تفسیر ادبی عرفانی بسم الله الرّحمن الرّحیم (92)

سوره 92 : لیــــل

شــراب دوستـی


تا عـزّت بسـم الله

جمال و جلال خویش در ایـن سـرای حکـم آشکارکرد،

جهـانیـان دل از خواجگی خویش برگرفتند !

و تا رایت این نام از عالـم غیب نمایان گشت،

 از عرش مجید تا فرش مهید همه کمر استقبال بر میان بستند،

تا در مکّه این نوازش  به مهتـر عالـم رسید که :

اِقـرَأ بِاســمِ رَبِّــــکَ

 و کس را در این جهان پروای خویش نماند!

****************

ای خـدا ؛

 ای پـذیــرنـده عــذر هــر پشیمـــان،

ای سازنــده کار هــر بی سـامــان،

 و ای درمــان کننـده هـــر درد بی درمــان !

کدام دل است که در آتش شـوق تــو نیست؟

کدام دیده است که در انتظار دیدار تو نیست؟ 

کدام جان است که در سرپنجه عزت تو نیست؟ 

کدام سر است که سرمست شراب دوستی تو نیست؟

در زاویه درویشان هـمه سوز طلب تو،

در کوی خراباتیان هـمه درد  نایافت تو،

درکلیسای ترسایان هـمه نشاط جستجوی تو،

 و در آتشگاه گبـران هـمه درد دوری تو.

همه درذکــر تو و یــاد تو و نــام تو،

همه ســـوزان از فــراق تو!

آن که آنها را دید به زبان حال گفت:

رفتم به بیابان وبه صحـرا و به دریا               دیدم همه درعشق تو آشفته و شیـدا

      دربتکـده و صومعه و دیـر و کلیسا         درمسجـد و محـراب و تکایـا وکنیسا

جمعی به تو مشغـول و تو غایب زمیانه! 



موضوع :