نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید ( 395 )
ســوره 2 : بقـــره ( مدنی )
( 286 آیه دارد ـ جزء اول ـ صفحه 1 )
( قسمت هفتــم )
بـــاران لطـــف
( جزء اول ـ صفحات 4 و 5 )
بسم الله الرحمن الرحیم
24 ـ فَإِن لَّمْ تَفْعَلُواْ وَ لَن تَفْعَلُواْ ،فَاتَّقُواْ النَّارَ
الَّتِی وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ أُعِدَّتْ لِلْکَافِرِینَ
( در ادامه آیه قبلی ) اگر نکنید و نتوانید وهرگز نخواهید توانست ، پس بپرهیزید از آن آتشی که
هیزم و آتش گرای آن مردمان و سنگ ها هستند که آماده شده است برای ناگرویدگان.
25 ـ وَ بَشِّرِ الَّذِین آمَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ
أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ
کُلَّمَا رُزِقُواْ مِنْهَا مِن ثَمَرَةٍ رِّزْقًا
قَالُواْ هَذَا الَّذِی رُزِقْنَا مِن قَبْلُ
وَ أُتُواْ بِهِ مُتَشَابِهًا وَ لَهُمْ فِیهَا أَزْوَاجٌ مُّطَهَّرَةٌ
وَ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ
و بشارت ده آن هائی که ایمان آوردند و کارهای نیک انجام دادند ،
به این که در آخرت ایشان را بهشت ها است که از زیر درختان آن آب ها روان است
و هرگاه که ایشان را از میوه های بهشتی روزی دهند گویند این میوه ای است که
به ما از پیش روزی داده بودند ، و برای آنها میوه ها آرند مانند میوه های دنیا ،
و آنان راست در بهشت جفت های پاک و پاکیزه و ایشان در آن سرای جاودان اند.
این آیت نواخت دوستان است
و امید دادن ایشان به ناز ونعمت جاودان
و ترغیب مؤمنان بر طاعت و طلب زیادتی نعمت،
و آیت پیش تحذیر بیگانگان است
از شور دل و شرط زبان،
و بیم دادن آنان از آتش عقوبت،
و مؤمن آن است که چون آیت اول بشنود
بترسد و بی آرام شود
و از عذاب دوزخ بیاندیشد
و چون آیت دوم شنود
شاد شود و دل در نبندد
و امید قوی کند و آرامش در دل آرد
و خداوند هر دو کس را بستود،
آن ترسنده و این آرامیده،
ترسنده را میگویــــد:
هر گاه یاد خدا شود دل های مؤمنان بیمناک میشود
و آرمیــــــده را گویـــد:
دل مؤمنان بیاد خدا آرام و آسوده می گردد.
و سنت خدای کریم آن است که هر جا آیت خوف فرستد
و بندگان را بترساند، از پی آن آیت رجاء و رحمت فرو فرستد
و دل آنــــان را آرام کنـــد تا نــومیــــد نشوند!
این آیت اشارت است به این که
هر که امروز در میدان خدمت است بشارتش باد
که فـــــــردا در مجمــــــع رَوح و ریحــــان است
و نه هرکه به بهشت رضـــــــــــــــــوان رسید
به کرامت رَوح و ریحـــــــــــــــان رسد!
که بهشت رضوان غایت نزهت متعبدان است
و رَوح و ریحــــــــــــان
قبلــــه جــــــان محبـــان!
بهشت رضــــــــــوان ،
علییّن و دارالسلام است
و رَوح و ریحان در حضرت احدیّت
تحفــــه جان عاشقـــــان است،
هر کس حرکات پاس دارد
به بهشت رضـــــــوان رسد
و هر کس انفاس را پاس دارد
به رَوح و ریحــــــــان رسد!
این رَوح و ریحان چون باری از عالم غیب در آید
که آن را بـــــــار فضـــــــل و فضیـلــــت گویند
و آن ابـــری فراهم آرد که آن را ابــــر بِــــرّ گویند
و از آن بارانی ببارد کهآن را بـــاران لطـــف گویند
و از آن باران سیلی آید که آن را سیلِ مهــــر، نامند!
آن سیل مهــر، بر نهاد آب و خاک گمارند
تا نه از آب نشان ماند ونه از خاکخبر!
نه از بشریت نام ماند و نه از انسانیت اثر!
