سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منوی اصلی
مطالب پیشین
تدبر در قرآن
آیه قرآن
لینک دوستان
خبرنامه
 
آمار وبلاگ
  • کل بازدید: 1967293
  • بازدید امروز: 115
  • بازدید دیروز: 258
  • تعداد کل پست ها: 1283
  • ****
درباره
محمّـد تــرابـی[963]

روح بلند مدیر وبلاگ خادم قرآن محمد ترابی در اسفند ۱۳۹۸ در ۶۷ سالگی به سوی معشوق شتافت. روحش شاد و یادش گرامی باد. اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
آرشیو مطالب
*

حدیث

*
لوگوی دوستان
دانشنامه سوره ها
سوره قرآن
کاربردی



نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید         ( 1152 )                                                          

آدرس این وبلاگ در تلگرام  َ        

https://telegram.me/adabvaerfan

سوره 23 : مؤمنون ( مدنی ـ 78 آیه دارد ـ جزء  هفدهم ـ صفحه 332 )


( قسمت ششم )


حجاب های هفتگانه


یکی از راه های رفع حجاب های هفتگانه

 ( جزء هفدهم صفحه 342آیه 17 )

بسم الله الرحمن الرحیم 

وَلَقَدْ خَلَقْنَا فَوْقَکُمْ سَبْعَ طَرَائِقَ

وَ مَا کُنَّا عَنِ الْخَلْقِ غَافِلِینَ

   ترجمه لفظی آیه شریفه :

ما بر بالای سر شما هفت راه (طبقه) قرار دادیم

و ما از خلق (خود) غافل نبوده و نیستی

 

 

 نگاهی ادبی و عرفانی به آیه شریفه :

 

به ذوق ارباب معارف و استنباط اهل فهم ؛

این آیت اشارت است به هفت حجاب ؛

که خداوند در نهاد آدمی آفریده ،

و او را از دیدن لطیفه ها ؛

و یافتن حقیقت ها محجوب داشته !

این حجاب های هفتگانه عبارتند از :

1 ـ حجاب عقل ؛

2 ـ حجاب علم ؛

3 ـ حجاب قلب ؛

4 ـ حجاب نفس ؛

5 ـ حجاب حسّ ؛

6 ـ حجاب ارادت ؛

7 ـ حجاب مشیّت ؛

 

عقل ؛ آدمی را بر شغل دنیا و تدبیر معاش داشت ؛

تا از حقّ باز مانَد !

علم ؛ آدمی را در میدان مباهات کشید ؛

تا در پرتگاه تفاخر با اَقران خویش بماند !

قلب ؛ او را بر مقام دلیری و دلاوری بداشت ؛

تا در میدان مبارزه ی زندگی ؛

به طمع سود دنیوی چنان به فتنه افتد ؛

که پروای دین و نصرت دینش نباشد !

نفس ؛ بزرگترین حجاب و دشمن دین و آئین است ؛

که اگر بر این دشمن دست یابی پیروز شوی ؛

ورنه چنان افتی که دیگر برنخیزی !


[ همان گونه که سران فتنه ی 88 افتادند ! ]

 

که حضرت مصطفی(ص) فرموده اند :

بزرگترین دشمن تو نفس تو است !

در این مرحله ؛

حسّ شهوت ؛ میلِ به معصیت ؛ مشیّت فترت ؛

همگی حجابِ عامّه ی مردم است ؛

و فترت از راه حقیقت ، حجابِ خاصّان حضرت است ؛

و حجابِ حسِّ شهوت ؛

و اراده ی معصیت در عوام ؛

و مشیّت فترت در خواصّ است !

به هرچه از راه باز افتی ، چه کفـــــر آن حرف و چه ایمان

به هرچه از دوست وامانی ؛ چه زشت آن نقش و چه زیبا

 

انسان در سیر معرفتی خود ،

همواره از ورای حجاب

به درک و معرفت حقایق توحید می‌رسد ،

در نتیجه معرفت انسان نسبت به خدای سبحان

هر اندازه کامل باشد ،

باز هم شایستة مقام او نیست،

لذا در برخی روایات آمده که ؛

وجود مقدس، مقام ختمی مرتبت ؛ محمّد مصطفی (ص) فرموده اند:

« ما عرفناک حق معرفتک » ؛

یعنی آن گونه حق معرفت توست ، ما ترا نشناخته ‌ایم.

