نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید (604 )
ســوره 4 : نســـاء ( مدنی ـ 176 آیه دارد ـ جزء چهارم ـ صفحه 77)
( قسمت بیست وششــم )
باده ی آب و خـاک
( جزء پنجــم صفحه 89)
بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــم
71 ـ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ خُذُواْ حِذْرَکُمْ
فَانفِرُواْ ثُبَاتٍ أَوِ انفِرُواْ جَمِیعاًً
تفسیر لفظی :
ای کسانی که ایمان آورده اید ؛ حذر کنید از بازنشستن از دشمن ، و پرهیز خود گیرید
و بیرون روید جوک جوک یا با هم همگی بیرون روید .
تفسیر ادبی و عرفانی :
این آیت از روی اشارت ، توجه به فــــرار است ؛
و فرار ، به سوی مولا گریختن ،
و درب پراکندنی و تفرق بر خود بستن ،
و از هر دو جهان رهائی جستن است ،
و این فـــرار دو قسم است :
یکی از خلق گریختن !
و دیگری با حق گریختن !
اما از خلق گریختن آسان است که ؛
این صفت عابدان و قاصدان است ، کار آن دارد که با حــق گریزد ! و نه هرکس با حق تواند گریخت ! مگر کسی که عیان او را بار دهد ، و مهر او را پرده بردارد ، و او را در کنف عزت خود جای دهد . کسی از بایزید بسطامی رسید : آن تیـــــر حـــــقّ که دل های درویشان نشانه ی آن است چیست ؟ بایزید گفت : این سئوال تـــــــــو را نیست ! و تـــــو اهـــــــل آن نیستی ! که این سئوال حضرتیان است ، و من به حضرت بودم و تــــــو را ندیدم ! آن کس گفت : بسیار در غلطی ای بایزید ! من به درگاه بودم ، عیان مرا راه داد ! مِهر پرده برداشت ! و احدیت مرا در کنف خود جای داد ! نشانش این است که : اینک به درگاه می شوم ، اگر شغل و مقامی داری بیار ، تا تو را پای مردی کنم ! این بگفت و کالبد خالی کرد ! بایزید گفت : آه که او از اولیاء الله بود ! گفتــــــه اند : نشان کسی که با مولی گریخت آن است که : همت یگانه دارد ، از تدبیر خود بیرون شود ، و تسلیم حکم گردد ، و این وصف آن جوان مردانی است که ؛ خداوند آنان را مستضعف خواند ! که در دست مشرکان مکه گرفتار بودند ، آنان همت خود را یگانه کرده ، از همه کس دل برداشته ، دل در حـــــق بسته ، به تقدیر حق راضی شده ، از راه تحکم برخاسته ، حکم حق را به جان و دل گرفته ، و بدان تن داده اند ، لاجرم حق تعالی ایشان را نیابت داشت ، و محمّد (ص) و مؤمنان را فرمود : ایشان را دریابید و از آزار دشمن برهانید ، و چون در راه رضای ما می کوشند ؛ شما هم در راه خلاص ایشان بکوشید . یا رب ز ره راست نشـــانی خـواهـم از باده ی آب و خـاک جـانی خواهـم از نعمت خـود چو بهـره منـدم کـردی در شکـر گزاریت زبـانـی خـواهــم مست تو ام از جرعه و جــــام آزادم مـرغ تــو ام از دانـــه و دام آزادم مقصود من از کعبـه و بت خانــه توئی ورنـه که من از هـر دو مقــام آزادم هر کسی محـراب دارد هــر سوئی باز محـراب سنـائی کــوی او است همه مشکلات و گرفتــــاری های ما ناشی از غیبت طــــولانــــی مولایمــــــان محبــوب دل هـــا و منجـــی انســان هـا قائـم آل محمّـد (ص) حضرت امــام مهــدی (عج) است پس برای تعجیل در فـرج مبارکشـان دعـــــا کنیم
موضوع :