نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید ( 626 )    

ســوره 5 : مـــائـده  ( مدنی ـ 120آیه دارد ـ جزء ششم ـ صفحه 106)

 

( قسمت ســـوم )    

  

صفــــای دل

  

    

( جزء ششم ـ صفحه 107 )

بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــم

 

4 ـ یَسْأَلُونَکَ مَاذَا أُحِلَّ لَهُمْ قُلْ أُحِلَّ لَکُمُ الطَّیِّبَاتُ وَ

َ مَا عَلَّمْتُم مِّنَ الْجَوَارِحِ مُکَلِّبِینَ تُعَلِّمُونَهُنَّ مِمَّا عَلَّمَکُمُ اللّهُ

فَکُلُواْ مِمَّا أَمْسَکْنَ عَلَیْکُمْ وَاذْکُرُواْ اسْمَ اللّهِ عَلَیْهِ

وَاتَّقُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ سَرِیعُ الْحِسَابِ

 

 

تفسیر لفظی :

 

از تو مى‏پرسند چه چیزى براى آنان حلال شده است بگو چیزهاى پاکیزه

براى شماحلال گردیده و [نیز صید] حیوانات شکارگر که شما بعنوان

مربیان سگ هاى شکارى از آنچه خدایتان آموخته به آن ها تعلیم داده‏اید

[براى شما حلال شده است] پس از آنچه آنها براى شما گرفته

و نگاه داشته‏اند بخورید و نام خدا را برآن ببرید

و پرواى خدا بدارید که خدا زودشمار است

 

تفسیر ادبی و عرفانی :

 

پـــــاک آن است که شرع پاک آن را داند ،

و پلیـــد آن است که شرع آن را پلید داند ،

راه آن است که شرع نهاد ،

چراغ آن است که شرع افروخت ،

بی شرع هیچ کس به کار روشن نیست ،

و بی شرع دین هیچ کس پذیرفته نیست .

 

بقاء روزگار و افلاک به شرع الاهی است ، و بقاء و انتظام ستارگان به وجود دین است

وگرنه کمربند آن گسسته و خود آن تباه می شد .

 

پس حلال آن است که پاک باشد ، و پاک آن است که زبان به یاد خدا دارد ،

و دل در فکر او آرَد ، و جان با مهر او پردازد ،

که گفته اند : دل را دو صفت است ،

یکی صفوت و روشنائی است که از خوردن حلال خیزد ،

و دیگری قسوت و تاریکی است که از خوردن حرام باشد ،

کسی که حرام خورد دلش سخت شود ، و زنگ بی وفائی بر آن نشیند ،

و آن که حلال خورد دلش با صفا گردد ، تا از مهر خود به مهر حق پردازد ،

و از یاد خلق به یاد حق برود ، همه او را خوانَد ، همه او را دانَد ،

اگر بیند به او بیند ، و اگر شنود به او شنَوَد .

آن سگِ شکاری که از طبیعت خود دست باز داشت ، تا شکار خواجه ی خود را نگاه داشت ، لاجرم فریسه ی وی حلال گشت ! و پرورش او در شرع جایز ! و گردن بند زرّین را سزاوار شد ! پس آدمی که جوهر حرمت است اگر شرط ادب بجای آوََرَد و خود رستی را با حق پرستی و حق شناسی بَدَل کند و مراد خویش را فدای ازل کند ، نواختی از حضرت او را پیش آید ، و درِ فراغت بر او بگشایند ، تا به لذّتِ خدمت رسد

 



موضوع :