نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید ( 534 )
ســوره 3 : آل عمران ( مدنی ـ 200 آیه دارد ـ جزء سوم ـ صفحه 50 )
( قسمت بیست و هفتـم )
نعیـم خُـلـــد
( جزء سوم صفحه 55)
بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــم
42 ـوَ إِذْ قَالَتِ الْمَلاَئِکَةُ یَا مَرْیَمُ إِنَّ اللّهَ اصْطَفَاکِ
وَ طَهَّرَکِ وَ اصْطَفَاکِ عَلَى نِسَاء الْعَالَمِینَ
تفسیر لفظی :
هنگامی که فرشتگان (جبرئیل) گفتند : ای مریم ؛
خداوند تو را برگزیده و پاک گردانید و تو را بر همه ی زنان عالم برگزید .
( بخش دوم )
تفسیر ادبی و عرفانی :
نواخت ِ دیگرِ مریم آن است که :
خداوند ، رقم اصطفائیت در دو جا کشید ؛
یکی اول آیت و دیگری آخر آیت !
کِرا بُود از زنان جهان را این کرامت که ؛ وی را بُوَد ؟
که نوزاد او در شکم او آزاد دوجهان بُود ؟
و در آن آزادی ، پذیرفته و پسندیده ی خدای بُود ؟
که جای او مسجد و نشتن گاه او محراب بود ! ؟
و در آن جایگاه ، روزی او از درگاه حق ، روان بود !
و از این شگفت آورتر این که ؛
فرزندش بدون پدر به عرصه ی وجود آمد !
و او را روح الله خواندند !
و در آن آیت ، عیسی را چهار نام گفت ! :
مسیح ، عیسی ، کلمه ، روح ،
یعنی که عیسی رسول خدا ،
و آورنده ی سخن وی به مریم ،
که در دو جهان روشناس و نیک نام ،
و دارای کرامت ها و معجزه ها است !
اول این که بدون پدر آفریده شد و به دنیا آمد !
دوم این که از دمیدن روح القدس (جبرئیل) حاصل گشت !
سوم آن که به [ کلمه ] پیدا شد !
چهارم آن که در گهواره ، خداوند او را به سخن آورد !
که گفت : اِنِّی عَبدُاللهِ
پنجم این که او را در کودکی نبیّ کرد !
که گفت : ( آتینیَ الکتابَ وَ جَعَلَنِی نَبِیّاً )
[ آیه 30 سوره مبارکه مریم )
یعنی نه چنان است که یهودان گفتند او پسر خدا است !
بلکه من بنـــــده ی خــــــــدا و آفـــــریــــــده ی اویم ،
و اوست خــــــداونــــــــد من !
و نیز ردّ اتهامی است که مادر او را زدند !
و خداوند ، برائت ساحت مریم را آشکار ساخت !
و برای روشنائی چشم وی ،
آن سخن را در حال کودکی به زبان او راند !
و این روشنـــــائی چشــــم ،
و خرسنـــــدی خــاطـــــــر مـــــریـــم ،
برای آن رنجی بود که در وضع حمل داشت !
که در برابر آن رنج و شدت ،
نعمت و راحت به وی رسید.
در حقیقت این خطاب و کرامت به بنده ،
از سوی خداوند ، چنان است که فرمود:
هرچه بلا و محنت و شدت از بیماری ،
گرسنگی ،
تشنگی ،
غم روزی ،
و بیم عاقبت است ،
این همه را از فرشتگان برداشتیم ،
و بر بنـــــدگان نهــــــادیـــــم !
که نعیم باقی ،
و بهشت جاودانی ،
و وعده ی دیدار ،
و رضــــای ذوالجلال را ،
به فرشتگان وعده ندادیم !
و تـــو را ای بنده ی خداوند ،
این همه بلا و مصیبت و محنت را نصیب کردیم ؛
که نعیـــــــم خُـلــــــد ،
و بهشت باقی ، تـــــو را باشد !
قسمت مــــــــا چنین است ،
آن جا که گنــــــج است ،
ره گذر آن به رنــــــــج است ،
و آن جا که بیماری و بـــــلا است ،
بهره ی آن شفـــــا و عطـــــــا است !
استاد بوعلی گوید :
پیری را دیدم از این دیوار به آن دیوار ،
و از این کوچه به آن کوچه ،
پریشان حال و درمانده ،
و سراسیمه می شتافت !
از سرِ جوانی پرسیدم :
ای شیخ ؛ چه نوشیده ای ؟
و چه شربتی خورده ای ؟
که چنین سراسیمه شده ای ؟
گفت : ما را برای آشفتگی و سراسیمگی
این بس نیست ! که خداوند ؛
ما را آگاهی داد که شما را من آفریدم !
و من خداوند شمایم !
مگر جز این ، چیز دیگر برای حیرت ما می مانَد ؟
از عشق تو این بس نَبُوَد حاصل من؟
کاراسته ی وصل تو باشد دل من !؟
همه مشکلات و گرفتــــاری های ما
ناشی از غیبت طــــولانــــی مولایمــــــان
محبــوب دل هـــا و منجـــی انســان هـا
قائـم آل محمّـد (ص) حضرت امــام مهــدی (عج) است
پس برای تعجیل در فـرج مبارکشـان
دعـــــا کنیم
موضوع :