تفسیر ادبی عرفانی بسم الله الرّحمن الرّحیم (74)

سوره 74 : مـدّثّــــر

پرتــویی از حقیقــت


سَـرِخویش از هـر دو سـرای مجرد کن

تا گردی از میدان بسـم الله بر رخسار روزگارت نشیند

و خوش بختِ همیشگی گــردی،

هـرچه معانی بشریّت است و اندیشه طبیعت،

در آتش محبت بســـوزد،

 تا چون نام اوگوئی سینه تو از حدیث او خبر دهد،

یک قـدم از خـود فـرا  نــِه  

تا جمــال این نام نقـابِ عـزت بگشــاید

و بردلـت متجـلّی شـــود.

$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$

تا فـقر و غنا هـر دو تــو  را رد نشـود

تـوحیـد تـــو  از شرک مجرد نشود 

انــدوه و شـــادی این نــــام بــود

که بر تخت سلیمــــــــان تافت

 تا جنّ و انس و پرندگان و جانوران کمر خدمت او بستند!

پرتویی از این حقیقت برکوه طور تافت از هم فـرو ریخت!

حشمت این نام در روز قیامت  به رسول خـدا (ص) گوید : 

امّت را شفــاعـت کـن و اینان را با ما بگــذار

که ما ایشان را در حمایت خود میداریم،

و آن سوختگانِ اهـل توحیـد قــدم در آتش نهـنـد

و بسـم الله گوینــد آتش بگــریــزد  و گـویــد :

 ای مؤمــن موحــد؛ نــور ایمان تو مرا خامــوش کرد.

&&&&&&&&&&&&&&&&&

ای آن که دلـم در گرو  مهر تو خانه     کو میدهم رنـج و اَلـَم روز و شبانه

از درد فراقت شـده ام خانه به خانه      مُردَم نرسیدم بـه وصــال تو یگانه

خواهــد به سرآید شب هجـران تویا نه؟



موضوع :