تفسیر ادبی عرفانی سوره های مخاطبات (13)  ( 123   ـ 291 )

همـــای عــزم


 

آیه 28 فتــح :

بســم الله الــرحمـــن الرحیـــم

هـوالــذی ارسـل رسـوله بالهــدی و دین الحـق

 

آغاز وحی و رسالـت :

 آن مهتـر عـالـَـم در آن غــــار (غارحراء) بنالـیـد

و در حق بزارید که:

ای راهنمای سرگشتگان،

ای فریادرس بیچارگان،

بنده را شکیبائی بیش از این نمانده

و با او جز تن درویش  و دل ریش نمانده،

آنگاه از غار بیرون شد،

و به هـر سنگ و درختی رسید،

از آنها سلام شنید،

و چون به خانه رسید،

خدیجه را گفت:

ندانم مرا چه شده است،

ترسم که شوریده شوم!  

از آن پس همه روز در سوز،

و همه شب در اندوه بود،

دیگر روز تاب نیاورد و به غــار شتافت!

و به عادت خویش بنای زاری نهاد.

خداوند جبرئیل را که پیک حضرت

و برید رحمت است بسوی او فرستاد و فرمود:

ای جبرئیل چون به دوست ما رَوی،

یکباره صورت خود را بر آن دوست جلوه مکن

که او در نقطه جمع مستغـرقِ مشاهـده ما است

و طاقـت تفـرقـت اغـیـار ندارد !

تا خوی کند و آرام گیرد و به تدریج سینه او قابل وحی گردد.

چون جبرئیل را در آن صورت دید

تفـرقـت به او راه یافت

و سخت باشد که کسی از جمع به تفـرقـت افتد،

دیگر بار جبرئیل خود را بدو نمود

و بر او سلام کرد و در نقاب شد!

محـمــد(ص) قصد حجره خـدیجه کرد،

 آنچه دیده و شنیده بود باز گفت،

خدیجه او را در آغــوش گـرفــت و نوازش کرد.

جبرئیل باز بر او نمایان شد

و سلام کرد و بر خـدیجه ظاهـرگشت

آنگاه خدیجه برخاست و گفت:

آنچه جستم یافتم،

غم بسر آمد

و درخت امید به برآمد،

همـــای عــــزم به پر آمد،

اکنون روی از گَرد ادبار بشستم

و آنچه خواستم یافتم!

سپس گفت:

ای سیِّــد بزرگوار،

دل رنجور مدار،

و خوش باش که این کس فـرشته خــدا است

که بر موسی ظاهـرگشت

و من این داستان را از (پسر) عموی خود

ورقــه پسر نـوفـل شنیدم

و او در حق تو خوابها دیده

و تو را بشارت باد که  

گــزیــده خلق عالـم توئی

و آنچه به خـــــواب دیــــدم به عـیـان دیـــدم.


@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

اِنَّ اللهَ وَ مَلائِکَـتَــهُ یُصَـلّـُـونَ عَـلَـی النَّبِیُّ یا اَیُّهَـــا الَّـذِینَ آمَنُــوا صَـلّـُـوا عَـلَـیــهِ وَ سَلِّـمـُوا تَسـلِـیـمـاً

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

 

خواب ورقة ابن نوفل:

چون خـدیجـه تورات و انجیل خوانده

و صفت رسول الله(ص) را شنیده بود،

 روزی ورقه نزد او آمد و گفت :

 سه شب پیوسته به خواب دیدم که

در زمین مکّه , خـداونـــد پیغمبری خواهد فـرسـتـاد،

که نام او محـمـد(ص) است،

و من در میان عـرب،

در خَلق و خُـلـق هیچ کس را جامعـتــر از شــوهـر تو ندیدم

که در صورت از همه نیکوتر،

و از خِرَد از همه بیشتر،

و به خوبی از همه خوبتر،

و به امانت از همه امین تر است،

و آن کس شـوهـر تو است

و این همـان پیغمبــــــر است!

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@


چگونگی رسیدن وحی:

در چگونگی رسیدن وحی سه روایت است:

یکی آنکه اول آیت که آمد بســم الله الــرحمـــن الرحیـــم بود.

روایت دیگـر , اول سـوره که نازل شد سوره اقــرأ بود،

سوم روایت آنست که اول سوره،

 سوره مُدَّثِّـر بود،

و جمع میان آن روایت ها این است که

اول آیه بسـم الله الرحمن الرحیم بود،

و اول خطاب جبرئیل به او اقرأ بود

که منظورخواندن همان آیت است

و اولین سوره مُـدَّثِّر است.  

 

********************************************** 

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@


راویان نوشته اند که :

اول ورود جبرئیل در خانه خدیجــه بود

که آمد و گوشه چادر را باز گرفـت

و خود را به محـمــد(ص) نمود!

و به او خطاب یا اَیُّهَـاالمُـدَّثِّــر کرد،

دومین بار در غارحـرا بود

که خود محـمـد(ص) گوید:

بیامد و مرا تنگ در برگرفـت

و نیک بجنبانید و باز رها کرد!

و دو بار دیگـر هـم چنان کرد

و حکمت در آن بود که سه بار طبیعت بشریت او را

به عـنصر ملکـوتی مزاج داد،

 آنگاه گفت:

 اِقـرَأ بِاسـمِ رَبِّکَ ،

گفتم من امّی هستم و خـواندن نتـوانـم!


جـبـرئیل باز گفت : اقـــرأ



 

نگار من که به مکـتــب نرفــت و خـط ننوشت


به غمزه مسئله آموز صــد (هـر) مـدرس شـد

 

و بدین سان بر خلـــق عالــــم برگزیده شد 

 

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

 

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

 


همه مشکلات ما

ناشی از غیبت طولانی مولایمان

محبوب دلهـا و منجی انسانهـا

حضرت حجـة ابن الحسن العـسکـری المهــــدی(عج) است

پس برای تعجیل در فرج مبارکشان زیاد دعا کنیم

 

السلام علیــک

یا اباصــالح المهـــدی

 



موضوع :