پس ؛ اگر کسی بتواند همه حجاب‌های یادشده را خرق کند،

به فنای مطلق دست پیدا می‌کند،

اما نکته بنیادین این مسئله ؛

(یعنی مسئله فنای در حق) ؛

که در عرفان مطرح است،

این است که هرگز نباید از فنای در توحید ؛

یا فنای فی الله ؛

فانی و معدوم شدن ذات عارف ؛

و یا عین ذات معروف شدن را توهم کرد ،

زیرا این برداشت پی آمد منفی فراوان دارد،

پس مراد از فنای در حق این است که ؛

انسان سالک حقیقی ،

غرق در شهود عظمت و کبریای حق می‌شود ،

به گونه‌ای که حتی به خود و به هویت خویش نیز التفاتی ندارد

.



موضوع :


نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید         ( 1150 )                                                         

آدرس این وبلاگ در تلگرام  َ        

https://telegram.me/adabvaerfan

سوره 23 : مؤمنون ( مدنی ـ 78 آیه دارد ـ جزء  هفدهم ـ صفحه 332 )


    ( قسمت چهارم )


عالَــمِ اَکبَــر

 

 ( جزء هفدهم صفحه 342آیه 12   )

بسم الله الرحمن الرحیم 

وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ سُلَالَةٍ مِنْ طِینٍ


   ترجمه لفظی آیه شریفه :

ما انسان را از عصاره‏ای از گِل آفریدیم


 

 نگاهی ادبی و عرفانی به آیه شریفه :

 

خداوندِ عالَم به کمالِ قدرتِ خویش ؛

نهادِ آدمی را به حکمِ جود در وجود آورد ،

و از آب و گِل ، چندان گوهر مختلف ، شکل پیدا کرد !

استخوان و گوشت و پوست و عصب و رگ ؛

با دو چشم بینا ، دو گوش شنوا ،

دو دست گیرا ، دو پای روا ،

دماغی که در آن تخیّل محسوسات ،

و تحفّظ معلومات است ؛

دلی که در آن علم و اراده ؛

و شجاعت و قدرت ،

و حسد و کینه و خرد و اندیشه راست ،

آن گاه این گوهرهای دریای تواناییِ خود را ؛

به کمال حکمت خویش ،

در رشته ی ترکیب و تنسیق کشید !

و آن را به 240 ستون (استخوانها) راست بداشت !

و با 708 بند (عصب ها ) آن ها را به هم متصل کرد ،

و 360 جوی ( رگ ها ) در آن تعبیه کرد ،

و آن گاه از میان آن ها ؛

روزنه های چشم و گوش و بینی و دهان باز کرد ،

سپس ششخدمتگزار بنام نیروی ؛

جاذبه ، ماسکه ، هاضمه ، دافعه ، نامیه ، غاذیه ،

برای خدمت برگماشت !

و پنج نگهبان بنام پنج حسّ های ؛

باصره ، سامعه ، ذائقه ، شامه ، لامسه ،

به نگاهبانی واداشت !

آن گاه دل (قلب) را بر مثال شاه ؛

در این سرای بر تخت نشانیده !

و زمام تصرفّات و ترتیب کدخدائی را ؛

به کلی در دست ها نهاد .

در اهمیّت قلب همین بس که حضرت مصطفی(ص) فرمود :

در سینه ی آدمی تیکه ی گوشتی است ؛

که چون سالم باشد ، همه ی تن سالم است ،

و اگر بیمار باشد ، همه ی تن بیمار است ،


آری این قلـــب است !

 

ای جوانمــــــــرد ؛

این تن آدمی هرچند که در دید تو مختصر می نماید ؛

اما از روی معانی و معالی آن ،

و گنج های مرموزی که در آن به ودیعه نهاده شده ،


عالَــــــــــم اکبـــــــــــــــــر است !

