تفسیر ادبی عرفانی بسم الله الرّحمن الرّحیم (79)

سوره 79 : نازعــات

نــور عنـــایت


بنام خــداونـــدی که قــدر او بی منتهی،

و صحبـت او با دوستــــان بی بـهــــاست، 

بنام خداوندی که در قـدر نهـان و در صنع آشکار است،

از مانندگی دور و از اوهـام جـدا است،

 دل را به دوستی و خــرد را به هستی پیدا است ،

نه در صفت او چون! و نه در حکم او چرا است،

در بینـائی و شنــوائی یکتـــا است.

@@@@@@@@@@@@

 ای خـداونــدی که در دل دوستانت نورعنـایت پیداست،

و جانهــا در آرزوی وصالت حیـران و شیـداست،

چون تــو مولی کـرا است؟

چون تو دوست کجا است؟

هرچه دادی نشان است و آئین فـرداست

آنچه یافتیم پیغام است و خلعت برجاست،

 نشانت بی قراری دل و غارت جان است،

و خلعـت وصـال در مشاهـده جمـال،

چه گویم کـه چــون است؟

##############################

مُحرِم شدم به عشق وجهـان شد مرا حــرم

لبیـــک عاشقـی زدم از جـان و دل بهــم



موضوع :