تفسیر ادبی عرفانی سوگندهای قرآنی ( 23 ـ 348 )
صحـرای فضـل
ســـوره 93 : ضحـــی
بِســــمِ اللهِ الــرَّحمــنِ الــرَّحِیــم
وَالضُّحی، وَالَّیلِ اِذاسَجـی،
ما وَدَّعَکَ رَبُّکَ وَ ما قَلی، وَلَلاخِرَةُ خَیرٌ مِنَ الاُولی،
سـوگـنــــد به روز روشن و چاشتگاه،
سـوگـنــــد به شب هنگامی که آرام گیرد و تاریک شود،
خـــدای تـــــو ، تـــــــو را بدرود نکرد
و زشت نگرفت و خشم نکرد ،
و سرای آن جهان تو را از این جهان بهـتـر است،
وَالضُّحی، وَالَّیلِ اِذاسَجی،
بر لسان اهل اشارت
و به ذوق جوانمردان طریقت،
مقصود از این روز و شب،
کشف و حجاب است !
و کشف و حجاب نشان لطف و قهـراست !
نسیم لطفی بر عالم جمال گذر کرد،
گروهی را در صحـرای فضـل یافت
که از قاف قسـمِ والضّحی
حلقه ی عهدی ساختند
و بند ارادت بر جان و دل آنها نهادند
و به درگاه سعادت باز بستند،
و گـروهی دیگر را در وادی عـــدل دیدند
که از تاریکی شب
زنجـیـر قهـری بر جان و دل آنان نهادند
و به درگاه شقاوت باز بستند!
نه آنجا که فضـــلِ جمال بود میـلـی!
و نه اینجا که عـدل جلال است ستمی!
نسیم صبای سعادت والضّحی بود
که بر دولت آدم صفی و ابراهیم خلیلوزید،
و نسیم سمِّ شقاوت وَالَّیلِ اِذاسَجـی بود
که در عالم عـدل فـرعـون و هامان را به آتش ناامیدی بسوخت!
مـــا وَدَّعَـــکَ رَبُّکَ وَ مـــــــا قـَـــلـــی. ...
روزی چند وحی نیامد،!
رسـول خـدا(ص) دلـتنــگ شــد،
و به اصحــاب فـرمود: ندانــم چــرا وحی بریده شده؟
و روح الامین نمی آید؟
یکی گـفـت: دشمـنــان همی گـوینــد:
که خدای محمد او را بگذاشته و رها کرده !
پیغـمبــر(ص) به بالای کوه ابوقبیس رفت
و به زاری بگریست و گفت:
من نسیم خــدائی از سوی یـمــن می بـویـم!
(به داستان اویس [کلیک] مراجعه شود)
هـرشــب نگــرانــم به یمــن تا تـــو برآئی
زیــرا که سـهـیـــلـی و سـهـیـــل ازیمن آید
محمّــد (ص) از این پیش آمد بسیار دلتنگ و دل گرفته شد
و روی برخاک نهاده گفت:
خـدایـــا ؛
به حــق آن نسیم صبای معـرفـت
که هـر سحــرگاه بر درگاه دل دوستان گذر کند،
یک بار دیگـر صحـرای سینه ی دل محـمــد را
به آن نسیم وحی پاک خـوش گــردان.
در آن ساعـت لــرزش در ارکان ملکــوت افتاد،
و زمین به جنبش آمد !
و ناگاه آثار وحی در طلعت مبارک پیدا شد!
یاران از پیش وی برخاستند،
و جبرئیلبَرِیـد حضرت حق ،
وحی پاک را بگوش دل پیـــامبــــر(ص) رسانید که
ای سـیِّــد؛
به حـق روشنائی روی تـــــــو
و به سیاهی موی تـــــــــو،
ما تــــــــــو را فـرو نگـذاشتیم
و از دوستی تـــــــــو نکاستیم،
و در این عـتــاب جـز سـعـــــــادت امّت تـــــو نخـواسـتیـم!
ستـاره ای بدرخشـیـد و ماه مجلس شد
دل رمیــده ی مـا را رفیـق و مـونس شد
نگـارمن که به مکتب نرفت و خط ننوشت
بغمـزه مسئـلـه آمـوز هـر مدرس شد
به بوی او دل بیمـار عاشـقــان چـو صبا
فـدای عارض نسرین و چشم نرگس شد
وَ لـَسـَــوفَ یـُعـطِیکَ رَبـُّکَ فَتَرضی.
چون جبرئیل به حضرت رسول(ص) درآمد،
او را دید بیـقــرار و نا آرام گشته،
عـنـان دل به دست غـــم سپرده،
ســـوز و انـــدوه وی به غایت رسیده،
دیــده ی او لـؤلـؤ بارگشته،
جـبــرئیــل سبب پرسید:
گفت غم گناهکاران امّت چنین بیقرارم کرده،
و اندیشه ی عاقبت کار مرا چنین زار و نزار نموده !
ای جبرئیل می خواهـم که خـداونــد آنها را به من ببخشد،
تا دلم آرام شود،
جبرئیل به حضرت عزت رفت و باز آمد و گفت:
خـداونــد تــو را سلام میرساند و می فرماید:
دل خوش دار و انــــــــــدوه مــــــدار،
جهانیان همه خشـنــودی ما میخواهـنـد
و ما خشـنـودی تو را میخواهـیــم،
ای محمّـــد؛
برای آنکه تو خشـنــود شـوی
ما هـرکس از امت تو که تا روز رسـتاخیز
از دلی پاک و با اخلاص اقـرار به خـداونــدی ما کند،
و تــــــــو را به رسالت بشناسـد،
هـر طاعـت که دارد بپذیریم،
و هـر لغــزش که باشدش بیامرزیـم،
و اگـر بقــدر تمام روی زمین گـنـــاه داشـتــــه باشـد محــو کـنــــم!!
ازحضرت امام جعـفـرصادق(ع) روایت شده که :
روزی حضرت رسول(ص) وارد خانه ی فاطمه(س) شد،
دید جامه ای از پشم شتر بر تن دارد،
و با یک دست گندم آسیا میکند
و با دست دیگر فـــرزند را شیر میدهــد !
پیغمبر(ص) چون چنین دید
اشــک در چشم های مبارکش جمع شد و فرمود:
ای فـاطـمـــه ؛ تلخی دنیا را به شیرینی آخرت بگذران
که خداوند فرموده :
وَ لـَسـَــوفَ یـُعـطِیکَ رَبـُّکَ فَتَرضی!
تفاوت دو خشنودی:
موسی به کوه طور به مناجات رفت
و خشنودی خدا را خواست و گفت:
وَ عَــجِّـلــتُ اِلَـیــکَ رَبِّ لِـتَـــرضـی،
ولی محـمــد(ص) را خـداونــــد خبر داد
وَ لـَسـَــوفَ یـُعـطِـیــکَ رَبـُّکَ فَـتَـــرضی.
تفاوت خشنودی خواستن و خشنودی دادن
از کجــا تا به کجــا!!!
السلام علیــک
یا اباصــالح المهـــدی
برای تعجیل در فرج مبارک امام (ع) زیاد دعا کنیم
اَللّهُمَّصَلِّعَلیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلفَرَجَهُم
********************************
[زیبــاتـــرین تـاریـــخ تــولّــد]
نگاهی کوتاه به زندگی حضرت زینب کبری (س)
********************************
یادداشت برگزیده
موضوع :