تفسیر ادبی عرفانی بسم الله الرحمن الرحیم (24)

سوره24 : نـــــــور

همـه جهان نشانه قدرت اوست

بسـم الله الرحمـن الرحیـم

نام خداونـدی نکو نام در هــر نام ، و ستـوده بهـر هـنگام ، خود ستوده بی ستاینده، بزرگ عزّت بی پرستش بنده ، خدای حکیمِ راست دان، خـداونــدِ علیـمِ پاک دان، خـداونـدِ مهربانِ کاردان، بخشاینده روزی رسان.

خـداونــدی که درآمد هـرچیـزی از وی، و بازگشت هرچیزی به او است. پادشاهی که از حال رهی آگاه است و رهی را نیک پشت وپناه است، خود دارنـده وخود سازنده ، که خود کردگار و خود پادشاه است ، رواننده آفتــاب و مـاه ،

روشن کننـده دلهای سیاه، یــاد وی راحتِ روح و آســایشِ دلِ مجــروح، و اسـرار عارفان بیاد وصــال وی مشروح است.    

ای رادمرد، چند که در خوابی بیدار شو ، که وقت صباح است و اگر در خمار شرابی هین! که پرتـو حـق صبوح است!

آفتاب برآمد ای نگارین دیر است

گر بر سر تــو نتابد از ادبـار است 

دریغا ! که از همه جانب به ساحت حـق راه است ولی رونده نه!

بوستــان عزت پراز میـوه های لطیـف است ولی خورنده  نه!

عالَم همه پر از صـدف دعــوی است ولی یک گوهـر معنی نه!                   

همـه عالـم دلشـده یوســف  ولی هیـچ یک یعقـوب  نــه!

مـرد باید کـه بـوی دانـد بُـرد

ورنه عالم پر از نسیــم صبــاست

درویشی را پرسیدند چه دلیل بر هستی خدا است؟

گفت : آفتــاب که برآمد نیـازی به چراغ نیست،

هـمه عالــم دلیـل است نگرنــده می بایــد!

هـمه جهـان گل و ریحـان است بوینـده می باید!                 

هـمه عالــم تـریـاق است مـارگـزیـده می باید!

هـمـه جـهــان نشــانـه هــای قــدرت اوست                  

و همـه دلیل حکمـت، وحـدانیـت و فردانیـت او است

آیات و احکام فرستاده او همه دلیل بر هستی و یگانگی اوست!

ای جوانمرد؛ اگر روزی تو را آفتاب معـرفت از فلک عظمت بتابد، و دیده همت تو آیات جلال و عـزّت حـق ببیند، این دنیا که تو شکار او شده ای نعـلی کنند و به سُمِِّ سَمَندِ همت تو زنند، و عقبی را حلقه ای سازند ودرگوش چاکـران حضرتت کنند، و آنگاه تو را شاه وار به بارگاه ویــژه جلال درآورند!

زین نادره تر کِـرا بود هرگز حال

من تشنه و پیش من بود آب زلال!



موضوع :