نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید (477)

ســوره 2 : بقـــره  ( مدنی ـ 286 آیه دارد ـ جزء اول ـ صفحه 2 )

( قسمت هشتـــاد و هشتــم ) 

کـوی شـــوق

 

( جزء دوم صفحه 34 )

بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــمِ 

219 ـ یَسْأَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَیْسِرِ قُلْ فِیهِمَا إِثْمٌ کَبِیرٌ   

وَ مَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُمَآ أَکْبَرُ مِن نَّفْعِهِمَا   

وَ یَسْأَلُونَکَ مَاذَا یُنفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ کَذَلِکَ یُبیِّنُ  اللّهُ

لَکُمُ الآیَاتِ لَعَلَّکُمْ تَتَفَکَّرُونَ


تفسیر لفظـــی :

از تو از شـراب و قمـار پرسند ، بگو در آن ها گنــاه بزرگ است ، و مردمان را در آن سودهاست ،

و لکن گنــاه آن از سود آن بزرگ تر است ! و از تو می پرسند که از مال چه انفاق کنند ؟ بگو آن چه از خود زیاد باشد !

و خداوند بدین گونه نشانه ها ، مهربانی و سخنان خویش را برای شما بیان می کند تا مگر بیندیشید.


خودمان را در شب های قـدر دریابیم

 

تفسیر ادبی و عرفانی :

یکی را شراب معرفت از خمخانه ی امید دادند ،


که بر سر کوی شوق بر امید وصل همی گوید :


بخت از درِ خان ما در آید روزی

خورشید نشـاط ما برآید روزی

وز تو بسوی ما نظـر آید روزی

وین انده ما هم بسر آید روزی

و یکی را شراب وصلت از جام محبت دادند !

و بر بساط انبساطش راه دادند،

و بر تکیه گاه انسش جای دادند ،

از سرِ ناز و دلال گفت :

بر شاخ طرب هـزار دستان تـو ایم

دل بسته بدان نغمه و دستان تو ایم

از دست مده که زیر دستـان تو ایم

بگذار گنـاه ما که مستـان تو ایم !

و یکی را خود از دیدار ساقی

چنــــدان شغل افتاد و مشغول شد ،

که با شراب نپرداخت !

دل زان خواهم که بر تــو نگزیند کس

جان زان که نزد بی غم عشق تــو نفس

تن زان که به جز مهر تو اش نیست هوس

چشم از پی آن که خود تو را بیند و بس !

زنان مصر که راعیل ( زلیخا ) را

در عشق یوسف ملامت می کردند ،

خود به مشاهده ی یوسف

چنان بی خود شدند که دست ببریدند !

و مستی مشاهده ی یوسف 

چنان بر آنان غلبه داشت ،

که از دست بریدن آگاه نبودند !

چنان که یعقوب را غلبه ی شوق یوسف بر آن داشت

به هرچه نگریست یوسف دید !

و هرچه گفت از یوسف گفت !

تا جبرئیل آمد و گفت :

نــام  یوسف  بر زبــان مــــــران !

یعقوب که فرمان چنین دید ،

به هرکس که رسید از نامش جویا شد !

که یکی از آن میان را نام یوسف باشد !

و برای او تسلی و دلجوئی !

چرا که او از گفتن نام یوسف منع شده بود

نه از شنیدن نام یوسف !

و شنیدن نام یوسف هم

برای او شیـــــرین و آرام بخش بـــــود !


 

...وَ یَسْأَلُونَکَ مَاذَا یُنفِقُونَ ...

این سئوال ، سئوال طلب ارشاد و فهم است ،

و آن دوگونه است :

یکی پرسش از احوال است،

که به زبان واسطه جواب می شنود !

و دیگری سئوال از محول احوال است ،

که بی واسطه از حضرت عزت

به صفت کرم جواب می شنود !

که گفته اند :

خوانندگان بر درِ او بسیارند و خواهندگان کم !

در تفسیر آورده اند که خداوند فرمود:

بعض از شما خواهــــان دنیــــا

و برخی خواهـــان آخـــرتنــــــد !


پس خواهان مــــــــن کیــــــانند ؟

 

 

همه مشکلات مــــــا

ناشی از غیبت طولانی مولایمان

محبوب دلهـا و منجی انسانهـا

حضرت حجـة ابن الحسن العـسکـری المهــــدی(عج) است


پس برای تعجیل در فرج مبارکشان زیاد دعا کنیم


 



موضوع :