نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید ( 630 )   

 

ســوره 5 : مـــائـده ( مدنی ـ  120 آیه دارد ـ جزء ششم ـ صفحه 106)

  

( قسمت ششـــم )

  

میوه تلخ و شیرین

 

 

  

 ( جزء ششــم صفحه  113 ـ آیه 27  )

 

بِســـمِ اللهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــم

  

وَاتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ ابْنَیْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبَا  قُرْبَانًا فَتُقُبِّلَ مِن أَحَدِهِمَا

وَ لَمْ یُتَقَبَّلْ مِنَ الآخَرِ  قَالَ لأَقْتُلَنَّکَ قَالَ إِنَّمَا یَتَقَبَّلُ اللهُ مِنَ  الْمُتَّقِینَ

 

تفسیر لفظی :

 

و داستان دو پسر آدم را به درستى بر ایشان بخوان هنگامى که

[هر یک از آن  دو] قربانی یى پیش داشتند ، پس از یکى از آن دو

پذیرفته شد و از دیگرى پذیرفته  نشد [قابیل]  گفت‏ حتما تو را

خواهم کشت [هابیل] گفت ‏خدا فقط از تقواپیشگان  مى ‏پذیرد

  

تفسیر ادبی و عرفانی :

 

قصه ی دو برادر است از یک پدر و یک مادر ، یکی صاحب دولت بر بساط ولایت ،  آن یکی از بی دولتی در مغاک وحشت ، چه توان کرد ؟ کار نه به آن است که یکی تنبل و کسل و دیگری فعال و با نشاط ! کار به آن است که خود در ازل چه رفته ؟ مثال آن دو برادر مثال دو شاخ درخت میوه ای است که :

یکی میوه ی شیرین دهد و دیگری میوه ی تلخ ،

تلخ هم از همان خورده که شیرین خورده !

تلخ را جرمی نبوده که تلخ آمده ، و شیرین را کاری نکرده که شیرین آمده !

آن را به ارادت آمد و این را به مشیت !

نه آن را به ظاهر علت است و نه این را وسیلت !

 

خدایا ؛

آن را که نخواستی جون آید ؟ و آن را که نخواندی کَی آید ؟ ناخوانده را جواب چیست ؟ و ناکِشته را از آب چیست ؟ تلخ را چه سود اگرش آب شیرین در کنار است ؟ و خار را چه حاصل از این که بوی گلشن در کنار است ؟

 

آری ؛ نسَب ، نَسَبِ تقوی است ، و خویشی ، خویشیِ دین ، سلمان با محمّد (ص) هیچ خویشی نداشت و شد سلمانٌ مِنِّی اهلَ البیت ! و از شمار اهل بیت رسول الله (ص) شد ! و بولهب عموی پیامبر (ص) بود و بیگانه گشت ! و تَبَّت یَدا شد !

 

28 ـ لَئِن بَسَطتَ إِلَیَّ یَدَکَ لِتَقْتُلَنِی مَا أَنَاْ بِبَاسِطٍ یَدِیَ  إِلَیْکَ

لأَقْتُلَکَ إِنِّی أَخَافُ اللهَ رَبَّ الْعَالَمِینَ

 

هابیل ، قابیل را گفت : اگر تو مرا بکشی ، من تو را نکشم ، که تو را حسد دادند و مرا تقوی ! و تقوی نگذارد که من تو را بکشم ، ولی حسد تو را بر آن دارد که مرا بکشی ! تو مقهوری از روی قدرت و عزت ! و من مأمورم از روی لطافت و رحمت !

 

گویند : گناه آدم (ع) از حرص بود ، و گناه قابیل از حسد ، و گناه ابلیس از کبر ! حرص حرمان آرَد ، حسد خذلان ، و کبر اهانت و لعنت !

حرمان ، درماندن از بهشت است ،

و خذلان ، باز ماندن از دین ،

و اهانت ، راندن از حضور است !

 

آدم هرچند از بهشت باز ماند و به ظاهر عقوبتی می نمود ، اما از روی حقیقت سبب کمال و معرفت و تمامی کار او بود ، که از حضرت عزت ( جَلَّ جلاله ) خطاب آمد که

 ای آدم : ما می خواهیم از تو مردی بسازیم ، ولی تو چون عروسان به ناز و نعمت قناعت کردی ،

مردان بدین صفت نباشند ، و دل به ناز و نعمت نبندند ،

کارِ مردان ، دیگر بُــوَد و کار به ناز پروران ، دیگــر !

 

سالروز ورود پر خیر و برکت امام خمینی (ره) به وطن 

دهه ی مبارک فجر را که آغاز حکومت اسلامی

و زمینه ساز انقلاب جهانی مهدی (عج)

و طلایه تشکیل حکومت جهــــــانی اســـــــلام است

را به همه هموطنان گرامی تبریک و تهنیت عرض می نمائیم

 

رنج دوران برده ایم را کلیک کنید

رنــج دوران برده ایم !



موضوع :