تفسیر ادبی عرفانی بسم الله الرحمن الرحیم (18)

سوره18 : کهــــف

 عـزّت ، عـزّت او است

بسـم الله الرحمـن الرحیـم

بنـام خـدا که همـه ی خیـرات را کرد بنیـاد،

بنـام او که دل را ز بنـد همه غمهـا کـرد آزاد،

بنـام او که دل عارف جز بنـام او نگردد شــاد،

بنـام او که مشتاق از شـراب وصـل او گیرد یاد،                            

 بنـام او که خواب بر دیده دوستدارش داد بر باد،

و با عقـد دوستی خـود با وی دلش را کرد آبـاد،

ای جوانمرد! اگر آسیای بلا بر سرت بگردانند از آستانه خدمت حق بیرون منه قدم، و جـز به رضـای او بـرنیار دَم ، که عـزّت، عـزّت او است و از دیگران همه ذلّ و عجـز و فنـا و عـدم!    

قضـا ، قضای اوست ، وحکم ، حکـم او، حکم دیگـران همه میل است و هـوی و ستـم!

خـدایا اگر تو فضل کنی دیگران چه داد و چه بیداد! و اگر تـو عدل کنی فضل دیگران چون باد.

 خداوندا ، آنچه من از تو دیده ام دو گیتی بیاراید، شگفت آنکه جان من بی تو نمی آساید!



موضوع :