تفسیر ادبی عرفانی بسم الله الرّحمن الرّحیم (88)
سوره 88 : غاشیـــه
منشـور دوستـی
بنام تو ای عنوان نامه آشنـائی،
ای طغرای منشـور دوستی،
ای صیقـــل آئیـــــن یقیــــــــن،
ای امیرالامــرای لشـکـر دیـــن،
ای رباینده جانها و غارت کننده دلها،
ناله واجدان تو بر سرکوی یافت تــو است،
غـوص شـیـفـتـگان تــو در قعـر دریــای محبت تــو،
جان باختن عاشقان تو در معـرکه معارف تو،
و تاختن سوختگان تو در میدان بلای تو است،
آن بازی را که در فضای طلب تو پرواز کند
جان خود را طعمه او سازیم،
و آن مفلسی را که از درد نایافت تــو آه کشـد
دل خویش را فدای او کنیم،
و آن منتظری که در آرزوی دیدار تو است
دیده خویش را نثـــار او کنیم.
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
ای بر سَریـــر مُلــک اَزل تا ابــــــد خــــــــــــدا
وصف تــــــــو از کجـــــا و بیـــان مــن از کجـــا
تنها تویی که هستی و غیر از تو هیچ نیست
ای هرچه هست و نیست به تنهاییات گـواه
کشتیشکسته، دست ز جان شوید، از تو نه
آنجــــا که عاجــــز آمـــــده، تدبیــــــر ناخــــدا
آنجــا که دست هیچکسش نیست دستگیــر
مسکیـــن دل شکستــه، تـــو را میکند صدا
ای جذبــــه محبت تــــــــــــو مِحـــــور وجـــود
بیجـــود جذبـــــههای تـــــو، اجزا ز هم جدا
موضوع :