نگاهی به تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید (408 ) فایل صوتی (کلیک کنید)
ســوره 2 : بقـــره ( مدنی )
( 286 آیه دارد ـ جزء اول ـ صفحه 1 )
( قسمت هیجدهــم )
رنگ بی رنگی
( جزء اول ـ صفحه 10 )
بســـم الله الـرحمــن الــرحیــم
64 ـ ثُمَّ تَوَلَّیْتُم مِّن بَعْدِ ذَلِکَ فَلَوْلاَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَتُهُ لَکُنتُم مِّنَ الْخَاسِرِینَ
64- پس از آن از اطاعت امر برگشتید که اگر فضل خداوند و مهربانی او بر شما نبود، از زیان کاران و نومیدان بودید!
65 ـ وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ الَّذِینَ اعْتَدَواْ مِنکُمْ فِی السَّبْتِ فَقُلْنَا لَهُمْ کُونُواْ قِرَدَةً خَاسِئِینَ
65- هراینه نیک دانستید و شناختید آنان را که در روز شنبه نافرمانی کرده و صید ماهی کردند، در نتیجه ما گفتیم همگی شماها میمون ها گردید و خوار و خاموش شوید!
66 ـ فَجَعَلْنَاهَا نَکَالًا لِّمَا بَیْنَ یَدَیْهَا وَ مَا خَلْفَهَا وَ مَوْعِظَةً لِّلْمُتَّقِینَ
66- پس به این عقوبت، آنها را عبرت باشندگان و آیندگان کردیم و پندی و اندرزی برای پرهیزکاران است.
67 ـ وَ إِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ إِنَّ اللّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تَذْبَحُواْ بَقَرَةً قَالُواْ أَتَتَّخِذُنَا هُزُوًا قَالَ أَعُوذُ بِاللّهِ أَنْ أَکُونَ مِنَ الْجَاهِلِینَ
67- یاد بیاور ای پیغمبر، زمانی که موسی به امت خود گفت خداوند بشما امر میکند که گاو ماده ای را ذبح کنید، در جواب گفتند ای موسی ما را مسخره میکنی و افسوس میگیری؟ گفت پناه میبرم به خداوند که من از نادانان باشم!
68 ـقَالُواْ ادْعُ لَنَا رَبَّکَ یُبَیِّن لّنَا مَا هِیَ قَالَ إِنَّهُ یَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ لاَّ فَارِضٌ وَ لاَ بِکْرٌ عَوَانٌ بَیْنَ ذَلِکَ فَافْعَلُواْ مَا تُؤْمَرونَ
68- گفتند ای موسی خدای خود را بخوان و از او بخواه که برای ما بیان کند که این گاو چه گاویست؟ موسی گفت خداوند میفرماید: این گاو نه پیردندان سوده و نه خُردی نیرو ناگرفته، نه پیر است و نه جوان، میان این و آن! پس بجا آورید آنچه بشما امر میکنند!
69 ـ قَالُواْ ادْعُ لَنَا رَبَّکَ یُبَیِّن لَّنَا مَا لَوْنُهَا قَالَ إِنَّهُ یَقُولُ إِنّهَا بَقَرَةٌ صَفْرَاء فَاقِعٌ لَّوْنُهَا تَسُرُّ النَّاظِرِینَ
69- گفتند خدای خود را بخوان و از او بخواه که برای ما بیان کند که آن گاو چه رنگ است گفت: میفرمای گاوی است زرد رنگ که رنگ روشن آن نگرند گانرا از روشنائی شاد میکند!
70 ـقَالُواْ ادْعُ لَنَا رَبَّکَ یُبَیِّن لَّنَا مَا هِیَ إِنَّ البَقَرَ تَشَابَهَ عَلَیْنَا وَ إِنَّا إِن شَاء اللَّهُ لَمُهْتَدُونَ
70- گفتند خدای خود را بخوان و از او بخواه تا بیان کند برای ما که آن گاو چیست؟ جنس گاو بر ما مشتبه است و ما اگر خدا بخواهد بدان راه برانیم!
71 ـ قَالَ إِنَّهُ یَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ لاَّ ذَلُولٌ تُثِیرُ الأَرْضَ وَ لاَ تَسْقِی الْحَرْثَ مُسَلَّمَةٌ لاَّ شِیَةَ فِیهَا قَالُواْ الآنَ جِئْتَ بِالْحَقِّ فَذَبَحُوهَا وَ مَا کَادُواْ یَفْعَلُونَ
71- گاوی است نه کار شکسته و نه نرم و رام که زمین شکافد و نه کشت زار را آب دهد، از عیبها رسته و رهانیده، در همه پوست او جزء رنگ زرد، رنگی و نشانی نیست! گفتند اکنون پاسخ به سزا آوردی، پس آن گاو را بکشتند و نزدیک بود که این کار را نکنند چون از بس ایراد کردند و حجّت بنی اسرائیل گرفتند، نمی خواستند این کار را انجام دهند
65 ـ وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ الَّذِینَ اعْتَدَواْ مِنکُمْ ...
اشارت است به قهر خداوند با بیگانگان
و چنانکه دوستان را نوازنده است،
بیگانگان را گیرنده است،
و چنانکه نوازش او به نوازش دیگران نماند،
گرفتن وی هم به گرفتن دیگر نماند!
