تفسیر ادبی عرفانی سوگندهای قــرآنی ( 3ـ 328 )

شــربت وصـــل

 

سوره 37 : صـافـات

 

بســــم الله الــرحمــن الــرحیــم


وَالصّافّاتِ صَفّــــاً، فَالزّاجِراتِ زَجـــــراً،

فَالتّالِیات ذِکراً، اِنَّ اِلهَکُم لَواحِدٌ، 

 

به فـرشتگان صف زننده

و نمازگزاران قطار قطار سوگـنـد،

به آیه های قــــرآن که بازدارنده ی از بــدی هاست سوگـنـد،

به فرشتگان راننــــده ابــــرها سوگـنـد،

به خوانندگان سخـن خـداونــد ســوگـنــد،

گروهی از مفسران کلام وحی گفتند:

مراد از آن آیت،

صف های فرشتگان است

که عالم عـلـوی به وجود ایشان آراسته

و آسمان ها به نور ایشان منوّر گشته،

در هر آسمان از ایشان صنفی،

و در هـر زمــره از ایشان وصفی،

بعضی در مقام خدمت در شعار حرمت، 

و بعضی در مقام هیبت در دثار مراقبت!

بعضی در حالت مجاهدت در تبسمِ ارواحِ مشاهـدت!

بعضی در جذب عشقی با دوست در ناز !

بعضی در جلب شوقی با حق در راز !

بعضی در مُهره ی مهری از فراق درگداز ! 

در عـبادت ایشان قصور نه ! و در طاعت آنان فتـور نیست.

    گروهی دیگـر از مفسران گفتند:

مراد صف فرشتگان مخصوص بیت المعـمـور است

که رسول خدا (ص)در شب معـــــــــراج

در آسمان چهارم صف هــزاران فـــرشـتــه  را دید

که همه از شربت وصـــل مست و مخمــــور،

از راست همی آمدند و طـــواف همی کــردند

و لبیک همی گفتند و بجانب چپ همی گذشتند، 

درباره ی این فرشتگان نوشته اند:

حضرت رسول (ص) از جبــرئیــل پرسید که

این فرشتگان از کجا می آیند و به کجا میروند؟

جبــرئیـــل گفت: ای سید عالم؛

جنـــــود حق جـز ذات باری نداند،

هـزاران سال است که من همچون می بینم

که می آیند و میگـذرند،

نه آن ها که آمده اند پیش ازاین دیده ام !

و نه آن ها که گذشته اند هرگز دیگـرشان باز بینم !

ندانم از کجا آیند و به کجا شوند !

شگفت کاری و طرفه حالی است این !

که عاشقــــان در تکاپـــوی درکــــــــــــوی او،

و هزار شادی به بقــــــای آن جوانمردان باد که

جز از روی معـشـــوق نسازند !

و جز با دوست مُهـــره ی مِهـــــــر نبازنـــد!


این جهان و آن جهـان با هرچه هست   

        

عاشقان را روی معشــوق است بس


گـر نبـاشـد قـبـلـــه ی عـــالـم مـــــرا   

           

قبله ی من کوی معشوق است وبس

 

 

در این سـوره بعد از این سوگندهای متوالی 

خداوند قــــادر متعـــال به بندگانش اعلام میدارد که :

اِنَّ اِلهَکـُــم لَـواحِـدٌ

به همه ی آنها سـوگـنـد  که خــدای شما یکی است!

در ذات یکـتـا ،

در قـدرت بی نظـیـر

و در صفت بی همتــــــا ،

نـه او را به کـــس حــاجــت ،

و نـــه کــــس را بــر او حجـــت !

ای محمّــد ؛

من دانــم که آن کافــر ملحـد ، مرا به سـوگـنــد بــــاور ندارد،

و آن مؤمن موحــد بی سـوگـنـــد باور دارد!

 

در آیات بعد انتساب آسمان ها و زمین

و آنچه میان آن هاست

و طلوع و غـروب خورشید را به خود ،

بیان می فـرماید

و این که آسمان هـا را به ستارگان آراسته

و از آسیب شیطان متمرّد حفظ می نماید.

رَبُّ السَّمواتِ وَ الاَرضِ وَ ما بَینَهُما... 

خـداست که آسمان ها و زمین را آفـریدگار و نگاهــدار است!

با دوستـــان وفــــادار و مؤمنان را دوستــــدار،

با عارفان کریــــــــم و با بنــــــدگان لطیف و نیکــــوکار است.


خـداونــد از روی اشارت می فـرماید:


آفـریـدگار بی عـلّـت منــم،

کـردگار بی آلـت منـــــــم،

قهّــار بی حـیـلـت منم،

غـفّـار بی مهـلـت منم،

سـتـّـار بی منّت منم،

بیافـرینم تا قدرت بینی،

روزی دهم تا رحمت بینی،

بمیرانم تا نهایت بینی،

زنده کنم تا عـدالــت بینی،

بر صراط نگه دارم تا عنایت بینی،

دوزخ فرستم تا عقوبت بینی،

بیامرزم تا فضل و رحمت بینی،

به جنّت رسانم تا کــرامت بینی،

بر تخـت نشـــانــم تا عـزّت بینی،

شراب وصل دهم تا لذت بینی،

 

ســـــــلام کنـــــم تا تحیّــــت بینی، 

 

سَـــــــــلامٌ قَـولاً مِن رَبٍّ رَحِیــــــــــمٍ

(آیه 59 یس)

 

جــلال و جـمــــال بـــردارم تــا لــقـــــاء و رؤیــت بینی.


 

زان پیش که خواستی مَنَت خواستـه ام!  

 

عــالـم ز بـــرای تــو بیـاراسته ام!


در مُـلک مرا هــزار عاشــق  بیش است! 


 تو شــاد بِـزیّ  که من تـو را خواسته ام!

 

 

*************************************

 

http://m.pasargad724.com/media/1051201711002471824317368372322028594190.jpg


و امّـــــــا مشکلات مـــــا !

 

همه مشکلات ما

ناشی از غیبت طولانی مولایمان

محبــوب دل هـا و منجی انســان هـا

قائـم آل محمّـد (ص) حضرت امــام مهــدی (عج) است

السلام علیــک

یا اباصــالح المهـــدی

 

پس برای تعجیل در فرج مبارکشان زیاد دعا کنیم


اَللّهُمَّصَلِّعَلیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلفَرَجَهُم



موضوع :