نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید (663 ) 

ســوره 5 : انعـــام  ( مکّی  ـ  165  آیه دارد  ـ جزء هفتم  ـ  صفحه 128 )


  ( قسمــت یازدهـــــم )


خلعت های کرامت

  


( جزء هفتــم صفحه 130 ـ آیات 25 تا 28 ) 

بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــم

وَ مِنْهُم مَّن یَسْتَمِعُ إِلَیْکَ وَ جَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَکِنَّةً أَن یَفْقَهُوهُ وَ فِی آذَانِهِمْ وَقْرًا

وَ إِن یَرَوْاْ کُلَّ آیَةٍ لاَّ یُؤْمِنُواْ بِهَا حَتَّى إِذَا جَآؤُوکَ یُجَادِلُونَکَ یَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُواْ إِنْ هَذَآ إِلاَّ أَسَاطِیرُ الأَوَّلِینَ


تفسیر لفظی :

 

و برخى از آنان به تو گوش فرا مى‏ دهند و[لى] ما بر دل هایشان پرده‏ ها افکنده‏ ایم تا آن را نفهمند و در گوش هایشان سنگینى [قرار داده‏ ایم] و اگر هر معجزه‏ اى را ببینند به آن ایمان نمى‏ آورند تا آنجا که وقتى نزد تو مى‏ آیند و با تو جدال مى‏ کنند کسانى که کفر ورزیدند مى‏ گویند این [کتاب] چیزى جز افسانه‏ هاى پیشینیان نیست


تفسیر ادبی و عرفانی :

استماعِ فهم ، چیزی است و استماعِ خطاب ، چیزی دیگر ،

آن بیگانگان و بی حرمتان چون از سمعِ فهم و قبول محروم بودند ، سمعِ خطاب ، ایشان را سود نداشت ، چه ؛ سمعِ فهم آن است که در دل جای گیرد  و قبــول در آن پیوندد ، و یقین در آن بیفزاید ،

اگر سال ها این حروف و کلمات به سمعِ خطاب برسد ، تا به سمعِ جــــان  نرسد سودی ندارد ،

بوجهـــل که رانده و مقهـــور ازل گشته ، وقتی سر بر آستانه ی مسجد رسول خدا نهادی و قرآن از او به سمعِ ظاهر شنیدی ! دلش حتی یک حرف به خود راه نداد ! که قفـــل نومیـــدی بر آن زده ، و مُهـــر شقـــاوت بر آن نهاده بودند !

و آن دیگری که سخن مصطفی (ص) را شنید گفت : این سخنان که محمّد (ص) می خوانَد و می گوید ؛ سخنی شیرین و پر آفرین است ، بالایش چون درخت میوه دار، زیرش چون چشمه ی آب حیات ، او نیز به ظاهر چنین می گفت ولی باطنی خراب داشت که حرفی از آن سخنان به دل راه نمی داد ! تا بدانی که اعتبار به باطن است ، و حقیقت این کار یافت و قبول است ،

اگر هزاران کس به عمارت ظاهر مشغول شوند ، آن عمارت ، خرابی یک دل را جبران نکند ، و به کار نیاید ، و اگر یک دل آبادان بود ، پاسبان اقلیمی باشد و همه را در حمایت عــزّ خویش گیرد !


26 ـ وَ هُمْ یَنْهَوْنَ عَنْهُ وَ یَنْأَوْنَ عَنْهُ وَ إِن یُهْلِکُونَ إِلاَّ أَنفُسَهُمْ وَ مَا یَشْعُرُونَ


و آنان [مردم را] از آن باز مى‏ دارند و [خود نیز] از آن دورى مى‏ کنند

و[لى] جز خویشتن را به هلاکت نمى‏ افکنند و نمى‏ دانند.


این آیت از روی اشارت خبر می دهد از قومی که دیگران را پنــــــد دهند و خود نپذیرند ، از روی ظاهر خلق خدا را بر طاعت خوانند ، و از روی باطن با حـــــــقّ مخالفت می ورزند !


و نیز گفته اند : این آیت اشارت است به قومی که به راه تقــــوی نروند ، و مردم را هم از آن راه باز دارند ، خود گنـــــــاه کنند ، و سبب گنـــاهِ دیگران نیز بشوند ، خود بی راه شوند ، و دیگران را نیز گمـــــــراه کنند ، لاجَرَم فردا وِزرِ خود و دیگران بر گردن ایشان نهند !


27 ـ وَ لَوْ تَرَىَ إِذْ وُقِفُواْ عَلَى النَّارِ فَقَالُواْ یَا لَیْتَنَا نُرَدُّ وَ لاَ نُکَذِّبَ بِآیَاتِ رَبِّنَا وَ نَکُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ


و اى کاش [منکران را] هنگامى که بر آتش عرضه مى‏ شوند مى ‏دیدى که مى‏ گویند کاش بازگردانده مى ‏شدیم و [دیگر] آیات پروردگارمان را تکذیب نمى‏ کردیم و از مؤمنان مى‏ شدیم


28 ـ بَلْ بَدَا لَهُم مَّا کَانُواْ یُخْفُونَ مِن قَبْلُ وَلَوْ رُدُّواْ لَعَادُواْ لِمَا نُهُواْ عَنْهُ وَ إِنَّهُمْ لَکَاذِبُونَ


[ولى چنین نیست] بلکه آنچه را پیش از این نهان مى‏ داشتند براى آنان آشکار شده است و اگر هم بازگردانده شوند قطعا به آنچه از آن منع شده بودند برمى ‏گردند و آنان دروغگویند.


این آیت اشارت است به روز رستاخیز ، که روزِ کشفِ احوال است ، و هنگام اظهار سرائــر ،

چه بسا افرادی که در دنیـــــــا از زاهــــــدها بودند و به رنگ دوستان ، و جامه ی آشنایان پوشیدند ، ولی آن روز ، داغِ شقاوت بر پیشانی خویش بینند ، و در منزل بیگانگان شان فرود آرند !

و چه بسا کسانی که تو آن ها را بی سر و سامان و بی کس و بی نام شناختی ، ولی در آن روز برایشان از خزانه ی غیب خلعت های کرامت آرنـــد !


بسا پیر مناجاتی که بی مرکب فرو مانَد


بسا رند خراباتی که زین بر شیر نر بندد !


  

برای سلامتی و خشنودی امام و مقتدا و مولایمان


 قائـم آل محمّـــــد (ص)

 

و برای تعجیل در فـــرج مبــــارکشان

  

دو رکعت نماز مخصوص و یکصد صلوات


 



موضوع :