نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید (689)
ســوره 5 : انعـــام ( مکّی ـ 165 آیه دارد ـ جزء هفتم ـ صفحه 128 )
( قسمــت سی و هفتــم )
حیــات معــرفت
( جزء هشتــم صفحه 143 آیه 122 )
بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــم
أَوَ مَن کَانَ مَیْتًا فَأَحْیَیْنَاهُ وَ جَعَلْنَا لَهُ نُورًا یَمْشِی بِهِ فِی النَّاسِ
کَمَن مَّثَلُهُ فِی الظُّلُمَاتِ لَیْسَ بِخَارِجٍ مِّنْهَا کَذَلِکَ زُیِّنَ لِلْکَافِرِینَ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ
تفسیر لفظی :
آیا کسى که مرده [دل] بود و زنده اش گردانیدیم و براى او نورى پدید آوردیم
تادر پرتو آن در میان مردم راه برود چون کسى است که گویى گرفتار درتاریکی هاست
و از آن بیرون آمدنى نیست این گونه براى کافران آنچه انجام مى دادند زینت داده شده است
تفسیر ادبی و عرفانی :
حیات بشریت چیزی است و حیـــات معرفت چیز دیگر ،
عالمیان به حیات بشریت زنده اند و دوستـــان به حیات معرفت ،
حیات بشریت روزی به سر آید که دنیـــا به آخر رسد و اجل در رسد ،
ولی حیات معرفت هرگز روا نباشد که به سر آید ،
که معرفت روز به روز افزون تر و به حق نزدیک تر شود .
حیات معرفت عبارت است از :
از خلق عُزلت گرفتن ،
با حقّ خلــوت کردن ،
زبان به ذکر گشودن ،
دل در فکـــر داشتن ،
گهی از نظر جلال و عـــــزّت در هیبت بودن ،
گهی بر امید نظر لطف بر سر مراقبت رفتن ،
پیوسته جان بر تابــــه ی عشق کباب کرده ،
پروانه وار ، در شب تاریک چون والهان به فغان آمده ،
بر امید آن که تا سحرگاهِ صبحِ امید بر دمد
و او تعهد بیماران کند و گوید :
ای فرشتگان ؛
شما گرد دل ایشان طـــواف کنید
تا من مَرهَم بر جراحات دل آنان نِهَــــم !
ای شاخِ امیـــدِ وصلِ عاشق به بر آ
ای مــــــاه ، ز برج بی وفائی به در آ
ای صبحِ وصالِ دوست ، یک روز بر آ
ای تیره شب فراق ، یک ره به سر آ
موضوع :