریفـه :

از این [زمین] شما را آفریده‏ ایم در آن شما را بازمى ‏گردانیم

و بار دیگر شما را از آن بیرون مى ‏آوریم

 

 

 نگاهی ادبی و عرفانی به آیــه :  

 

... وَ مِنْهَا نُخْرِجُکُمْ تَارَةً أُخْرَى

گویند : آدمی هم قالب است ، هم ودیعه !

تن هـــــــا همه قالب انــــــد ،

و روح هــــــــا همه ودیعــــــه !

نسبت قالب ها به خـــــــــاک است ،

و نسبت روح هــــــــــا به قُـرب جــــــلال ،

قالب ها را به فضل و لطف خود می پروراند ،

و روح ها را به کشف جلال و لطف جمال می پروراند !

قالب ها در دنیـــــــــــا به پرستش مشغــــــول ،

و روح ها به دوام شناسائی موصــــــوف ،

کار قالب هــــا روزه و نمـــــاز است ،

و کار روح هــــــــا ، همـــــه راز و نیــــــاز !

تن را گفت : چون عبادت کردی ، به کار جهان پرداز ،

( فانتشرو فی الارض وابتغوا من فضل الله )

روح را گفت : به سوی خداوند راغب باش ،

( فَاسعَــــــو اِلی ذِکـــــــــرِالله )

نوازش تن را وعده ی بهشت به نسیــــه داد !

و نوازش روح را به نقــــــــد داد و گفت :

من همنشین ذاکـــــر خود هستم ،

من نزدیک بنده ی امیدوار به خود هستم ،

و هرجا هستید من با شمایم .

( فَمَعَـکُم اَینَ ما کُنتُم )


 

خداوند در عهد ازل با تن ها  گفت : من خــدایــــم ،

و با ارواح گفـــت : مــــــــن دوستــــــــــم !

آن اظهـــار قــــدرت و ربوبیّت است ،

و این اظهار مهــــــر و محبت !

با تن ها گفت : شما آنِ منید ،

و با روح ها گفت : من آنِ شمایم !

چون بنـــــده را در خـــــــاک نهنــــــــد ؛

خــــــاک با وی به سخــن درآیــــد ! و گوید :

مــن خــانـــــــه ی تنهــــــائیــــــم ،

من خــانـــــــه ی غــــربتـــــم ،

من خــانـــــــه ی تاریکـــــــــی ام ،

این است آن چه من برای تو آمـــــاده کرده ام ،

برگو برای خود چه آمــــــاده کرده ای ؟

 

اگر بنــــــــده به یـــــــاد خــــــدا بــــــودی ؛

ندا رسد که ای فرشتگان من ؛

غریبی که خویشان او از او دور شدند ؛

وحیدی که نزدیکان او او را تنها گذاشتند ؛

این آدمی است که در دنیــــا از مــــا یـــــاد می کرد ؛

و پیوستــــــــــه در ذکـــــــر مـــــــــــا بود ،

پس مــــــــــا گوئیم ای بنـــده ؛

ای بی چاره ی درمانده ؛

ای که زبان گویایت خاموش شده ؛

ای که دل دانایت از ترس رستاخیز خون گشتـه ؛

ای که لشکر امیـــــــدت راه هزیمت گرفتـه ؛

ای که رخت عمرت تــــــــــاراج شده ؛

همه رفتند و تو را تنها گذاشتند !

ولی مـــــــــــا مـانـدیـــم ،

همه برگشتند و مـــــا بر وفــائیـــــم ،

همه بگذاشتنــــد و مـــــــــــا برداشتیــــــم ،

بنده ی من ؛ بدان که تو مشمول رحمت من هستی ،

و در رستاخیــــــــز در کنف حمایت منی !




موضوع :


نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید    ( 1071 )                                                             

ســوره 20 : طـه ( مـکّــی ـ 135 آیه دارد ـ جزء  شا نزدهم ـ صفحه 312 )

( قسمــت یازدهـــم )

بـلای لطـف آمیـز


 

سوم رجب سالروز شهادت امام علی النقی علیه السلام

به شما و همه شیعیان آن جضرت تسلیت

 ( جزء شانزد هــم صفحــه 314 آیات 41  –   44 )

بسم الله الرحمن الرحیم 

 41 ـ وَاصْطَنَعْتُکَ لِنَفْسِی

44 ـ فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَّیِّنًا لَّعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشَى

   ترجمــه لفظــی آیــــه شریفـه :

41 ـ و تو را براى خود پروردم

44 ـ  و با او سخنى نرم گویید شاید که پند پذیرد یا بترسد

 نگاهی ادبی و عرفانی به آیــه :

خداوند این چنین موسی را در بلای لطف آمیز می داشت ؛

و به زخــــــمِ شفقــت آمیـــــغ می پیــــــــراست !

و به انــــــواع بـلاهـــــــــــا می شست !

آن همــــــه از چـــــــــه بـــود ؟

از آن کــــــــه گفت :

ای موسی ؛ تو را برگزیدم برای خویشتن !

