نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید (414 ) فایل صوتی (کلیک کنید)
ســوره 2 : بقـــره ( مدنی )
( 286 آیه دارد ـ جزء اول ـ صفحه 1 )
( قسمت بیست وچهارم )
نُــورٌ عَلــی نُـــور
( جزء اول ـ صفحه 14)
بســـم الله الـرحمــن الــرحیــم
89 ـوَ لَمَّا جَاءهُمْ کِتَابٌ مِّنْ عِندِ اللّهِ مُصَدِّقٌ لِّمَا مَعَهُمْ وَ کَانُواْ مِن قَبْلُ یَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذِینَ کَفَرُواْ فَلَمَّا جَاءهُم مَّا عَرَفُواْ کَفَرُواْ بِهِ فَلَعْنَةُ اللَّه عَلَى الْکَافِرِینَ
89- چون از نزد خدا نامه ای بر ایشان آمد که گواه کننده تورات بود و پیش از خدا نصرت می خواستند بر آنان که کافر بودند، همین که ایشان را آمد آن چه شناخته بودند ، به آن کافر شدند، پس لعنت خدا بر کافران باد.
و چون برای آن ها از جانب خــداونـــد نـــــامـــــــه رسید،
چه نـــــامـــــــه ای؟ که یادگار خــداونـــد است نزد دوستان،
نـــــامـــــــه ای که مهــــر قـــدیـــــــم است،
نـــــامـــــــه ای که قصه دوستی و دوستان است،
نـــــامـــــــه ای که از ستم در أمان و بیمار را درمان است،
شفـــــای دل بیمـــــــاران
و آسایش جـــــــان انــــــــدوه ناکان،
و رحمتی از جانب خــــــــــدای جهانیان
بر مهتر عالمــیــان است.
آنان که جهــــــودان بـــودند
در نام و صفت وی تغییر و تبدیل آوردند
و کمر دشمنی او را بسته به وی ناسزا میگفتند
در صورتی که او را شناخته
و دانسته از وی یاری و داوری میخواستند!
و آنان که کافران قریش بـــــودند
با آن که محمد(ص) پیش از بعثت به پیغمبری،
نزد آنان معـــــــزّز و محتـــــــرم بود
و امانت ها نزد او میگذاشتند
و در محفل ها او را در صدر مینشاندند،
همین که قصه نبوت خواندن گرفت
و حدیث دل و دل آرام پیش آورد،
کارها دگرگونه گشت!
دوست به رنگ دشمن شد،
تیر ملامت بسوی او انداختند،
ساحر و شاعرش نام نهادند
و سرگشته اش خواندند!
لیکن چه زیابی برای او؟
در حالی که اگر او را اجیر و فقیر خواندند
خـــداونــــد او را بشیــــــر و نــذیــــــر خواند
و اگر او را ضالّ و غبّی گفتند
خـــداونــــد او را رســـــــول و نبــــــی گفت!
که گفتــــــه اند:
دوست باید دوست پسند باشد نه شهر پسند
و شگفت نیست اگر مشتی بیگانگان
آن مهتـــــــر عالـــــــم را نشناختند،
زیرا خـــداونــــد خزینه اسرار خلقت
یعنی محمد مرسل را مهـــــری بر نهـــــاد
تا طمــــــع هــــــــــا از او دور شود،
این بود که چون حسین منصور
شمّه ای از آن خزینه اسرار فطرت بدید
فریــــــاد برآورد و گفت:
ای ماه بر آمدی و تابان گشتی
گرد فلک خویش خرمان گشتی!
چون دانستی برابر جان گشتی
آن گاه فرو شدی و پنهان گشتی!
لطیفـــــه:
آفرینش همه در میم محمّـــد(ص) است،
هرکجا در عالم دردی و سوزی است،
در برابر عشق وی ناچیـــــــز است،
انبیاء و اولیاء و شهداء و صدیقان
چندان که تـــوانستد رفتنـــــد
لیکن از آغاز تا انجام که رفتند،
به قــــــــدم او رسیـــــدنــــــد،
آن مقـــام که زبــــــر خــلایـــــق آمد
زیر قـــــــدم خود نپسندید،
به سدره منتهی
و جنت مأوای
و مقام طوبی و زلفی
که غایت رتبت صدیقان است
خود ننگریست!
زهی کرامت،
زهی شرافت و فضیلت،
زهی علوّ و رفعت،
پس از صدها سال بنگر ،
در این گیتی صدای وی،
در هفت آسمان، آوای وی،
در هر دلی از وی چراغی،
بر هر زبانی از وی داغی،
در هر سری از وی نوائی،
در هر سینه ای از وی لوائی
و در هر دلی وی را جائی!
راهش پرنــــــــور
و گفتار و کردارش با نــــــــور،
و خلق و خویش از نــــــــور،
و خود نـــــور علی نـــــــور است!
کفر و ایمـان را هم اندر تیرگی هم در صفـا
نیست دارالملک جز رخسـار و زلف مصطفی!
روی و مویش گر بصحرا ناوریدی قهر و لطف
کافری بی برگ ماندستی و ایمـان بی نـوا !
خدایا ؛ همه بیماران را شفا عنایت بفرما
بیمــــاری های جسمی ، روحی ، اخلاقی ،
سیاسی و اجتماعی ما را برطرف بفرما
جامعه ما را سلامتی روح و جسم ،
شادابی و نشاط عنایت بفرما
آمّیـــــــــــن یا رب العالمین
###################################################
و امّا مشکلات ما !
همه مشکلات و گرفتاری های ما
ناشی از غیبت طولانی مولایمــــــان
محبــوب دل هـا و منجی انســان هـا
قائـم آل محمّـد (ص) حضرت امــام مهــدی (عج) است
السلام علیــک
یا اباصــالح المهـــدی
پس برای تعجیـــل در فـــرج مبارکشــان دعا کنیم
موضوع :