نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید (595 )
ســوره 4 : نســـاء ( مدنی ـ 176 آیه دارد ـ جزء چهارم ـ صفحه 77)
( قسمت هفــدهـــم )
همسـایـه جـــان
( جزء پنجــم صفحه 84)
بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــم
36 ـ وَاعْبُدُواْ اللّهَ وَلاَ تُشْرِکُواْ بِهِ شَیْئًا وَ بِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا
وَ بِذِی الْقُرْبَى وَالْیَتَامَى وَالْمَسَاکِینِ وَالْجَارِ ذِی الْقُرْبَى
وَالْجَارِ الْجُنُبِ وَالصَّاحِبِ بِالجَنبِ وَابْنِ السَّبِیلِ
وَ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ إِنَّ اللّهَ لاَ یُحِبُّ مَن کَانَ مُخْتَالًا فَخُورًا
تفسیر لفظی :
خدا را بپرستید و هیچ چیز با وی شریک نگیرید و با پدر و مادر نیکوئی کنید ، و همچنین با خویشاوندان و یتیمان و بی نوایان
و با همسایه ی خویشاوند و همسایه ی بیگانه و رفیق هم سفر و با کسان راه گذر و مسافر و با بردگان خود به نیکوئی رفتار کنید
که خداوند بنده ی خود ستا و نازکش را دوست ندارد .
تفسیر ادبی و عرفانی : [ بخش سـوم ]
... وَلاَ تُشْرِکُواْ بِهِ شَیْئًا ...
شرک به زبان شــریعت آن است که :
با خــــــدای معبـــــودی دیـگـــر گیــــری !
و به یکتــــــائی او اقــــــرار نیاوری !
و شرک به زبان حقیقت آن است که :
در کائنات موجودی دیگر به جز خــــدا بینی !
و با اسباب بمانی !
که گفته اند :
ندیدن سبب نادانی است ،
ولی با سبب بماندن شرک است !
این که خداوند در این آیت با ذکر لزوم نیکی با پدر و مادر ،
یادی هم از همسایگان کرد ،
و مراعات حقوق ایشان بنمود ،
از آن جا است که :
همسایگان بسیارند و حقوقشان به اندازه نزدیک و دوری آنان !
یکی همسایه ی خــــانــــــــه است ،
یکی همسایه ی نفــــــــس !
سومی همسایه ی دل ،
چهارم همسایه ی جــــان !
همسایه ی خانه ، آدمیزاد است ،
همسایه ی نفس ، فرشته است ،
همسایه ی دل ، آرایش دانش است ،
و همسایه ی جــــــان ، حـقّ تبـــــارک و تعـــــالی است.
رعایت حق همسایه ی خانه آن است که :
مراعات حال او کنی ،
و به مواسات خویش پیوسته او را
از خود خشنود و آسوده داری !
حق همسایه ی نفس آن است که :
او را به طاعت خویش شاد داری ،
و از گناهکاری ، او را اندوهگین نکنی !
حق همسایه ی دل آن است که :
معرفت و دانش خود را از شائبه ی بدعت ،
و آلایش فتنت و حیرت پاک گردانی ،
و به لباس شریعت و پیرایه ی حکمت راسته کنی !
و حق همسایه یجـــان آن است که :
اخلاق پاکیـــــزه کنی ،
و اطراف و جوانب را ادب کنی ،
و خاطر پر از حرمت داری ،
و قدم از دو گیتی برگیری ،
و از خود باز رسته و حق را یکتـــــا شوی !
گوینـــــــد :
خداوند به مصطفی (ص) فرمود :
ای محمّــــد ؛
با من باش آن چنان که نبوده ای !
تا من با تو باشم آن چنان که بوده و هستم !
تـا با خودی از چـه هم نشینی با مــن ؟
ای دور ز مــن ، چـه از تـو باشد با مـن
در مــن نـرسی تـا نشـوی ره با مــن
کانـدر ره عشــق ، خود تو گُندی با من !
بگـــذار بگویمت دلـــم غـــــــم دارد
یک عالمه اشک و آه و ماتــــم دارد
عجّـــل بظهـــور ، ای عزیــز زهــــرا
ای یوسف فاطمــــه تــو را کم دارد
ای کاش که انتظار معنی می شد
بی تابی جویبـــــار معنی می شد
وقتی که سحر شکوفه صبـح دمد
با آمدنت بهـــــــــار معنی می شد
به روسیاهیمان نگاه نکن
و به دست های مان که خالی و گنهکارند،
قلب مان را ببین که ؛
هـــر روز صبــــح و شــــــــام تـــــو را میخوانند.
این جمعه هم گذشت و نیامدی آقــــــــا
به امید روزی که متن تمام پیامکها دو کلمه باشد:
مهــــــــدی آمــــــــد
برای تعجیـــل در فـــرج مبارکشــان دعا می کنیم
موضوع :