تفسیر ادبی عرفانی بسم الله الرّحمن الرّحیم (56)
سوره 56 : واقعـــه
رنگ خــدایی
ای نامی که بر هر جائی گام نهی، و بر هر کوئی قدم زنی ؛
رنگ کس نگیــری، و همـــه را به رنگ خــــود برآری،
ای نامی که بر ملکـوت گــذرکردی ؛
ملک و ملائک را زیـر و زبــرکردی،
به دیوان دیــوان رسیدی؛
لشکر تلبیس ابلیس را هـزیمت دادی،
به میدان پادشـاهی درآمدی ؛
سرِ سروران وگردنکـشان را به چنبر اطاعت آوردی،
به بازار راغبان دنیــا برآمدی ؛
ساکنان دکّانهای رغبـت را برانگیختی،
به گروه عاشقــان رسیدی،
نعره آنان را به عیّـوق رسانیـدی،
ازکنشت وکلیسا، مسجـد و صومعه ساختی،
به بتکده آمدی، بت را با بتگـر به سجـده آوردی!
سرانجــام ِبی حرمتـــان را دوزخ !
و سرانجـامِ حـرمت داران را بهشــت کــردی.
******************************
با رنـگ رخ تـو لالـه بی مقـدار است
با بـوی ِسرِ زلف تـو عنبــر خار است
آن را ملکـا که با وصـالـــت کاراست
ازجان و تـن و دیـده ودل بیـزار است
موضوع :