 

که این عالَم اکبــــــــــــــر را ،

به ستارگان و اختران و آفتاب و ماه تابان ؛ آراسته اند ،

و آن آفتاب و ماه ؛ همان است که ؛

بساط تاریکی را در می نوردد !

و همه جای تن را روشن می کند ،

این ها همگی از دل نورانیِ مردِ مؤمن نــــــور می گیرند ؛

و دلِ مردِ مؤمن هم از حقّ نـــــــــــور می گیرد !



موضوع :


 


شـربتِ شهادت



 

 

 

 

 


 



موضوع :


نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید    ( 1146 )                                                          

آدرس این وبلاگ در تلگرام  َ        

https://telegram.me/adabvaerfan

سوره 22 : حج ( مدنی ـ 78 آیه دارد ـ جزء  هفدهم ـ صفحه 332 )


  ( قسمت بیست و سوّم )


کارسـازِ بنـده نـواز



 

 ( جزء هفدهم صفحه 341آیه 78 )

بسم الله الرحمن الرحیم 

وَجَاهِدُوا فِی اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاکُمْ وَ مَا جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ مِلَّةَ أَبِیکُمْ إِبْرَاهِیمَ

هُوَ سَمَّاکُمُ الْمُسْلِمِینَ مِنْ قَبْلُ وَ فِی هَذَا لِیَکُونَ الرَّسُولُ شَهِیدًا عَلَیْکُمْ وَ تَکُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ

فَأَقِیمُوا الصَّلَاةَ وَ آتُوا الزَّکَاةَ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاکُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَى وَ نِعْمَ النَّصِیرُ


   ترجمه لفظی آیه شریفه :

 

و در راه خدا چنانکه حق جهاد [در راه] اوست جهــــــاد کنید اوست که شما را [براى خود] برگزیده و در دین

بر شما سختى قرار نداده است آیین پدرتان ابراهیم [نیز چنین بوده است] او بود که قبلا شما را مسلمان نامید

و در این [قرآن نیز همین مطلب آمده است] تا این پیامبـــــــر بر شما گـــــــواه باشد و شما بر مردم گواه باشید

پس نماز را بر پا دارید و زکات بدهید و به پناه خدا روید او مولاى شماست چه نیکو مولایى و چه نیکو یاورى


 

 نگاهی ادبی و عرفانی به آیه شریفه :

 

جهاد بر سه قسم است :

جهادِ به نفس ، جهادِ به دل ، جهادِ به مال

جهادِ به نفس آن است که ؛

از خدمت و ریاضت نیاسایی ،

و گرد رخصت و تأویل ها نگردی ،

و امر و نهی را به تعظیم پیش روی ،

جهادِ به دل آن است که ؛

خاطره های پست و پلید را بخود راه ندهی ،

و بر مخالفت عزم نداری ،

و از تفکّر در نعمت های خداوند دور نمانی ،

جهاد به مال آن است که ؛

آدمی بذل و جود و سخا و ایثار داشته باشد ،

سخاوت آن است که ؛

قدری بذل کند و قدری برای خود گذارد ،

جود آن است که ؛

بیشتر بذل کند و کمتر برای خود گذارد ،

و ایثار آن است که ؛

هرچه دارد بدهد و خود با فقر و فاقه بسازد !


 

... هُوَ اجْتَبَاکُمْ وَمَا جَعَلَعَلَیْکُمْ ...

او شما را برگزید و چون می گزید عیب می دید ،

و با عیب پسندید !

خداوند در علم خود شما را مسلمان نامید ؛

و شما را به هدایت برگزید ؛

و به عنایت ، نام مسلمانی نهاد ،

زیرا او مولای شماست به حقیقت ؛

و دلگشای شماست به رحمت ؛

به وقت گناه ؛ تو را نادان خواند تا عذرت را بپذیرد !

و به وقت شهادت ؛ تو را دانا خواند تا گواهت بپذیرد !

