نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید ( 739 )                                                    


ســوره 7 : اعـــراف ( مکّی ـ 205 آیه دارد ـ جزء هشتم ـ صفحه 151 )


( قسمــت ســی و پنجم )


کمنــد دل هــا

 

 ( جزء نهــم صفحه 169 آیه 157 ) 

بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــم

أَلَّذینَ  یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الْأُمِّیَّ الَّذی یَجِدُونَهُ  مَکْتُوباً عِنْدَهُمْ فِی التَّوْراةِ وَ الْإِنْجیلِ

یَأْمُرُهُمْ  بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهاهُمْ عَنِ الْمُنْکَــــرِ وَ یُحِلُّ لَهُمُ  الطَّیِّباتِ وَ یُحَرِّمُ عَلَیْهِـــــمُ الْخَبائِثَ

وَ یَضَعُ عَنْهُمْ  إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلالَ الَّتی کانَتْ عَلَیْهِمْ فَالَّذینَ آمَنُوا  بِهِ وَ عَزَّرُوهُ وَ نَصَرُوهُ

وَ اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذی أُنْزِلَ مَعَهُ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ

 

تفسیـــر لفظـــی :

همان کسانى که از فرستاده (خدا) ، پیامبرِ  « اُمّى » ( و درس نخوانده ) پیروى مى کنند ، پیامبرى که صفاتش را در تورات و انجیلى که به صورت مکتوب نزدشان است ، مى یابند ؛ که آن ها را به معروف دستور مى دهد ، و از منکر باز مى دارد ، اشیاء پاکیزه را براى آن ها حلال مى شمرد ، و ناپاکی ها را تحریم مى کند ، و بارهاى سنگین، و زنجیرهایى را که بر آن ها بود ، ( از دوش و گردنشان ) برمى دارد ، پس کسانى که به او ایمان آوردند ، و حمایت و یاریش کردند ، و از ( هدایت و ) نورى که با او نازل شده پیروى نمودند ، تنها آنان رستگارانند .


تفسیر ادبی و عرفانی :  

 

این آیت اظهار فضیلت های مصطفی(ص) است

و بیان فضایـــل و خصـــایص او،

خـداونــد او را بستود و برجهانیان برگزید،

و نبوت و رسالت برای او بپسندید،

و خاتم پیغمبران و مقـتــدای جهــانیــان کرد،

هـرچند که او امّی بود

و کتاب نخوانده و ننوشته،

عـلـم اولین و آخرین دانست،

و شرایع و احکام دین و مکارم اخلاق را بیان کرد،

و اخـبـــار پیشینـــیان و آئین رفتگان

و سرگذشت ایشان خـبــــر داد

و به لفظ شـیــرین و بیان پرآفـــریـــن

به همه آن ها اشـــارت کرد،


 

که خــداونــــد درباره او فرمود:

خـزینــه اسـرار فـطـرت محـمـــد(ص) را

مُهــری بــرنهــادیــم

و طمـــــع ها از دریافــت آن ببــریــدیم که :

(فَاَوحی اِلی عَـبــدِهِ ما اَوحی)!

 

آن روزکه از مکه هجـرت کرد ،

و روی بسوی مدینه نهاد ،

به خیمه ای رسید ،

صاحب خیمه چون روی مبارک رسول الله(ص) را دید،

در وی متحـیــر شـد ! و گفت:

ای مرد تو کیستی؟

حـــوری ؛ از بهشت آمده ای؟

ماهی ؛ از آسمان به زیر آمده ای؟

رضوانی ؛ که از فـردوس آمده ای؟

قـنـدیـل عــرشی ؛ که در دنیا افروخته ای؟

توقیـــع لوحی ؛ که عیــــان گشته ای؟

شمع طرازی ؛ که روان گشته ای؟

صورت بختی ؛ که نقاب برداشته ای؟

کمنـــــــــد دل هائی؟

بنــــــــــــــــد جـــــــان هائی؟

که این چنین گوی جمال ربوده ای؟

کیمیای جـمـالی که جهان نگاشتـه ای؟

روشـنـــائی آفتاب و ماهی کـه پدید آمـده ای؟

یا نــور خـــدائی کـه پدیــــــــــدار گـشـتـــــــــه ای؟!!

 

محـمــد مصطفی (ص) در تواضع چنان بود

که قرص نانی از درویش قبول کردی

و دنیا جمله به یک درویـش دادی،

و منّت بر او ننهـادی،

با یتیمی راز کردی،

با جـبــرئـیـــل نـــــاز کردی!

به آسمان ها و عـرش پـــــرواز کردی !

با غــریب بنشــــــستی و با شُبهَـت ننگـریستی،

به میهـمـانی عجـوز برفـتــی

و از عرش و مادون آن همت برگـذاشتی،

با مسکـیـن هم زانو بنشستی،

بیـــوه زن را ردا بیفکـندی ،

و بساط در ســـدرة المنتهی نیفکـنـدی!

 

رحیـــم دلی،

خوش سخنی،

نیــک مــــردی،

نیـــک عهــــدی،

راست عهــــدی,

عـــزیــز قــــدری،

محمد(ص) نامی،

ابوالـقـــاسم کـنیـتـی،

مصطفی لـقـبـی،

هزاران هـزار صـلـوات و ســلام خـــدای

بر روح پاک و روان مقــــدس او بـاد ! آمین

 

( اَلّلهُمّ َصَلّ ِعَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّل فَرَجَهُم ) [ آلافَ مَرَّة ]



موضوع :