نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید (489 )

ســوره 2 : بقـــره  ( مدنی ـ 286 آیه دارد ـ جزء اول ـ صفحه 2 )

( قسمت صـــدم ) 


دُرّ خوشــاب


 

( جزء سوم صفحه 42)

بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــمِ 

253 ـ تِلْکَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ مِّنْهُم مَّن  کَلَّمَ اللّهُ

وَ رَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجَاتٍ وَ آتَیْنَا عِیسَى ابْنَ  مَرْیَمَ الْبَیِّنَاتِ

وَ أَیَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ وَ لَوْ شَاء اللّهُ مَا اقْتَتَلَ الَّذِینَ مِن بَعْدِهِم

مِّن بَعْدِ مَا جَاءتْهُمُ الْبَیِّنَاتُ وَ لَکِنِ اخْتَلَفُواْ فَمِنْهُم مَّنْ آمَنَ

وَ مِنْهُم مَّن کَفَرَ وَ لَوْ شَاء اللّهُ مَا اقْتَتَلُواْ وَ لَکِنَّ اللّهَ یَفْعَلُ مَا یُرِیدُ


تفسیر لفظی :

آن پیغمبران و فرستادگان بعضی را بر بعضی دیگر برتری دادیم ! از آن ها کسی است که خدا

با او سخن گفت ! و بعضی را به درجه بالاتر رسانید ! و عیسی پسر مریم را روشنی ها و معجزه ها

دادیم ! و او را به روح پاک خود نیرو دادیم ، و اگر خدا خواستی ایشان پس از آن با هم اختلاف

و جنگ و کشتار نداشتند ، با آن که نشانه ها و معجزات درست به ایشان آمد ! و لکن

مختلف شدند ! برخی از ایشان گرویدند و گروهی دیگر کافر شدند ، و اگر خدا می خواست

اختلاف و قتال نمی کردند ! ولکن خداوند آن کند که خواهد (و مصلحت بداند)


تفسیر ادبی و عرفانی :

 

خداوند می فرماید :


ما پیغام بران را بر یک دگر فضل و فزونی دادیم ،

که همه آن ها برتر از همه آدمیانند ،

و مرسلان ، مهینان از دیگر انبیاء اند ،

و اولوالعزمان برتر از دیگر رسولانند ،

بعلاوه ، هریک را به صفتی خاص متصّف نمودیم ،

چنان که آدم را به کرامت در خلقت !

نوح را در اجابت دعوت ،

ابراهیم را در دوستی و خلّت ،

داوود را به فرستادن زبـــــور ،

سلیمان را به سخن گفتن با مـــور،

موسی را به مناجات و مکالمه در طــــور ،

عیسی را به بدون پــدر آفریدن !

و زنــــده در آسمــــــــان نگاه داشتن !

و محمّــــد را به قـــــرآن و معـــراج خاصّ گردانیدن !


 

... وَرَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجَاتٍ ...

پیغمبران ، همه نواختگانند ،

خاصّه مرسلان که برگزیدگانند ،

ولیکن نه چون محمّد رسول الله (ص)

که سید و سرور همه آنها است ،

 

چنان که آدم را گفتند :

رو شراب اُنس در جام قدس نوش کن ،

به ســــــرای سعـــــادت نظری کن ،

به سرای شقــــــاوت گذری کن ،

به بوستـــان فضـــــل در نگر ،

فــرزنــــــــدان را خبر ده ،

که ایشان امت کسی هستند

که فرزند نجیب آدم است ،

 

ادریس را گفتند:

رَو بر این معــــــراج روحــــانی،

بر این گلشن بلند برشو،

نیک تأمــــل کن،

دور هـر فـلکی و سیـر هـر اختری را

بسان مرد ستاره شناس نیک بنگر،

تا روزگار سـعــادت کی رسـد؟

که سرا پرده ی شرع مطهر بزنند

و رشتــه آنــرا از قــاف تا قـــاف بکشند!


 

ابراهـیــم خلیـل را امر آمد

که بسان کـدخــدا باش در زمین حجاز

و خطه ی حرم را نشان برکش،

 

موسی را امر آمد

که به سان سپهسالار عصا بلـنـد کن

و با آن مرد طاغی جنگ کن

تا در صف درویشان امت محمد(ص) درآیند

و سر بر سجــده اطاعـت نهند!

 

عیسی را خطاب آمد

که در آسمان چهارم میباش

که در آخـــر عهـــــــد

که دشمن دولت محمد(ص)بیرون آید،

از مــرکـز چهـــــــارم

گام بر صخـره بیت المقــدس نِــه

و آن دشـمـــن را هـلاک کن !


 

پس آدم بسان مـژده دهـنـده،

ادریس بسان منجم،

ابراهـیـم بسان کـدخـدا،

موسی بسان سپهسالار،

عـیسـیبسان مبشّــر و حاجـب،

 همه جهان را بهر محـمـــد(ص) آراسته ،

و شرع او همه شرع ها را نسخ کرده،

که کار همـــــه کار او،

شرع همه شرع او،

عـزّت همه عـّزت او است،

که اگر جمال و عزّت او نبودی،

پرگار قــدرت بر دایــره وجود نگشتی

 

 

که خـداونــــدعـــزّ و جَـــلَّ فــرمود:


لَـولاکَ لَمــا خَـلَـقــتُ الاَفــلاک


گرنه سببِ تو بودی ای دُرِّخوشــاب 


 آدم نزدی قــدم درین کـوی خــراب


هجـران تو گر زمــانه دیـدی درخواب  

              

 گشتی دل و جان این جهان آتش و آب

 

 

همه مشکلات و گرفتــــاری های ما


ناشی از غیبت طــــولانــــی مولایمــــــان


محبــوب دل هـــا و منجـــی انســان هـا


قائـم آل محمّـد (ص) حضرت امــام مهــدی (عج) است

 

پس برای تعجیل در فـرج مبارکشـان


دعـــا کنیم تا هرچه زودتــر بیــاید


و کام تشنگان عدالت را سیراب نماید

 

 



موضوع :