تفسیر ادبی عرفانی سوگندهای قرآنی ( 13 ـ 338 )

روضـه ی رضـــوان

سوره 68 :   قـلـــم

 بِســــمِ اللهِ الــرَّحمــنِ الــرَّحِیــم


ن، وَالـقـَلَمِ وَما یَسطـُرُونَ،

ما اَنتَ بِنِعـمَةِ رَبِّکَ بِمَجنُونٍ،

وَاِنَّ لَکَ لاَجراً غـَیـرَمَمنـُونٍ،

اِنَّکَ لَعَـلی خُـلـُقٍ عَـظِـیــمٍ،

فَسَتُبصِرُ وَ یُبصِــــرُون، 

 

سـوگـنــد به قـلـــم و دوات و آنچه می نویســد....

(ن) حـرف تَهَجـی است

و حـرف های تهجی، لغــــــات را اصــــــل،

و کلمات را وصــــــــــل، و آیات را فصـــــــل،

و همه دلیـل کرم و فضــــــــــــــــل است،

بعضی مجمــــل و بعضی مفصّـــــــــــل،

که از لطف اشـــارت،

و به مِهـر بشـــــــــارت،

و گنــــــــاه را کفّــــــارت،

و دل های دوستان را غارت است،

آن حروف مایه ی سخنان

و پیــرایه ی سخـن گـویان است،

و فهم آن نشان موافقان،

و بار  برگردن مخالفان،

و خار در چشم بدعـت گزاران است.

اعتقاد مؤمنان آن است که این حـروف،

کلام خـداونــد است،

خـداونــدی که او را عـلـم و قـــدرت است،

عـلـم او بی فکـرت،

قـدرت او بی آلـت،

مُـلـک او بی نهــایت،

عـنــایـت او بی رشــوت،

عـطـای او بی مـنـّت.

خـداونـدی که جهـان را سازنـده،

خـلـق را نگاه دارنده،

و دشمن را دارنده،

و دوست را یاری دهنده است.

 الاهــــی ؛

هـرچنـد ما گنهکاریم تو غـفـّاری،

هـرچنـد ما زشت کاریم تو ستـّاری،

پادشاهـا؛

گـنــج فضـل تـــــو داری

و بی نظیر و بی یاری،

سِـزَد که خطــاهـای مــا را درگـذاری.

 (ن) دوات است

و ( قـلــم ) خـامه ای از نـــور،

و نویسنـده خـداونـد غـفــور،

لوح کردار و رفتار مخـلـوق را

با قـلـم زبـــــرجـــــــد

و با مـداد نــــــــور

بر دفـتــــر یاقــوت  نوشت!

لوح کارهای مخـلــوق را

با مــداد فضــــل

بر دفـتــــر لطف

در دل آنان ایمـــــــان نوشت که فــرمود:


( کـَتـَـبَ فـِـی قـُلـُـــوبـِهـِــــمُ الاِیـمـــــانَ )


 

ما اَنتَ بِنِعمَةِ رَبَِکَ بِمَجنـُـونٍ


مهتر عالم و سیّـــد فـرزنـد آدم

مــــــــرد کار بود،

معتکف درگاه عزت،

مجاور محله ی محبت،

دُرّی برآمده از صدف قدرت ،

آفتابی از فلک اقبال تابیده،

آسمـان و زمین به وی آراسته،

در شب معــــــراج او را گفتند:

ای سـیـِّد؛

بر این گلشـن بلـنــــــد برخرام

که عالــــــم قـــــدس در انتظار توست،

و جمله فردوسیان عاشق جمال تو !

و آستانه حضرت ما  مشتاق قـــــــــــدم معـــرفــــت تـــــــو است.


وَ اِنَّ لَکَ لاَجــر اًغَـیـــرَ مَمنـُـونٍ


آن مهـتـرعالـم چون قدم در خلوت (اَو اَدنی)

بر بساط انبساط نهاد،

خطاب از حضرت جلال آمد که:


درود و رحمت بر تـو بـــاد!

 

امشب ما خزینــه ی دارالســلام را

در لشکـرگاه سینه ی تو نثار می کنیم

و پاداش می دهیم،


سـیِّـــد گفت:

ما را از خـداونـــد پروای خزینه نیست،

آن را بر گــدایـان امّت ایثــارکردیم،


گفتند: ای سیــد؛

به آفرینش برون نگــر

که همه منتظر جمال تــو اند!

تا امشب از تـو بهــره ای بردارند!


سـیِّـد گفت:

در این مقام که سعادت ما را فرود آورد،

ما را به روضه ی رضوان

و حجره ی آدم سر فـرو نیاید،

از حضرت سبحـان نـــدا آمد که :


وَ اِنَّکَ لَعَــلـی خُــلـُــــقٍ عَـظِـیــــمٍ.

 

... باش تا فـردای قـیـامت

که عَلـَم دولت تو  به عرصه ی بزرگ برافــــــــرازنـد،

و تــــو قــدم در رکاب براق آورده،

جامه ی افتخار پوشیده،

تاج فضل بر سر نهاده،

لــــــــواء حمـــــــــــد در دست گرفته،

آدم و هـرکه دون اوست از پیغمبران و ولیّان

همه در زیر عَـلـَـم عزت تو

و رایت قدرت تو درآیند.

و از حضرت عـزّت این ندا و نواخت برآمد که:

 ای محمّــد ؛

سخــن بگـو تا بشنویم،

بخـواه تا بدهـیــم،

شفاعـت کن تا بپذیریم.

قــدر و مقـام آن مهتر عالم را موسی  دانست

که در آن غـیـرت از این عالم بیرون شـد

و دل بر آن نهاده بود که

خادمیِ این مهـتـر عالــم را میان بندد،

و درگاه مکّه و مدینه را با جاروب عاشـقـی بـروبـد!


 

آری ای جوانمــرد ؛

قــدر آن مهتــــر که داند؟

و کدام خاطر به بدایت او رسد؟

پیمبران در برابر او ستارگانی بودند در برابر آفتاب!

چنانکه آفتاب اگر پنهان باشد

ستارگان از وی نور گیرند

و چون آفتاب پیدا شود آنها همه ناپدید گردند!

همین گونه پیمبران از مصـطـفــی(ص) نــور گرفتند

و چون او به عـالــم صورت درآمد ایشان همه ناپدید گشتند.


الهــــی ؛

کار تو بی ما به نیکوئی درگرفـتـی،

چراغ خود را بی ما به مهربانی افـروخـتـی،

خلعت نور بی ما از غـیــب به بنده نوازی فـرسـتـادی،

چون بنده را به لطف خود به این روز آوردی؛

چه شود که به لطف خود او را به سر بری؟


###########################################


و امّـــــــا مشکلات مـــــا !

 

همه مشکلات ما

ناشی از غیبت طولانی مولایمان

محبــوب دل هـا و منجی انســان هـا

قائـم آل محمّـد (ص) حضرت امــام مهــدی (عج) است

السلام علیــک

یا اباصــالح المهـــدی

 

پس برای تعجیل در فرج مبارکشان زیاد دعا کنیم

اَللّهُمَّصَلِّعَلیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلفَرَجَهُم

 

###########################################

 

منبــــع اصلــــی انــــــرژی

( کلیک کنید )



موضوع :