نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید (726 )                                                                                      

ســوره 7 : اعـــراف ( مکّی ـ 205 آیه دارد ـ جزء هشتم ـ صفحه 151 )  

 

( قسمــت بیست و سوّم ) 


راه و رسـم بـرادری

 

 ( جزء هشتــم صفحه 159 آیه 73 ) 

بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــم

وَ إِلى ثَمُودَ أَخاهُمْ صالِحاً قالَ یا قَوْمِ اعْبُدُوا اللهَ ما لَکُمْ مِنْ إِلهٍ غَیْرُهُ قَدْ جائَتْکُمْ بَیِّنَةٌ مِنْ رَبِّکُمْ

هذِهِ ناقَةُ اللهِ لَکُمْ آیَةً فَذَرُوها تَأْکُلْ فی أَرْضِ اللهِ وَلاتَمَسُّوها بِسُوءٍ فَیَأْخُذَکُمْ عَذابٌ أَلیمٌ

 

تفسیـــر لفظـــی :

 

وبه سوى (قوم) ثمود ، برادرشان صالح را (فرستادیم) ، گفت : « اى قوم من !

(تنها) خدا را بپرستید ، که جز او ، معبودى براى شما نیست . دلیل روشنى

از طرف پروردگارتان براى شما آمده : این « ناقــــه » الهى براى شما

نشانه اى است ، بگذارید در زمین خدا به چرا مشغول شود ،

و هیچ گونه آزارى به آن نرسانید ، که عذاب دردناکى شما را خواهد گرفت !


تفسیر ادبی و عرفانی :  

 

مراد از بـــــــــرادر در این مورد و در مورد لوط و شعیب نیز برادز دینی و حقیقی نیست ، بلکه برادر صــــوری و نــــژادی است ، و چون نسبت برادری به آنها داده شده و حقیقی نبود ؛ لاجرم در قیامت بگُسَلَــــد و هیچ اثـــر از آن نماند !

و این که خداوند در شأن روز قیـــامـــت فرموده : ( یَومَ یَفِرُّ المَرء مِن اَخِیهِ ... ) برادر از برادر فرار میکند ، همین نوع برادری است !

ولی در مورد مؤمنان فرمود : (اِنَّمَا المُومِنُونَ اِخوَة ) مؤمنان با هم برادرند ، و منظور برادران دینی است نه از روی نسب و خویشاوندی ! لاجرم فردا در قیامت آن برادری بیفــــزاید و بپیوندد .

 

خداوند تبارک و تعالی ، پیغمبران را بــــرادران امّـت خواند ، و برادر اگرچه مشفق و مهربان باشد لیکن از وی هم فرقت بُوَد هم عداوت ، یعنی هم جدائی و هم دشمنی !

چنان که یوسف (ع) از برادران چه دید و چه شنید ؟

تا بدانی در برادری این همه نگنجد !

و چون حکم الاهی در صفت اُخُوَّت رفت ، خداوند مصطفی (ص) را برادر امّت نخواند بلکه تــن و جـــــان ایشان خواند ، که فرمود : (جائَکُم رَسُولٌ مِن اَنفُسَکُم) ، و از تن و جان خود نه هرگز دشمنی آید و نه جدائی !

از این جا بود که دیگر پیغمبران هلاک قوم خود را خواستند ! ولی مصطفی(ص) رحمت و مغفرت برای آنان خواست !

خداوند در قرآن مجید پیغمبران را برادر قوم خواند ، لیکن قوم را برادر پیغمبران نخواند ! چون آنان در حق پیغمبران کاری کردند که هیچ برادری نمی کند !

اما پیغمبران را برادر قوم خواند که آنها با قوم برادری کردند ، و به راه راست باز خواندند ، و به قوم خود گفتند : مــــا نیــــک خــــواه شما هستیم ، سخن ما را بشنوید و بنیوشید ، که هرچه گوئیم سعـــــادت شما در آن است ، ولیکن چشم آنان به بیماریِ کفر آلوده ، و دل آنها به تاریکیِ جهل و نومیدی بسته شده ! کجا عبرت گیرند ؟ و آگاه شوند ؟ و به راه راست آیند ؟

آیا در تاریخ نخواندید که برادران یوسف (ع) با او چه کردند ؟ و او با آن قوم چه کرد ؟ آنها دشمنی کردند ولی او همه را بخشید و برای آنان رحمت و مغفرت خواست ! آنها او را به چاه انداختند و جدائی طلبیدند ! ولی او آنها را به مصر خواند و احترام کرد و غذا و مسکن و زمین و آب و مِلک داد و از گرسنگی و قحطی و هلاکت نجات داد !

همین قوم با موسی (ع) چه کردند ؟ و موسی با آنان چه کرد ؟ موسی آنان را از بردگی فرعون نجات داد ! ولی آنان با او مجادله کردن و به دستوراتش عمل نکردند و بهانه ها را به قدری تکرار کردند که بهانه ی بنی اسرائیلی مشهور جهانیان شد !

 

 

و امروزه نیز بقایای این قوم لجوج و ستمگر (صهیونیستها)

 

با فلسطینیـــــــان چه می کنند ؟

 

که تاریخ از ثبت و ضبط آن شرم دارد !

 



موضوع :