به وقت تقصیر ؛ تو را ضعیف خواند تا تقصیرت را محو کند !

چه نیک خداوندی ، مهر پیوندی ، معیوب پسندی ، بردباری ،

فرا گذاری ، فرا گذارد تا فرو گذارد ، می گذارد تا درگذرد !

بی نیاز است ، و اگر درگذارد ، بنده نواز است ،

و جهانیان را نوبت ساز و کارساز ،

از فضل و کرم خداوندی است که ؛

عطای خود را به خطای بنده باز نگیرد ،

و نعمت خود را به جفای او نبُرد .



موضوع :


نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید         ( 1144 )                                                           

آدرس این وبلاگ در تلگرام  َ        

https://telegram.me/adabvaerfan

سوره 22 : حج ( مدنی ـ 78 آیه دارد ـ جزء  هفدهم ـ صفحه 332 )


( قسمت بیست و یکــم )


شکوفه های زندگی


 

 ( جزء هفدهم صفحه 341آیه 74 )

بسم الله الرحمن الرحیم 

مَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزِیزٌ

   ترجمه لفظی آیه شریفه :

قدر خدا را چنانکه در خور اوست نشناختند

در حقیقت‏ خداست که نیرومند شکست ‏ناپذیر است


 نگاهی ادبی و عرفانی به آیه شریفه :

قدر او کس نداند مگر خودِ او ؛

معرفت او به سزا کس نداند مگر خود او ؛

عقل ها دهشت زده ،

فهم ها حیرت زده ،

در مبادی و مبانیِ اشراقِ جلال او ؛

همه پیغمبران و رسولان به قدم عجز و ناتوانی ؛

از درگاه حقیقت شناسایی او بازگشتند !

ای جوانمرد ؛

فردا که بندگان به عزّتِ وصال او رسند ؛

و شواهد قرب را ببینند ؛

آن چه عطا دهد به قدر طاعت تو دهد ؛

نه به قدر عظمت و جلال خود !

از اینجاست که گفته اند ؛

خداوند با موسی که سخن گفت ؛

از حیث موسی سخن گفت !

و اگر از حیث عظمت و جلال خود ؛

با موسی سخن می گفت ؛

موسی ذوب می شد !

[ ولی ما در دعاهایمان از خداوند می خواهیم با فضل خود با ما رفتار کند نه با عدل خود ؛ با نظر رحمت و عنایت بما بنگرد و رفتار کند نه بقدر طاعت مان ، که اگر نظر لطف و عنایت او نباشد این انسان ظلوم و جهول و عجول اگر طاعتی هم داشته باشد با یک لحظه غفلت همه را به باد فنا دهد ،

دیده اید یک درخت سیب یا گیلاس در بهار چقدر شکوفه دارد ؟ آیا همه ی این شکوفه ها به بار می نشیند و سیب یا گیلاس شیرین و آبدار می شود ؟ قطعا خواهید گفت نه ! چه بسا اندک بادی هزاران شکوفه را از جای برکند و پرپر کند ! و یا بادهای شدیدتر بسیاری از آنها را به زمین ریزد و با خود ببرد ! چه بسا طوفانی همه ی درخت را بی برگ و گل کند ! و یا طوفان شدیدی درخت را از ریشه برآورد !

برای محفوظ ماندن شکوفه ها اگر باغبان تلاش کند و حصاری پیرامون باغ بکشد شاید از بسیاری از بادها و تندبادها مصون باشد ،

اعمال نیک و طاعات انسان نیز بسان شکوفه های عمر است ، باید برای مصون ماندن از حوادث و تندبادهای زندگی دور آن را حصار کشید !

و تقوا بهترین حصار برای طاعات و اعمال نیک است ، تقوا اعمال را از گزند ریا و خود بزرگ بینی و خودپسندی و جاه طلبی و آسیبهای دست و زبان و ... در امان میدارد . که امام علی علیه السلام فرموده اند : اوصیکم بتقوی الله ...] 



موضوع :


<      1   2   3   4      >
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز


* *