تفسیر ادبی عرفانی بسم الله الرّحمن الرّحیم (81)

سوره 81 : تکـویــــر

حـال عشــق


این کلمه ایست که شنیدنش بهــار همه کس است،

از فرمانبردار و گناهـکار و شریف و وضیع،

هـرکس با خشوع وخضوع آنرا بشنود،

 لــذتی بالاتر از آن نیــابد،

و آن کس که با گوش شنوا و محبت و عشق شنود،

در بند طعــام و شــراب نباشد.

************************

نوشته اند:

مجنون روزی نقش لیلی را بر دیوار دید شیفته نقش او گشت !

هفـت شبانه روز در مشاهـده آن نقش بنشست که هیچ غذا  نخورد !

کسی گفتـش:

ای مجنون چگونه  هفـت شبـانـه روز بی غذا به سرآوردی ؟  

گفـت:

ای بیچاره؛ کسی را کـَش با نام دوست خوش بُـُوَد

طعــام و شرابش کجــا یــاد آیـد؟ !

###############################

عارفی گفــت :

یاد پروردگارم غذای من است،  و ثنای او جامه من است،

و شرم از او شربت گوارای من است،

نفس من فــدای قلــب من

و قلب من فــدای روح من

و روح من فــدای خـــدای من است.

موسی کلیـم چهل شبانه روز به امید شنیدن سخن حق در انتظار نشست که طعام و شراب به خاطر او نگذشت ! لیکن چون به طلب خضر رفت برای آموختن دانش دردبیـرستان او، او را یک نیـم روز شکیب از غـذا نبود ! و به رفیق راه خود گفت : غذای ما را بیاور!

این است حــال عشــــــــق !

$$$$$$$$$$$$$$$$$$

و عشق به دانائی و زیرکی به فتـوای عقــل به دست نیاید !

که گفته اند: عشق آمـدنی بُـوَد نه آموختنی!

کسی که این راه نپیمـوده منـزل آن را کـجـا دانـــد؟ 

او که مَحرَمِ عشق نباشد دوست را چه نشان پرسد؟

*******************

هرکس که خِرَد داشت یقین راه تو پوید        هرمسلک و دینی ره و آئیـن تـو جوید

هرگُل به چمن با هدف روی تـو روید         هرعـاقـل و دیوانـه فقط  حمد تو گوید

بلبل به غـزل خـوانی و قمـری به ترانه!



موضوع :