نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید (482)

ســوره 2 : بقـــره  ( مدنی ـ 286 آیه دارد ـ جزء اول ـ صفحه 2 )

( قسمت نـود و ســوم ) 

تساوی و تعادل در زَن و مَرد


 

( جزء دوم صفحه 36 )

بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــمِ 

228 ـ  وَالْمُطَلَّقَاتُ یَتَرَبَّصْنَ بِأَنفُسِهِنَّ ثَلاَثَةَ قُرُوَءٍ وَ لاَ  یَحِلُّ لَهُنَّ

أَن یَکْتُمْنَ مَا خَلَقَ اللّهُ فِی أَرْحَامِهِنَّ إِن کُنَّ یُؤْمِنَّ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ

الآخِرِ وَ بُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِی ذَلِکَ إِنْ أَرَادُواْ إِصْلاَحًا  

وَ لَهُنَّ مِثْلُ الَّذِی عَلَیْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَ لِلرِّجَالِ عَلَیْهِنَّ دَرَجَةٌ 

وَاللّهُ عَزِیزٌ حَکُیمٌ


تفسیر لفظـــی :

زن های طلاق گرفته باید سه پاکی را نگاه دارند ، و از ازدوج مجدد خودداری کنند ، و روا نیست که

آن چه خداوند در رحم آنان آفرید کتمان کنند ، هرگاه به خدا و روز رستاخیز ایمان دارند !

و شوهرانشان سزاوارترند از شوی دیگر برای نگاه داشتن شماره معین عِده طلاق ،

تا اگر شوهر ها مایل باشند آشتی کنند ، و بدانید که حق زنان بر مردان مانند حق مردان بر زنان است ،

و البته مردان را بر زنان در معاملت یک درجه افزونی است ، و خـــدا توانــا و دانـاست .


 

تفسیر ادبی و عرفانی :

... وَ لَهُنَّ مِثْلُالَّذِی عَلَیْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَ لِلرِّجَالِ عَلَیْهِنَّ دَرَجَةٌ ...

نوشته اند :

که چون روز قیامت شود ،

همه فقیهان و دانایان اسلام ،

در پیشگاه عدل الهی صف بندند ،

آن گاه مردی با زن خود پیش می آید و می گوید :

خداوندا ؛ تـــــو حاکم عادلی ،

ما دو نفر پیش از نکاح به یک دیگر حرام بودیم ،

و پس از عقد زناشوئی به یکدیگر حلال شدیم ،

و در این معاملت لذت هر دو برابر است !

پس چـــرا مَهــر (صداق) به عهده من گذاشتی ؟

خـــداونـــــد از زن می پرسد :

تو مَهـــــــر خود را گرفته ای ؟

زن می گوید : بلی ،

خـــداونـــــد می پرسد :

چه کسی به تو امر کرد که مَهر گیری ؟

زن می گوید : این فقیهان و دانایان !

خـــداونـــــد از آنان می پرسد می گویند :

آری ، ما به حکم خـــداونـــــد که در قرآن فرموده :

صــداق زنـــان را از روی میـــل بدهید ،

دستــــــور دادیم ،

شوهر می پرسد : خـــداونـــــدا ؛

چرا مَهر بر شوهر واجب کردی ؟

خـــداونـــــد می فرماید :

چون تو به دیگر زنان هم می توانی لذت ببری !

ولی او از مرد دیگر نباید لذت ببرد !

خواستم که حق هر دو متعادل گردد !

مرد می پرسد :

پس چرا نفقــــه به عهده شوهر قرار دادی ؟

می فرماید : چون اطاعت از تــــو را بر او واجب کردم ،

که هیچ وقت نتواند از میل و اراده تـــــو تمــــرّد کند !

ولی اطاعت از او بر تــــــــو واجب نکردم !

و برای تعادل این دو حق ،

نفقــــه را بر تــــــو فرض کردم !

شوهر می پرسد : بار الاها ؛

هزینه فرزند را چرا به عهده شوهر گذاردی ؟

و از زن ساقط کردی ؟

در صورتی که فرزند میان هر دو مشترک است ؟

خـــداونـــــد می فرماید :

چون تـــــو فرزند را در پشت حمل کردی

با سبکی و راحتی تمــــــــام ،

ولی او آن بار سنگین را به زحمت حمل

و با سختی بر زمین نهاد !

از این رو نفقه فرزند را بر عهده تو قرار دادم !

تا هر دو حق تعادل شود !

شوهر می پرسد :

هزینه فرزند پس از شیرخوارگی و در بزرگی

چرا به عهده شوهر تنها قرار دادی ؟

خـــداونـــــد می فرماید :

در جای دیگر به تـــــو عوض دادم !

که چون فرزند بمیرد به تـــــو دو سوم

و به مادر یک سوم سهم دادم !

یک سهم زیادی تو بابت نفقـــــه است !

مرد می پرسد : در قـــــرآن فرمودید؛

مردان یک درجه بر زنان برتری دارند !

و با این تساوی و تعادل که دادی ،

پس برتــــــری مــــــــردان کجاست ؟

خـــداونـــــد می فرماید :

طلاق را به عهده تــــو قــــرار دادم !

که هر وقت بخواهی او را نگاه داری ،

و هر وقت نخواهی با دلیــــل  او را رهــــا کنی !

پس از آن خداوند از فقیهان می پرسد :

این داوری و حکم چگونه است ؟

آنان می گوینـــــد :

حکم ، حکـــم خــداونــــــــد است .

 


[ و هــذاالبلــــد الامیـــــن ، نمایی از شهــــر دوست ـ مکّــه مکــــرّمــه]


 

و امّـــــــا مشکلات مـــــا !

 

همه مشکلات ما

ناشی از غیبت طولانی مولایمان

محبــوب دل هـا و منجی انســان هـا

قائـم آل محمّـد (ص) حضرت امــام مهــدی (عج) است

السلام علیــک

یا اباصــالح المهـــدی

 

یا وَجِیهَاً عِـندَاللهِ اِشفَــع لَنا عِـنـــدَالله


پس برای تعجیل در فرج مبارکشان زیاد دعا کنیم




موضوع :