نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید         ( 1182 )                                                                         

آدرس این وبلاگ در تلگرام  َ        

https://telegram.me/adabvaerfan

سوره 25 : فـرقــان ( مکّی ـ 77 آیه دارد ـ جزء  هیجدهم ـ صفحه 350 )


    ( قسمت پنجم )


گنـجِ فضــلِ



 

     ( جزء نوردهم صفحه 362 آیه23 ) 

بسم الله الرحمن الرحیم   

وَقَدِمْنَا إِلَى مَا عَمِلُوا مِنْ عَمَلٍ فَجَعَلْنَاهُ هَبَاءً مَنْثُورًا


   ترجمه لفظی آیه شریفه :

 

و به هر گونه کارى که کرده‏ اند مى ‏پردازیم و آن را [چون] گردى پراکنده مى‏ سازیم



 

 نگاهی ادبی و عرفانی به آیه شریفه :

 

گویند عارفی این آیت را می خواند و می گفت :

مرا در همه ی قرآن ، این آیت خوش آید که ؛

ربّ عزّت می فرماید :

ما عمل آنها را به باد پراکنده دادیم !

چون این اعمالِ آلوده ی ما را ؛

به باد بی نیازی بردهد ؛

با ما معاملت جز به محضِفضلِ خود نکند !

و آن چه به فضل خود کند ؛

سزای کرَمِ او بُوَد ،

و قطعا آن از سزای اعمال ما بهتر است .

که ؛ خداوند را بر ما حقّ ها است از طاعت و عبادت ؛

لیکن ما خود در نهاد خود مفلسیم !

و او خود به افلاس ما حکم کرده !

و حاکم که به افلاس کسی حکم کند ؛

خصم را از وی چیزی نیاید !

که ؛ ما مفلسان ، سرمایه ای جز به آن جهان ؛

به دست نخواهیم آورد ؛

که گنجِ فضلِ او بر سرِ ما نثـــار کند ،

پس ؛ ما به هستی توانگــــــر نیستیم ؛

بلکه به فضل وی و صفتِ وی توانگـــــریم !

از ما و از عمل ما چیزی نیاید ؛

و کاری که گشاید از فضل وی گشاید ؛

و ما را که پذیرد نه به صورت معاملت پذیرد ،

بلکه به آن تعبیه که منظورِ علمِ ازل است پذیرد !


 

خـدایــــا ؛

هرچه نشان می شمردم پرده بود !

و هرچه سرمایه می دانستم بیهوُده بود ؛

خـدایــــا ؛

یک باره این پرده ی من از من بردار !

و عیبِ هستیِ من از من وادار !

و مرا در دست کوشش مگذار !

بارخـدایــــا ؛

کردارِ ما در میار !

و زیان ما از ما وادار !



 

ای کردگار نیکوکار ؛

آن چه بی ما ساختی ، بی ما راست دار !

و آن چه تو برتاوی به ما مسپار !

الهــــی ؛

عاملنا بفضلک ، ولا تعاملنا بعدلک ،

 

با فضلت با ما رفتار کن نه با عدلت ،

که ما بندگان مفلسیم و بیچارگان بی طاقت !

نه تحمــــــل عدلت ما را توانــــی هست ؛

و نه عذابت ما را طاقتــی است !


 

گفته اند که او جمعه می آید ،

و ما سالهاست که جمعه در انتظاریم !

کدام جمعه موعد دیدار است ؟

جمعه ای که در آن ظلم نباشد ؟

یا جمعه ای که همه جا را ظلم فرا گرفته باشد ؟


ای محبوب دل ها ؛


و ای منجی انســان ها ؛


آیا انتظار شیعه را پایانی هست ؟


کَـــــــی و کجـــــــــا ؟


کَی و کجـــا وعـــــــــده ی دیــــــــــدار مـــــــــــــا ؟


 



موضوع :