نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید (584 )
ســوره 4 : نســـاء ( مدنی ـ 176 آیه دارد ـ جزء چهارم ـ صفحه 77)
( قسمت ششـــم )
عطیّـه ای الهـی
( جزء چهارم صفحه 78 )
بِســـمِ اللّهِ الـرَّحمــنِ الــرَّحیــم
10 ـ یُوصِیکُمُ اللّهُ فِی أَوْلاَدِکُمْ لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الأُنثَیَیْنِ فَإِن کُنَّ نِسَاء فَوْقَ اثْنَتَیْنِ فَلَهُنَّ ثُلُثَا مَا تَرَکَ وَ إِن کَانَتْ وَاحِدَةً فَلَهَا النِّصْفُ وَ لأَبَوَیْهِ لِکُلِّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا السُّدُسُ مِمَّا تَرَکَ إِن کَانَ لَهُ وَلَدٌ فَإِن لَّمْ یَکُن لَّهُ وَلَدٌ وَ وَرِثَهُ أَبَوَاهُ فَلأُمِّهِ الثُّلُثُ فَإِن کَانَ لَهُ إِخْوَةٌ فَلأُمِّهِ السُّدُسُ مِن بَعْدِوَصِیَّةٍ یُوصِی بِهَا أَوْ دَیْنٍ آبَآؤُکُمْ وَ أَبناؤُکُمْ لاَتَدْرُونَ أَیُّهُمْ أَقْرَبُ لَکُمْ نَفْعًا فَرِیضَةً مِّنَ اللّهِ إِنَّاللّهَ کَانَ عَلِیما حَکِیمًا
تفسیر لفظی :
خداوند سفارش می کند به شما در فرزندانتان که سهم ارث پسر دو برابر سهم دختر است ، و اگر وارث ها ، بیش از دو نفر زن باشند سهم همه آن ها دو ثلث ترکه است ، و اگر یک نفر زن باشد سهم او نصف ترکه است ، و هریک از پدر و مادر شش یک سهم می برند ، هرگاه برای متوفی فرزند باشد ، و اگر متوفی دارای فرزند نباشد و پدر و مادر وارث او باشند ، سهم مادر یک سوم است ، ولی اگر متوفی دارای برادران است سهم مادر یک ششم است بعد از وصیتی که میت کرده باشد یا بدهی بر ذمه او باشد ، و شما نمی دانید که ( در دنیا و آخرت ) پدران شما بیشتر به حال شما سودمندند یا فرزندان شما ، از این روی خداوند فرض سهم آنان را معین فرموده که شما در تردید و اختلاف نباشید ، چون خداوند دانا و با حکمت و راست دانش است .
تفسیر ادبی و عرفانی :
خداوند استحقاق ورثــــه از میـــــراث را بر دوگونه برقرار کرد ،
یکی از روی فرض ، و دیگری از روی عصبه ،
و استحقاق از جهت عصبه بیشتر و قوی تر است ،
چه ، سهم ارث عصبه همه ی مال است ،
و سهم فرض تا دو ثلث بیش نیست ،
و چون میــــراث عطیه ای الاهی است ،
که بی رنج کسب بنده بدست آید ،
عصبه را مستحق تر دانست .
و این که سهم پسر را دو برابر دختر فرموده ؛
فهم این کار نه به قیاس بندگان است !
و نه در حدّ فهم ایشان !
چه ، اگر به قیـــــاس بودی ،
سهم انــــاث که ضعیف تر است ،
باید بیشتر از سهم ذکور باشد که قوی تر است ،
لکن حکم خداوند را نه علت در آن جاری !
و نه چون و چرا در آن رواست !
و البته دارای حکمت است .
پدران و فرزندان ، به دو برادر مهربان و شایسته و کاردان مانند ،
که چون کسی خواهد آنان را بستاید گوید :
خود ندانم از ایشان کدام یک بهتر و مهربانترند !
چون خوبی و مهربانی هر دو به غایت کمال است !
پدران و فرزندان هم چنانند !
آنان که پدرانند ، به فرزندان خود بهره مندند ،
و آنان که فرزندانند ، به حرمت پدران سودمندند !
پدران در دوران کودکی فرزندان را به کار آیند ،
و فرزندان در زمــــان پیــــــری ، پدران را ،
این خود سود این جهانی است !
و سود اخروی هم دارد .
گویند مردی را در بهشت
به بالاترین درجه و مرتبت رساندند !
که هرگز خود را سزاوار و شایسته ی آن نمی دانست !
گفت : بار خــدایـــــا ؛
مرا این مقـــــام و منزلت از کجاست ؟
او را گفتند : از دعای فرزندت !
12 ـ وَلَکُمْ نِصْفُ مَا تَرَکَ أَزْوَاجُکُمْ ...
ثبوت میراث یا از جهت نَسَب است یا از جهت سَبََب ،
نَسَب ، خویشاوندی است
و سبب ، ازدواج !
پس چون یکی از خویشان نسبی یا سببی بمیرد ،
داغی باشد بر دل وی و بر جان وی ،
و خداوند آن درد را مَرهَـــم برنهاده ،
و از پسِ آن مصیبت ، مواساتی فرموده ،
که چون درد از فوت او بُوَد ،
مرهم نیــز از مــــال او باشد !
این است حکمت خداوند با بندگان ؛
که اگر بر دوستان او رنجی رسد ،
از پس آن به حکم او گنجی رسد !
خداوندا ؛ بارالاها ؛
من چه دانستم که مـــادرِ شــــادی ، رنــــــج است !
و از پسِ هر ناکامی هــزار گنـــــــچ ؟
من چه دانستم که آرزو ، بریــــدِ وصــــــال است !
و در سایه ی ابر هستی نومیدی محــــال !
من چه دانستم که خداوندبنـــده نـــــــواز است ،
و دوستان را بر او چنین نـــاز است ؟
من چه دانستم که آن چه می جویم میان روح است ،
و عــزّ وصـــال تــــو مـــــرا فتـــوح ؟
اندر همه عمر من ، شبی وقت صــبوح
آمـد بـرِ من خیــال آن راحت ِ روح
پرسید زمن که چون شدی ای مجروح ؟
گفتم که ز عشق تــو همین بود فتوح!
هر کسی محـراب دارد هــر سوئی
باز محـراب سنـائی کــوی او است
همه مشکلات و گرفتــــاری های ما
ناشی از غیبت طــــولانــــی مولایمــــــان
محبــوب دل هـــا و منجـــی انســان هـا
قائـم آل محمّـد (ص) حضرت امــام مهــدی (عج) است
پس برای تعجیل در فـرج مبارکشـان
دعـــــا کنیم
موضوع :