نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید ( 706 )
ســوره 7 : اعـــراف ( مکّی ـ 205 آیه دارد ـ جزء هشتم ـ صفحه 151 )
( قسمــت ســـوم )
وزن اعمال و احوال
( جزء هشتــم صفحه 151 آیه 8 )
بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــم
وَالْوَزْنُ یَوْمَئِذٍ الْحَقُّ فَمَن ثَقُلَتْ مَوَازِینُهُ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ
تفسیـــر لفظـــی :
و در آن روز سنجش [اعمال] درست است
پس هر کس میزان هاى [عمل] او گران باشد آنان خود رستگارانند
تفسیر ادبی و عرفانی :
وزن اعمــــال ، به میزان اخلاص حق است ،
و وزن احوال به میزان صدق عدل ،
بیچـــاره و محروم کسی که عمـــــل وی به ریــــــا آلوده ،
و حــــــال وی به عُجب آمیختـــــــه ،
که در مقام ترازو نه آن حال را قدری بُوَد ،
نه این عمــــــــل را وزنی !
چنان که فرماید :
[ حاسبوا قبل ان تحاسبوا ]
کارهای خود را وزن کنید پیش از آن که بر شما وزن کنند ،
و شمار خویش برگیـــــرید پیش از آن که شمــــا را شمار برگیرند ،
و در کار خود نظر کنید که برای انجمن بزرگ رستاخیز چه ساخته اید ؟
در خبر است که :
عاقــــل را چهـــار ساعت است ؛
که سعادت خویش در آن طلب کند ؛
و روزگار خود را بدان بیاراید :
ساعتی که در آن حساب خویش کند و اعمال و افعال خویش سنجد ،
ساعتی که او را با خداونــــــــد رازی بُوَد ،
ساعتی که در آن تدبیــــــــر معـــــــاش خود کند ،
و ساعتی که در مناجات
و بدانچه او را داده اند از دنیـــا بیاساید و خشنود باشد .
که گفته اند : میزان ها مختلف است ،
نفس و روح را میزانی است ،
و قلب و عقل را میزانی ،
و معرفت و سرّ را میزانی ،
میزان نفس و روح ؛ امر و نهی است ،
و هر دو کفه ی آن کتاب و عترت است ،
میزان قلب و عقل ؛ ثـــــــواب است ،
و هر دو کفه ی آن وعد و وعید است ،
میزان معرفت و سِــرّ ؛ رضــــــــا است ،
و هر دو کفه ی آن فرار و طلب است ،
فرار ، از دنیا بگریختن و در عقبی آویختن ،
و طلب عقبی را نگذاشتن ،
و مولی را خواستن و جستن ،
همه چیز را تا نخواهی نجوئی ،
و تا نجوئی نیابی ،
و حق را هم تا نجوئی نیابی !
از آن است که طالبان حق و جویندگان وجود مطلق عزیزانند !
خـــــدایــــــــا ؛
اگر کسی تو را به طلب یافت ، من خود طلب از تو یافتم ،
و اگر کسی تو را به جستن یافت ، من به گریختن یافتم ،
خـــــدایــــــــا ؛
وجود تو پیش از طلب و طالب است ،
طالب از آن جهت در طلب است که بی قراری بر او غالب است ،
عجب آن که یافت نقد شد و طلب برنخاست !
حق دیده ور شد و پرده ی عزت بجا است !
ای جمـــالی کز وصـــالت عالمی مهجور و دور
بر میان شان از غمت جز حیـــرت و زنّار نیست
دیدنی ها هست آری ، گفتنی ها روی نیست
در میــــان کام افعی صورت گفتـــــــار نیست
موضوع :