هر شغل خاست از آب و گل خاست
و هر شور که آمد از انسانیت آمد،
هردو بگذار تا به نیستی رسی
و از نیستی برگذر تا به رَوح و ریحان رسی؟
26 ـ إِنَّ اللَّهَ لاَ یَسْتَحْیِی أَن یَضْرِبَ مَثَلًا
مَّا بَعُوضَةً فَمَا فَوْقَهَا فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُواْ
فَیَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ
وَ أَمَّا الَّذِینَ کَفَرُواْ فَیَقُولُونَ مَا ذَا أَرَادَ اللَّهُ
بِهَذَا مَثَلًا یُضِلُّ بِهِ کَثِیرًا وَ یَهْدِی بِهِ کَثِیرًا
وَ مَا یُضِلُّ بِهِ إِلاَّ الْفَاسِقِینَ
خداوند شرم نکند از این که مثلی زند هرجا باشد از پشه یا چیزی بالاتر از آن (*) ،
پس آنان که ایمان آوردند می دانند که این مثل بر معیار حکمت و راست از سوی خداوند است،
اماآنها که کافر شدند میگویند خداوند از این مثل چه اراده کرده ؟ که جمعی را گمراه
و گروهی را راهنمائی میکند ؟ در صورتی که به این مثل ها گمراه نشوند مگرمردم بدکار و فاسق؟
بدان که خـــدای عَــــزَّ وَ جَــــلّ را
نام های بزرگوار است و صفت های پاک،
نام های نیکو و صفات پسندیده،
نام های ازلی و صفت های سرمدی،
خود را به آن صفت ها بستود
و در پیغام ها و نامه های خویش
آن صفت ها و نام ها را به مردم وانمود،
از جمله آن صفات یکی حـیـــــــا است
که اثبات آن در آیت و در خبـــر معلوم است،
چنانکه درخبر آمده که
خداوند از بنده ای که دست بسوی او دراز کرده حیا میکند.
این صفت و مانند آن هر چه درست شود
به نصّ کتاب و سنّت بر بندگان خدا واجب است
که چون آن را بشنـــود یا بخوانـــــد
بر آن نـــام و صفـــت بایستد
و زبان و دل از معنی آن خاموش دارد
و از دریافت چگونگی آن نام یا صفت
که او را راه نیست بگذرد
یعنی که مردم با عقل خود وی را در نیابند
و منزلت او را نشناسند،
هـــــرکـــــــه از این راه رود
پاکیزه سیرت و پسندیده طریقت است
و چنین کس را چشمه حکمت
و صــــــدق فــــــــراست
و نـــــــور معـــرفـــت بهره شد
و این منزلت کسانی را بُـــوَد که
چون دیگران از مردم شرم دارند
و رضایت خلق طلبنـــد
و از حق کسی شرم دارد
که در دل بینائی و در سر آشنائی دارد،
و در هرحال که باشد ،
داند که خدا به وی نگران است
و بر کـــــــردار او دیده ور!
بیچاره آدمی که کشتـــه غفلت است
و گرفتـه جهـــــــالــت !
از مردم شرم همی دارد !
ولی از خدا شرم ندارد !!!
و خداوند از این خوی واخواست می کند.
و می گــــویــــــد:
از مردم می ترسید
در صورتی که خداوند سزاوارتر است که از او بترسید.
باز گـــــویــــــــــد:
چه بی انصاف بنــــده من ،
مرا می خواند من شرم دارم او را رد کنم
و او معصیت من می کند و شرم ندارد!
بی انصاف تــر بنـــــــدگانی که
روزی خـــــــــــــــدا را می خورند
و از بندگان خـــــــــــــــدا اطاعت می کنند !
از خـــــــــــــــدا نمی ترسند
و از بندگان خـــــــــــــــدا می ترسند !!!
-------------------------------------------------------------------------------
(*) از عارفی پرسیدند:
فلسفه خلقت پشه و تار تنگ ( عنکبوت ) چه بوده ؟
گفت: اگر آفریدن پشه،
تنها برای کشتن نمرود
و آفریدن تارتنک،
تنها برای تنیدن درب غار حرا بود.
برای علت خلقت آن بس بود !
السلام علیــک
یا اباصــالح المهـــدی
شاید این جمعـــه بیاید شاید
پـــرده از رخ بگشـــاید شایـــد
همه مشکلات و گرفتاری های ما
ناشی از غیبت طولانی مولایمــــــان
محبــوب دل هـا و منجـــی انســان هـا
قائـم آل محمّـد (ص) حضرت امــام مهــدی (عج) است
پس برای تعجیــــــــــل در فـــــرج مبارکشان دعا کنیم
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم
موضوع :