و از آن جهت بود که ؛

سرِ برادر را گرفت و او را به قهر و خشم کشید !

و خداوند به او نگفت چرا چنین کردی ؟ !

الواحِ تورات را بر زمین زد ،

به او نگفت چــــــرا زمیــــــن زدی ؟ !

آری ؛ در پشتِ پرده ی دوستی ؛ کارها رود که ؛

آن همه در بیـــــــرون از پـــــرده ی دوستی تــــــاوان بوَد !

و در پنـــــاه دوستـــــــی ممکـــــن باشد .

[ گفتیم که گرچه ظاهر آیات خطاب به موسی(ع) است ، لکن باطن آیات خطاب به همه ی سالکان راه حق وحقیقت و روندگانِ در وادی شریعت هستند ! از جمله شما ای جوانمــــــرد ]

خداوند تبارک و تعالی چون موسی را مأمورِ فرعون کرد ؛

به او فرمود :

سخنِ مـرا بشنو ،

سفارشِ مــــرا بپــذیــــــر ،

پیمـــــــان مــــــــرا نگـــــــــــاه دار ،

من امــروز تـــــو را مقـــــــــامی دادم که ؛

برای هیچ بشری میسّر نیست !

تو را به خود نزدیک کردم تا سخنم را شنیدی !

پس به رســالت از طرف من به سوی فــرعون برو ؛

که همانـــا در شنـــــوائی و در دیـــــــــد من هستــــی !

تو از جانب من نیروی بزرگی هستی !

که به سوی فردی ضعیف می روی ،

که نعمت هــــــای من او را مغــــــرور کرده !

و از مکر و خشــــم من ایمن مانده ،

منکـــــر خدائی من شده ،

و پنــــــدارد که مــــــرا نمی شناسد !

به عزّت و جلالم سوگند که اگر نه این بود که ؛

میان خود و مخلوق حجّت و عــــــــــذری قرار داده ام ،

چنـــــان بر او خشــــــم می گرفتم که ؛

آسمان ها و زمین و کـــوه ها و دریـــا ها به خشم آیند !

اگر به آسمـــــــان فرمان دهم او را سنـــــــــگ بـــــــــــاران کند ،

اگر به زمیــــــن فرمان دهم او را در خود فـــــــرو  بَـــــــــرَد ،

اگر به کــــــوه هـــــــا امر دهم او را هــــــــــلاک کنند ،

اگر به دریــاهــــــا دستور دهم او را غرق نمایند ،

[همانگـــــــونه که در پایـــــان چنین شد !]

لیکن همه ی اینها را آســــــان گرفتم ،

چه ؛ حلـــــم مــن وسیــــع است ،

و جز مــــــن بی نیــــــــاز کسی نیست ،

[نیازی به عقوبتش ندارم]

پس ؛ تـــو پیغــــــام مـــــــــرا به او رسان ،

و او را با زبان نــــــــرم به پرستش من بخــــــوان ،

و از کیفـــــــــر و خشـــــم مـــــن ، او را آگاه کن !

و بگو ؛ عفــــو و بخشش مــــــن ؛

بر خشـــــم و عقــــوبت من برتـــــــــری دارد ،

[سَبَقَت رَحمَتِی غَضَبِی]

بگو تو مدتها عصیـــــان و نافرمانی من کردی ،

ولی من آسمــــــان را از باریــــــــدن ،

و زمیــــــــــن را از روئیـــــــدن ،

برای تو بــــــــــاز نداشتم !

این همه را با زبان نـــــــرم و شیــــــرین بگو !

باشد که به خود آیـد ، و پنــــــد گیرد ، و متنبّـــه گردد .

خـــــــــدایـــــــــا ؛

 

چنان به من نزدیکی که نمی توانم ببینمت !

صدا ی تو هر لحظه با من سخن می گوید !

اما من آن رانمی شنـــــــــــوم

مرا به عمق درونم ببَــــر ؛

تا شکوه بی پرده ی جمال تو را بشنوم

مـــــرا بیامـــــــــــوز پیوسته تــــــــــو را بجــــــویم

و همـــــــــواره به عنوان یگانه پناهــــــــگاهم به تو رو کنم

 

آجَــرَکَ الله یــا صـــــاحـب الـزّمــــان


بمُصیبةِ جَدِّکَ النقـیِّ الهـــــــادی


عَجِّــل عَلی ظُهُـــورِک



موضوع :


                                              

آدرس این وبلاگ در تلگرام  َ        

https://telegram.me/adabvaerfan


ماه رجب می رسد



 






این جمعه هم گذشت و نیامدید آقـــا !


شاید ما همچنـــــان سرگـــرم دنیـــا و زنــدگانی خویشیــم


ولی هر روزه برای تعجیل در ظهـــــــــور مبارکتــــــان


دعــــای فــــــرج بر لب داریـــــــم



 



موضوع :


   1   2   3   4      >
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز


* *