نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید (491 )

ســوره 2 : بقـــره  ( مدنی ـ 286 آیه دارد ـ جزء اول ـ صفحه 2 )

( قسمت صـد و دوم )

معـدن سـوز و انـدوه


 

( جزء سوم صفحه 43)

بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــمِ 

257 ـ اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى  النُّوُرِ

وَالَّذِینَ کَفَرُواْ أَوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ  یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ

إِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ  النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ

 

تفسیر لفظی :

خدا یار مؤمنان است ، که آن ها را از تاریکی ها به روشنائی می آورد ،

و آنان که کافر شدند یار آن ها بت ها هستند که خداوند آن ها را

از روشنائی به تاریکی ها می بَرَد و ایشان آتشیانند .

 

تفسیر ادبی و عرفانی :

 

خداوند یاری دهنده مؤمنان ،

کار سازنـــــــده آنان ،

و دوست و راهنما و دل گشای آنان است .

در خبر ، از رسول خدا (ص) نقل شده که فرمودند :

اگر کسی خانه کعبه را آتش زند و خراب کند ،

گناهش آن قــــــدر نباشد که :

به دوستی از دوستان خدا اهانت کند و خواری روا دارد !

ایشان فرمودند : مؤمنان همه دوستان خدایند ،

که آنان را از تاریکی به روشنــــــائی آورده ،

و چنان که خداوند فرموده که :

من مولای مؤمنان هستم ، و کافران مولا ندارند !

در آیه دیگر خداوند فرمود :

نَحنُ اَولِیائُکُم فِی الحیوة الدنیا والاخرة

اشارت به این که با ضعیفان رفق بیشتر کنند ،

و عاجزان را بیشتر نوازند ،

که جسارت دعـــــوی آشنـــائی ندارند ،

و از آن که خود را آلوده دانند زبان گفتار ندارند ،

پس هرکس درمانده تر است

به دوست نزدیـــــک تر است ،

و هرکه شکسته تر به دوستی سزاوار تر !

در خبر است که : چون روز رستاخیز

یکی از آن شکسته و سوخته ها را به حضرت برند ،

خداوند از او پرسد : بنده من چه داری ؟

گوید : دو دست تهی ! دلی پر درد !

جانی آشفته و حیران !

در موج اندوه و غمان !

خداوند فرماید :

هم چنان بـــــرو تا ســـــــرای دوستــــــــان

که من شکستگان و اندوه ناکان را دوست دارم !


گفتم چه نهم پیش دو زلف تـو نثار

گر هیچ به نزد چاکر آئی یک بار ؟

پیشت بنهم این جگــر سوخته را ؟

یا باز کنـم این دو لب دوخته را ؟

 

داوود پیغمبر گفت :

خــدایـــا ؛

 

اعضاء تن را با آب بشویم تا از پلیدی پاک شود !

دل را با چه شویم تا از غیر تــــو پاک گردد ؟

فرمان آمد :

دل به آب حسرت و اندوه بشوی !

تا به پــــــــاکی بزرگ رسی !

گفت : خداوندا ؛

حسرت و انــــــــــدوه از کجا آرم ؟

فرمــــــود :

ما خود انــــــــــدوه فرستیم !

ولی به شرطی که دامن در دامن اندوهگینان بندی !

پرسید : بار الاها ؛

نشــــــــــان آن ها چیست ؟

فرمــــــود :

همه روزه آفتاب را می نگرند تا کی فرو شود

و پرده شب انداختــــــه شود !

تا ایشان درِ خلوتگاه کوبند ،

و همه شب خروشان و سوزان و گریان ،

با نیـــــــاز و گـــــــداز !

روی بر خاک نهاده ، به آواز مرا می خوانند .

در آن حال از خلاق عالم ندا آید ؛

که ای جبرئیل و ای میکائیل ؛

تسبیح بگذارید که آواز سوخته ای می آید ،

هرچند بار گناه دارد ، لیکن در دل درخت ایمان دارد ،

و در آب و گِل او مهــــــــر مـــــا سرشته !

فرشتگان مقرب که از آن روزگار که در وجود آمدن تا رستاخیز ،

دست در کمر بندگی ما زده اند ،

و فرمان را چشم نهاده ،

و در آرزوی یک نظر می سوزند !

انگشتان حسرت در دهان حیرت گرفته اند که این چیست ؟

خدمت این جــــــــــــا !

و محبت و دوستی آن جا !

دویدن و پوشیدن بر ما !

و رسیدن و ندیدن ایشان را !

از حضرت جلال و قادر متعال ،

به آنها جواب می رسد که :

نهاد آنان معدن سوز و کان اندوه است !


بی جمال سوزِ دردی ، نام دین هرگز مبَـر

بی جمالِ شوق وصلی ، تکیه بر ایمان مکن

در خمِ زلفینِ جان آویزِ جانان روز وصـل

جز دلِ مسکینِ خون آلود را قربان مکن ! 

 

 

همه مشکلات ما

ناشی از غیبت طولانی مولایمان

محبوب دلهـا و منجی انسانهـا

حضرت حجـة ابن الحسن العـسکـری المهــــدی(عج) است


و قطعاً و مسلماً روز جمعه ای



 

پس برای تعجیل در فرج مبارکشان زیاد دعا کنیم



کارت پستال درخواستی طراحان



موضوع :