نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید(443) 

ســوره 2 : بقـــره  ( مدنی ـ 286 آیه دارد ـ جزء اول ـ صفحه 1 )

( قسمت پنجــاه و چهــارم) 

صـدف انسانیّـت

 

( جزء دوم صفحه 24 )

بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــمِ 

158 ـ  إِنَّ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةَ مِن شَعَآئِرِ اللّهِ

فَمَنْ حَجَّ الْبَیْتَ  أَوِ اعْتَمَرَ فَلاَ جُنَاحَ عَلَیْهِ أَن یَطَّوَّفَ بِهِمَا

وَ مَن تَطَوَّعَ خَیْرًا فَإِنَّ اللّهَ شَاکِرٌ عَلِیمٌ

 

صفا و مروه از شعائر خداست ، پس هرکس آهنگ حج کند ، یا به زیارت عمره خانه خدا رود ،

بر او گناهی نیست که میان آن دو کوه طواف کند ، و هرکس از خواست دل خویش ،

و با طوع و رغبت طواف کند ، بداند که خدا سپاس دار و داناست .

 

صفــــا اشارت به صفـــای دل دوستان در مقام معرفت ،


و مَـــروَه اشارت به مروّت عارفان در راه خدمت است !


این صفوت و مروّت در نهاد بشریت ،


نشانه توانائی و دانائی خداوند است ،


نه عجب اگر شیر صافی از میان خــــون بیرون آید ،


عجب آن است که این درّ یتیم ،


در بحــــر ظلمــــت بــدارد !


و جوهر معرفت در صدف انسانیت نگاه دارد !

 

گوینـــد :


ذوالنّون مردی را دید که ظاهری شوریده  داشت !


گفت : دلم او را خواست و به ولایت وی گواهی می داد ،


ولی نفس من او را نخواست و نمی پذیرفت !


ساعتی در اندیشه بودم ،


میان خواست دل و نخواست نفس ،


آخر آن جوانمرد به من نگریست و گفت :


ای ذوالنون ؛ صدف انسانیت  را چه می بینی ؟


آن دُرّ بیـــــــن که در درون صـــدف است ،

 

آری چنیــن است !

 

لکن بـــدان که نه در هر صدفی دُرّ و گوهـــر بُـــوَد!


چنان که نه در هر شاخه ای میـــوه و ثمــــر !


و نه در هر چاهی یوسف دلبــر !


و نه بر هر کوهی موسای انــور !


و نه در هر غاری احمـــد مُرسَــل بُــوَد !


و نه در هر دلی یاد دوست مهـــربــان !


و نه در هر جائی مهـــــر جــانــــــــان بُـــوَد !



موضوع :