نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید (410 )                                             فایل صوتی (کلیک کنید)


ســوره 2 : بقـــره  ( مدنی ) 

  ( 286 آیه دارد ـ جزء اول ـ صفحه 1 )

( قسمت بیستـــم ) 

سلطـان عشــق


 

 ( جزء اول ـ صفحه 11 ) 

بســـم الله الـرحمــن الــرحیــم

 

 

73 ـ فَقُلْنَا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِهَا کَذَلِکَ یُحْیِی اللّهُ الْمَوْتَى وَ یُرِیکُمْ آیَاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ 

 

73- پس گفتیم بزنید این کشته را به چیزی از گوشت آن گاو، آنان چنین کردند، کشته زنده شد ! و این گونه که دیدید خداوند مرده را زنده می کند و بشما می‏نمایاند نشانه‏ ها‏ی توانائی و نیکی خدائی خویش تا دریابید و نیک بعقل خود بسنجید .


74 ـ ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُکُم مِّن بَعْدِ ذَلِکَ فَهِیَ کَالْحِجَارَةِ أَوْ  أَشَدُّ قَسْوَةً وَ إِنَّ مِنَ الْحِجَارَةِ لَمَا یَتَفَجَّرُ مِنْهُ  الأَنْهَارُ وَ إِنَّ مِنْهَا لَمَا یَشَّقَّقُ فَیَخْرُجُ مِنْهُ الْمَاء  وَ إِنَّ مِنْهَا لَمَا یَهْبِطُ مِنْ خَشْیَةِ اللّهِ وَ مَا اللّهُ  بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ 

74- پس از آن دل های شما سخت گشت، گوئی آن ها از سنگ یا سخت تر از سنگ است و از سنگ های هستند ،آن ها که نهرها از آن جاری می شود، و از آن ها که می‏ شکافند و آب از آن بیرون می ‏آید، و از آن ها که از هیبت خداوند از بالا به هامون می‏ افتند و خداوند از کردار شما ناآگاه نیست!


75 ـ أَفَتَطْمَعُونَ أَن یُؤْمِنُواْ لَکُمْ وَ قَدْ کَانَ فَرِیقٌ مِّنْهُمْ یَسْمَعُونَ کَلاَمَ اللّهِ ثُمَّ یُحَرِّفُونَهُ مِن بَعْدِ مَا عَقَلُوهُ وَ هُمْ یَعْلَمُونَ

75- آیا پس طمع دارید که بشما ایمان بیاورند در حالی که گروهی از آنان سخن خداوند را می ‏شنیدند پس از آن می ‏گردانیدند و تحریف می‏ کردند با آن که دانسته و شناخته بودند! و می دانستند که آن چه می‏ گویند دروغ زنند و گناهکار !


74 ـ ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُکُم مِّن بَعْدِ ذَلِکَ ...


قسوت دل در حق نادانان

نامهربانی و دوری از رحمت حق است.

و در حــق عـارفـــــان قــــوّت دل !

که چون کار به کمــــال رسد

و صفـــا و معـــــرفت نیــــــرومنـــــــد گردد،

سلطان عشــق ،

تمــــام کشـــــور جــــان را فـــــــرو گیــــرد

و آن خروش و زاری به شــادی و طـــــرب در پیــوندد.


*********************************************

[ در این وادی عمیق عشق بــــــود که

مولایمـــان اباعبـــــدالله الحسیــــــــن علیـــــــــــه السلام ،

عصر عاشورا در گودی قتلگاه در آخرین نماز و مناجات خود با معشوق فرمود :

الهی رضاً برضاک ، راضیاً بقضاک ، لامعبود سواک ...  و سلطان عشق جهانیان شد !]

 

 

ز اول که مرا عشـق نگارم نـو بود


همسایه به شب ز نالـه من نغنـود


کم گشت کنون ناله که عشقم بفزود


آتش چو همه گرفت کم گردد دود

 

... وَ إِنَّ مِنَ الْحِجَارَةِ ...

 

 سنگ خــــــــارا بر دلِ سخت برتری دارد

چنان که از سنگ آب آیـــــد و نــــرم شود

و از ترس خـــــــدا به هامـــــــون افتـــــد

ولی دل سخت در نهــــــاد آدم بیــــگانـــه،

نــه از ترس خـــــــدا بنــــالـــد

و نــــــه از حســــــرت بگــــریـــــــد

و نــــــه رحمـــــت و رقّــــــــت در وی آید!

 

در حکایت بیارند که پیغمبری به بیابانی گذشت

دید از سنگ کوچکی آب زیادی بیرون می‏جهد

که خیلی بیش از اندازه و تناسب سنگ است !

ایستاد و حیـــــران شد و در شگفـــت !

و با خود می‏ گفت:

این چه آب است و چنین سنگی؟

خداوند سنگ را به زبــــــان آورد و گفت:

ای پیغمبر ؛ این آب که تو می‏بینی آب گریـــــه من است

که از آن روز که خداوند فرمود:

دوزخ را به سنگ گرم کنند

من از حسرت و ترس می‏گریم ...

پیغمبر که این را شنید گفت خداونـــــدا ؛

وی را از آتش ایمن گردان،

ندا رسید که ما او را ایمن کردیم .

 

پس از مدتی باز گذر پیغمبر به آن سنگ افتاد،

دید بـــــــــاز آب می‏آید!

گفت خداونــــــــدا ،

او را از آتش ایمن کردی ولی باز می‏گرید؟

سنگ به فرمان خداونــــــــدا گفت:

آن گریستن از غـــم و حســــرت بـــــود

و این گریستن از شــــــادی و خوشحـــــــالی است!

 

 

خـداونــدا ؛

در سر گریستن دارم دراز ،

ندانم که از حسرت گریــــــم یا از نـــــاز ؟

گریستن از حسرت بهـــــره یتیــــم است

و گریستن شمـــــع بهـــــــره نــــــاز ،

از نـــــــاز گریستن چــــون بُــوَد ؟

این قصّـــــه ای است دراز !

 

 

السلام علیــک

یا اباصــالح المهـــدی

همــــه مشکلات ما

ناشی از غیبت طولانی مولایمان

محبــوب دل هـا و منجی انســان هـا

قائـم آل محمّـد (ص) حضرت امــام مهــدی (عج) است

 

پس برای تعجیـــل در فـــرج مبـــارک شان زیاد دعا کنیم

 

 



موضوع :