زیرا خداوند سخت گیرتر از همه گیرندگان،
و دادخواه ستمکاران است،
نه از کسی بیم
و نه بر کرد وی تاوان است
که کردگار جهانیان است و آفریننده آنان،
مردم از بطش او هراس گیرند
اگر ایشان را مسخ ظاهر عقوبت بود
این امت را مسخ باطل عقوبت است
و چون خداوند بر آنان خشم گرفت
رنگ صورت آن ها را بگردانید
و اگر بر این امت خشم گیرد
پناه بر خــدا رنگ اینان را از روی سیرت بگرداند،
اگر آنان را به گناه خویش روسیاه گردانید،
اینان را گناه خویش دل سیاه کند!
عارفی بزرگوار گوید:
مردی پیش ما زیاد آمد و رفت داشت
و یک نیمه روی او پوشیده بود
گفتم چرا نیم رخ پوشیده ای؟
گفت: من گور کن هستم
یک روز زنی را در گـــور کردم و رفتم
پس از آن به طمع کفن او گـــــور را شکافتم
همین که دست به کفن زده و آن را کشیدم
دیــــدم او هم میکشد!
گفتم میخواهی بر من پیروز شوی،
پس به دو زانـــــو نشستم
و کفن را بسختی کشیــــــدم
ناگهان دست خود را بلند و سیلی به نیم روی من زد!
همین که پرده از نیــــم رخ برداشت
جای پنج انگشت روی صورت او بود
و گفت پس از آن کفن او را پوشاندم
و گـــور را پوشیـــده و استـــــوار کردم
از آن پس مصمم شده ام که گــــور کسی را نشکافم
و از شــــرم نیــــم رخـــــم را پــوشانــــم!
67 ـ وَ إِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ...
داستان گاو بنی اسرائیل در قـــــرآن
از لطیفـــــــه های حکمت و گوهرهای عــزّت است
چه قرآن دریای ژرفی است که
دُرهای شاهـــــوار در قـعــر آن است
اما کسی باید که صفــات گاو بنی اسرائیل را
در خود بیند که می گوید:
نـــه پیـــــــری فــرو ریختـــــــــه
نه نـــــــوزادی نارسیـــــده،
یعنی که قدم این جوان مردان در دائره طریقت
آن گاه مستقیم شود که
مستی جوانی ایشان را حجاب نباشد
و سستی پیری آنان را بی کاره و عاطل ندارد!
چنانکه پیغمبر اسلام در حال کمال تمام،
به وحی رسیـــــد.
چه هر ارادت که با مستی جوانی قرین شود
همیشه از راهزنــــــان بیـــــــم دارد
و کم افتد جوانی نو ارادت که از راهزنان ایمن باشد!
[ و هر مسئولیت سنگینی که به پیــری سپرده شود ،
سستی پیـــــــری کار را از او بگیــــــرد
و امــور مــردم به دست نا اهــــــلان افتــــد !!! ]
لطیفـــه :
[[ بهلول را گفتند چرا مقــام قضاوت نگیری که در این کار تجربه داری ! گفت : تـــــوان این کار را ندارم که مسئولیت زیبنده جوانان است ! گفتند بپذیر جوانان با تو همکاری کنند ! گفت اگر مرا توانی بود خــانــــــواده خود را درست اداره می کردم تا هرکدام بسویی نروند و سازی نزنند و عیــــــــال را مجاب می کردم که در خانه بنشیند و حرمت پیــــری مـــرا نگاه دارد ! ]]
68 ـقَالُواْ ادْعُ لَنَا رَبَّکَ یُبَیِّن لّنَا ...
جوانانی که در حال کمال بشریت
گام در میدان طریقت نهادند
خــداونـــــد آنان را به رنگ دوستی برآرد
و رنگ دوستی رنـــــگ بـــی رنـــــگـــــی است!
هر چشمی در ایشان نگرد روشن شود
و هر دلی در کار آن ها اندیشه کند آشنــــــــا گردد!
71 ـ قَالَ...لاَّ ذَلُولٌ تُثِیرُ الأَرْضَوَ لاَ تَسْقِی الْحَرْثَ ...
بــــه روز و نیکـــــو سیـــــرت و روز افــــــزون،
نه به عیب رسمیان آلـــــوده،
نه به مقــــام دون همتــان فرو آمده،
نه رقم دوستی بیگانه بریشان کشیده،
نه داغ اسباب بر ایشان نهاده،
نه قاضی شهوت ها بر ایشان حکمی رانده،
نه به شکل ها و مانندها گرائیده
و نه به اختیـــــــار خــــود تکیه کرده
و همان گونه که معبـــــــود را یکی شناسند،
مقصـــــود را هم یکی دانند
و مشهـــــود و مـــوجــــــود را یکی خوانند!
هر کسی محـراب دارد هــر سوئی
باز محـراب سنـائی کــوی او است
همه مشکلات و گرفتــــاری های ما
ناشی از غیبت طــــولانــــی مولایمــــــان
محبــوب دل هـــا و منجـــی انســان هـا
قائـم آل محمّـد (ص) حضرت امــام مهــدی (عج) است
پس برای تعجیل در فـرج مبارکشـان
دعـــــا کنیم
موضوع :